بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مثل خون در رگ های من | صفحه ۱۳۲ | طاقچه
کتاب مثل خون در رگ های من اثر احمد شاملو

بریده‌هایی از کتاب مثل خون در رگ های من

نویسنده:احمد شاملو
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۲از ۳۷۲ رأی
۴٫۲
(۳۷۲)
خدای کوچولو! امید بزرگ! همه چیز من! شادی و خوش‌بختی من! حالا دیگر زندگی من، چیزی جز تو نیست. حالا دیگر، این نفسی که می‌کشم چیزی جز تو نیست. حالا دیگر شعر من، فکر من، تصور من، چیزی جز تو نیست.
Rghaf
حالا چه؟ حالا پس از چهار ماه به کجا رسیده‌ام؟ ــ ساده است: عشق تو چنان از غرور سرشارم کرده است که احساس می‌کنم خداها باید روی نوک پنجه‌های‌شان قدبلندی کنند تا به نصف هیکل من برسند.
Rghaf
تو، جمع زیبایی روح و تنی. و بدین جهت است که می‌گویم هرگز نه پیری و... نخواهد توانست از زیبایی تو بکاهد... چرا که هر چه تنت زیر فشار سال‌ها درهم‌شکسته‌تر شود روح زیبای تو زیباتر خواهد شد و بدین گونه هرگز از آنچه امروز مجموع این زیبایی است نخواهد کاست. خدای کوچولو! مرا توی بازوهایت، توی بغلت جا بده. مرا زیر پاهایت، روی زمینی که بر آن‌ها قدم گذاشته‌ای جا بده. آن قدر دوستت دارم که گاهی از وحشت به لرزه می‌افتم.
Rghaf
مثل درختی که به سوی آفتاب قد می‌کشد همهٔ وجودم دستی شده است و همهٔ دستم خواهشی.
farnaz Pursmaily
و گونه‌هایت با دو شیار مورب که غرور تو را هدایت می‌کنند و سرنوشت مرا که شب را تحمل کرده‌ام بی آن که به انتظار صبح مسلح بوده باشم
farnaz Pursmaily

حجم

۲٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

حجم

۲٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
۳۷,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۱۳۱
۱۳۲
صفحه بعد