بریدههایی از کتاب خاطرات یک بازمانده
۲٫۳
(۶)
کسی که با آدمهای خوب قدم میزند خوب میشود، امّا همراهی با یک احمق باعث نابودی اوست.
پویا پانا
پیام لسینگ در رمان خاطرات یک بازمانده که شکست بدی و پیروزی نیکی را از پنجره خود میبیند و نسبت به رمانهای دیگرش کاملاً متفاوت است اینست که: باید همدیگر را دوست بداریم یا بمیریم. حتی اگر به ناچار شکست هم بخوریم نباید ناامید شویم.
پویا پانا
«عاشق شدن» بیماریای بود که باید آن را تحمل کرد،
پویا پانا
زندگی اغلب صداهای خندهای وجود دارد، که هر ذرهاش مانند اشکی غیرقابل تحمل است.
پویا پانا
یک بچه کوچک میتواند چنان بگرید که گویی تمامی بدبختی و ناامیدی در جهان فقط بر روی او سنگینی میکند. این درد و رنج نیست که ویژگی اشکهای یک زن است، نه، این سرانجام پذیرش یک بیعدالتی است.
پویا پانا
چهاندازه یک نفر میتواند دربارهٔ موضوعی کور باشد.
پویا پانا
شما فراموش میکنید ما در موقعیتی نیستیم که از عهدهٔ مقیاسهای شما برآییم. ما خیلی خوشبخت نیستیم، یادتان باشد.
پویا پانا
آیا در کشور ما دورهایبوده است که در آن طبقه حاکم در برج عاج با احترام و آبرومندی یا ثروت زندگی نکرده باشد؟ آنها چشمان خود را بر آنچه در خارج از این طبقه میگذشته است بسته بودند. آیا حداقل اختلاف واقعی میتوانست وجود داشته باشد درحالی که طبقه حاکم واژههایی نظیر «عدالت»، «تساوی»، «نظم و قانون» یا حتی «سوسیالیسم» به کار میبردند؟
پویا پانا
برخی خوب زندگی میکنند درحالیکه دیگران از گرسنگی، ضعیف میشوند و میمیرند. این قویترین مکانیزم است، برای شروع، برای نگهداری یک جامعه و سپس سست کردن، فاسد کردن، واضمحلال...
پویا پانا
خانههایی وجود داشت که در آن کسانیزندگی میکردند که گویی ابدآ هیچ بویی از انقلاب صنعتی نبردهاند.
پویا پانا
مدارس، حداقل برای فقیرترین آدمها تبدیل به شاخهای از ارتش رژیم شده بود که نقش آنها حفظ کنترل بر مردم بود.
پویا پانا
زمانی که همه چیز، تمام نهادهای اجتماعی در حال فرو ریختن بود، ما با تطبیق خود با این موضوع به زندگی ادامه میدادیم، انگار که هیچ چیز بنیادی در حال وقوع نیست. مشاهدهٔ اینکه ما با چه لجاجتی، چه عزم و ارادهٔ راسخی، چه تب و تابی و چه پشتکاری خود را مجبور به پیش بردن یک زندگی عادی میکردیم، واقعآ شگفتآور است.
پویا پانا
دوریس لسینگ نویسنده کتاب از پدر و مادری انگلیسی که کارمند بانک شاهی بودند در اکتبر ۱۹۱۹ در کرمانشاه ایران به دنیا آمد و تا پنج سالگی در ایران اقامت داشت. او سپس به اتفاق والدینش به جنوب رودزیا (زیمباوه فعلی) مهاجرت کرده و تا سال ۱۹۴۹ یعنی سی سالگی در آنجا اقامت و بعد از آن، به انگلستان میرود و تا پایان عمر در ۱۷ نوامبر ۲۰۱۳ در انگلیس مسکن میگزیند.
پویا پانا
استفاده از این کلمات، حتی اگر به آن اعتقاد داشتند یا زمانی اعتقاد داشتند درحالیکه همه چیز وخیمتر شده و در حال فروپاشی بوده است، چه معناییداشت؟ آنها به آسانی در رفاه زندگی میکردند و تلاش داشتند با خطابه و نطقهای پیدرپی، بدیها را با سوگند و زهد تطهیر کرده، قانونمند کنند تا بقبولانند پذیرش چنین رویدادهایی بیهوده است. ایجاد شرایط فوقالعاده امنیتی که از آن لذت میبردند نوعی دزدی بود و نه ارائه خدمات.
پویا پانا
حجم
۲۳۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۳۹ صفحه
حجم
۲۳۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۳۹ صفحه
قیمت:
۴۷,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد