بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی | صفحه ۸۳ | طاقچه
کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی اثر عطیه عطارزاده

بریده‌هایی از کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی

۳٫۶
(۵۲۶)
سردار می‌گوید نوشتن کتاب را هم همین ستاره‌ها به آدم‌ها یاد می‌دهند، وگرنه آدمی که می‌میرد و زیرِ تلی از خاک می‌پوسد که نمی‌تواند از خودش این‌همه حرف دربیاورد. سردارحسین از همان وقتی که روی زینِ اسب پدرش می‌نشسته آرزو داشته برود فضا و به ستاره‌ای دست بزند. حتا مهدعلیا دستور داد برایش تلسکوپی بسازند و از انگلستان بیاورند، اما او پس از آشنایی با سیدجمال‌الدین از خیر نگاه کردن به ستاره‌ها گذشت و افتاد دنبال بهبود وضع ایران. می‌گوید این اشتباه بزرگی است که از خودت دست بکشی و بیفتی دنبال بهتر کردن وضع جهان. سیدجمال را نشانم می‌دهد که پشت سنگی میان مُردگان نشسته و با میله‌ای آهنی روی تکه‌سنگی می‌نویسد: جهان نجات‌دادنی نیست.
MyBookshelf
بوی وازلین. جیغ زنی در دوردست. بوی خونِ ریخته روی پارچه. صدای کشیده شدن چرخ روی موزاییک و صدای قطرهٔ آبی که از سقف می‌چکد. من با شتابی باورنکردنی به نیستی فرو می‌روم. نیستیْ ندیدن نیست، چیز پُرتری است و همزمان خالی‌تر. شبیه گرفتن یکبارهٔ سر است زیر شیر آب یخ. اندام‌های حسی را فلج می‌کند. نیستی بودن در معرض چیزهایی است که از منشئات مجهولی می‌آیند و به نقاط نامعلومی از بدن یا اعصاب می‌خورند. شبیه گوش کردن به صدای خارج شدن خون از حفره‌های ریز پوست هنگامی که صدها زالو روی بدن است.
MyBookshelf

حجم

۵۸۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۱۷ صفحه

حجم

۵۸۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۱۷ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۸۲
۸۳
صفحه بعد