بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اتوبوس سرگردان | طاقچه
تصویر جلد کتاب اتوبوس سرگردان

بریده‌هایی از کتاب اتوبوس سرگردان

انتشارات:انتشارات نگاه
امتیاز:
۴.۳از ۴ رأی
۴٫۳
(۴)
جان استن‌بک مردی‌ست که از سیاهی و نفرت راه باز می‌کند. او برای گشودن این راه از هزاران بحران و بدبختی می‌گذرد، بیکاری‌ها و دربه‌دری‌های مردم و ستم سرمایه‌داران و بهره‌کشی آنها را دیده و فقر و گرسنگی کسانی را احساس کرده است که زیر دنده‌های غول‌پیکر سرمایه جان کنده‌اند.
mohsen
آدمی در عرض چند روز به یک قصر هم عادت می‌کند و بعد طالب چیزهای دیگری می‌شود.
پویا پانا
یک مرد یا زن عاشق پنجاه ساله احساس ناهنجاری در آدم به‌وجود می‌آورد.
پویا پانا
تنها چیزی که در دنیا ارزش دارد جوانی‌ست و کسی که جوانی‌اش را از دست بدهد تقریباً مرده است.
پویا پانا
بلانکن‌ها و دامادهایشان از اهالی فقیر، نادان، مغرور و خشن کنتاکی بودند. آنها بدون اثاثیه و بی‌هیچ‌گونه وسایل زندگی از مشرق آمدند و تنها چیزی که همراه داشتند تعصب و عقاید سیاسی‌شان بود.
پویا پانا
هیچ‌چیز مثل حق‌نشناسی آدم را به شرارت نمی‌کشاند.
پویا پانا
او به گذران عمر در رگ‌هایش گوش می‌داد و می‌خواست که مرگ زودتر به سراغش بیاید ولی در عین حال از آن نیز می‌ترسید.
پویا پانا
«اینها فقط عادت است. عادت‌های لعنتی. آدم به چیزی عادت می‌کند ولی بعد فکر می‌کند که آن را دوست دارد. من بر همه چیز فایق می‌آیم، همان‌طور که بر سرما و گرما غلبه می‌کنم.
پویا پانا
اصلاً در این سرزمین چه کار دارد؟ او که به اینجا تعلق ندارد.
پویا پانا
امروز از آن روزهایی‌ست که همه چیز مجاز است. می‌خواهم قدری مشروب بخورم.
پویا پانا
فکر می‌کردم نمی‌خواهید با ما بیایید. _ مگر حق ندارم فکر خودم را عوض کنم؟
پویا پانا
لویی در یک مجله خوانده بود که چشم‌های درشت نمایانندهٔ جذابیت صاحبش هستند
پویا پانا
سعی می‌کنم بی‌هیچ دردسری زندگی خودم را بگذرانم.
پویا پانا

حجم

۲۹۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۸۳ صفحه

حجم

۲۹۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۸۳ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد