بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خون خورده | صفحه ۲۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خون خورده

بریده‌هایی از کتاب خون خورده

۳٫۹
(۴۴۸)
رسم تاریخ است این. مُرده‌هایی که بازمی‌گردند انگار محتاجِ خاطرات‌شان‌اند در ذهنِ دیگران.
zeinab.ghl
تاریخ پُر است از دختران ۲۸ ساله‌ای که وقتی بی‌جان می‌شوند، زود فراموش‌شان می‌کنند و جوری گم می‌شوند که انگار اصلاً زاده نشده بودند؛ انگار جوانِ مُرده مرضی مُسری داشته باشد؛ انگار گناهی باشد که خودش را تکثیر می‌کند و هر چه زودتر باید در اتوبانِ تهران ـ قم و در یک قطعهٔ قدیمی‌تر تنهایش گذاشت.
zeinab.ghl
محسن مفتاح بارها و بارها از این سنگ‌های کم‌کیفیت پوک دیده بود که رنگ‌شان ماسیده بود انگار. یک‌جور خاکستریِ مردد که زود می‌شکستند مقابلِ سرما و گرما و انگار نشانِ آدم‌های بی‌کس بود.
zeinab.ghl
پیرمرد رادیوش را روشن کرده بود. صدای زنانه‌ای پیچیده بود توی فضای دکه که یک‌آن برای محسن عجیب به نظر رسید. از بچگی گمان می‌کرد مُرده‌ها مردند. قبرستان یک نرینگی گسترده است. توی کَتَش نمی‌رفت مُردنِ زن‌ها. پوسیدن‌شان و ترکیدنِ جنازه‌شان در فضای گور.
zeinab.ghl
تاریخ پُر است از زنانی که دور از چشم دیگران کاری می‌کنند تا ردِ عشق‌شان محو و گم شود.
zeinab.ghl
تاریخ پُر است از عکاسان دست‌بسته‌ای که در اتاقی بزرگ رها شده‌اند و آن‌سوتر کسانی در حالِ تصمیم گرفتن هستند برای‌شان.
zeinab.ghl
تاریخ پُر است از دوران‌هایی که حوادث به‌قدری تندند که مردها از زن‌ها فاصله می‌گیرند، آن‌قدر فاصله که وقتی سر می‌گردانند هیچ‌چیز اطراف‌شان نیست، حتی تصویر مویی در باد، حتی خاطرهٔ یک بوسه.
zeinab.ghl
وقتی نگاهش را چسباند به چشمان مردِ جوان یادِ آموزهٔ استفانوس دویهمیِ کبیر افتاد که نوشته بود «قلبِ کلیسای ما را نشانه خواهند رفت و شما هم باید قلب‌شان را نشانه بروید.»
zeinab.ghl
تاریخ پُر است از مردان جوانی که وقتی می‌فهمند دوست داشته شده‌اند حاضرند دست به هر کاری بزنند، حتی آتش زدنِ یک صومعهٔ قدیمی یا حمله به یک دژِ مقاوم در یکی از نبردهای صلیبی...
samira70
منصور آمده بود بیروت را مالِ خود کند و نمی‌خواست فقط از مادرانِ کودک‌ازدست‌داده عکس بگیرد و سربازانِ خشمگین. خسته بود از جنگ، از مرگ.
zeinab.ghl
تاریخ پُر است از عکاسانی که از مراسمِ اعدام بازمی‌گردند و بعدش بالا می‌آورند و با آب‌قند باید حال‌شان را جا آورد.
zeinab.ghl
جنگ جایی برای زن‌ها ندارد.
zeinab.ghl
تاریخ پُر است از این زن‌ها که ناگهان وسط جنگ رها می‌شوند و کسی نمی‌خواهد درباره‌شان فکر کند، حتی خودِ تاریخ. باید فراموش شوند، فراموش.
zeinab.ghl
دودِ سیگار جریانِ خون را تند می‌کند. ریه اکسیژن بیش‌تر می‌خواهد. نیکوتین رگ‌ها را تحریک می‌کند و به وجد می‌آوردشان. قلب داغ می‌کند و جدارهٔ مری مبهوت می‌شود. کام‌های بعدی این روند را تسریع می‌کنند. آن‌قدر که خونِ سیگارخورده غلیان می‌کند و نشاط می‌سازد، جعلی...
zeinab.ghl
گاهی اوقات مُردن بهترین اتفاق عالم است. به‌خصوص در جنگ. با گلوله. خون‌پاشان و جوان.
zeinab.ghl
او را نگذاشتند بیاید موقعِ دفن و تاریخ پُر است از برادرانی که نمی‌توانند برادرانِ مُرده‌شان را خاک کنند.
zeinab.ghl
دلش می‌خواهد زمین دهان باز کند و او در دلِ اورشلیم بخوابد. برای همیشه. تا ابد. تا تهِ تاریخ. آرام.
zeinab.ghl
صلاح‌الدین، چه خواهی کرد؟ دمشق پشت‌سر است و مملکتِ کفر پیشِ رو. تمرکز ندارد. کلامش درنمی‌گیرد و به خاک می‌افتد. گرمای خاک می‌نشیند بر پیشانی‌اش. حالا خلوت است. اوست و خاک. خاکی که فتحش کرده
zeinab.ghl
تاریخ را استثناها می‌سازند.
zeinab.ghl
مردها همه از دم اعدام جز پیرها. همه‌چیز غارت. دخترها زیرِ دست‌وپای سربازهای عراقی؛ قانونِ همیشگیِ جنگ دربارهٔ زن‌ها. تجاوز.
zeinab.ghl

حجم

۲٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۷۱ صفحه

حجم

۲٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۷۱ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰
۵۰%
تومان