بریدههایی از کتاب ایگو دشمن من است؛ نبرد برای تسلط بر بزرگترین رقیب خود
۳٫۵
(۴۱)
«حتی بلندترین کوهها هم حیواناتی دارند که وقتی روی کوه میایستند از آن بلندترند»
arminotello
لحظهای واحد نیست که آدم را دگرگون میکند؛ بلکه لحظات بیشماری هستند
Soh Bat
آخرش استعدادهایت میشود هویتت، و دستاوردهایت ارزش واقعیات
Soh Bat
اصل اول این است که نباید خودت را گول بزنی و تو از همه آسانتر گول میخوری.
ریچارد فینمن
کاربر479065
همهٔ ما این درد را چشیدهایم و از اشعار خودش نقل میکنیم: «حالا میخندی، اما روزی درد مرا خواهی چشید». وسواس داشتن به گذشته، به کاری که روزی کسی در حقتان کرده با دریغها و حسرتها، در عین دردناک بودن، ایگوی مجسماند. همه از آن مرحله گذر کردهاند، اما شما نمیتوانید. چون چیزی جز میل خودتان را نمیبینید. نمیتوانید بپذیرید که کسی توانسته به شما صدمه بزند، عمداً یا سهواً. پس از او متنفر میشوید.
در شکست یا مصیبتها، تنفر داشتن بسیار آسان است. تنفر، سرزنش را معوق میکند. تقصیر را به دوش کس دیگری میاندازد. نوعی تفرقهٔ حواس هم هست؛ چون سرمان که گرم انتقام گرفتن از بدیهایی باشد که در حقمان شده، کار مفیدی انجام نمیدهیم.
hiro
کی باعث بدتر شدن اوضاع شد. جواب واضح است: خودش. او به چاه که افتاد، باز هم شروع کرد به بیشتر کندن، آنقدر کَند تا به قعرِ جهنم رسید.
ای کاش از کندن دست برداشته بود. ای کاش یکجایی از خودش میپرسید: آیا میخواهم چنین کسی باشم؟
hiro
امپراطور به فکر کنارهگیری افتاده بود
hiro
به گفتهٔ گرین، دو نوع مدت زمان در زندگی ما وجود دارد: زمان مرده، زمانی که مردم منفعل و در انتظارند و زمان زنده، زمانی که مردم در حال آموختن و عمل کردن و بهرهبردن از هر ثانیهاند.
امیدی
موفقیت و به ویژه قدرت، بزرگترین و خطرناکترین توهمات را به دنبال دارد. حس استحقاق و قدرتطلبی و پارانویا.
امیدی
«به جهان هستی که مینگرم، میدانم که کوچک و نیز بزرگ هستم. بزرگم چرا که به جهان هستی متصلم و نیز جهان هم به من»
hiro
به عظمت عالم بیندیش
تارک دنیا کسی است که همه چیز را ترک کرده و با همه در سازش است.
اواگریوس پونتیگوس
hiro
چرخهٔ بازخورد غمانگیز ماجرا این است که «به دنبال درجه یک بودن» میتواند دیگران را به دستکم گرفتن و مبارزه با ما وا دارد. آنها این رفتار را آنچه واقعاً هست میبینند: سرپوشی بر ضعف، عدم امنیت و بیثباتی. پارانویا، که مترصد حفاظت از خودش است، آزاری ایجاد میکند که همواره از آن بری بوده است و صاحب آن را اسیر اوهام و آشفتگی خود میکند.
آیا این همان آزادی است که در رؤیای موفقیتتان آرزویش را داشتید؟ بعید به نظر میرسد.
پس دست بردارید.
hiro
افسانهٔ خود را نوشتن به تکبر ختم میشود.
hiro
دموستنِ سخنور گفت که کسب فضیلت با فهم آغاز میشود و با شهامت به ثمر مینشیند. ما باید برای اولین بار با بینش تازهای از خود و جهان شروع کنیم. بعد باید مبارزه کنیم تا متفاوت باشیم و متفاوت بمانیم، سختی کار اینجاست. نمیگویم باید جزء جزء ایگو را در زندگیتان سرکوب یا خفه کنید، اصلا چنین کاری عملی نیست. اینها صرفاً هشدار است، داستانهایی اخلاقی برای برانگیختن انگیزههای بهتر در ما.
Masahiro
در واقعیت، سکوت نوعی قدرت است؛ به ویژه در ابتدای هر سفر. سورن کیرکگارد فیلسوف (که از قرار معلوم از روزنامهها و وراجیکردنهایشان بیزار بود) چنین هشدار میدهد: «اراجیف محض، قبل از هر سخن واقعی میآید و بیان آنچه هنوز در فکر است، با پیشدستی کردن، عمل را تضعیف میکند».
و این ترفند موذیانهٔ حرف زدن است. هر کسی میتواند دربارهٔ خودش حرف بزند. حتی یک بچه هم بلد است وراجی کند و اراجیف ببافد. بیشتر مردم در تبلیغات و جنسفروشی خبرهاند. پس چیست که نادر و کمیاب است؟ سکوت. توانایی عمداً در مکالمه ها واردنشدن و تصدیق و تأیید نشدن را تحمل کردن. سکوت، برای افراد قدرتمند و متکی به نفس، یعنی آرامش.
Masahiro
حرف زدن توان ما را تحلیل میبرد. حرف زدن و عمل کردن برای هدفی مشترک رقابت میکنند. تحقیقات نشان میدهند گرچه ترسیم کردن هدف امری مهم است، اما از آنجا به بعد، ذهن ما آن را با پیشرفت واقعی اشتباه میگیرد. در به زبان آوردن کلمات هم همین اتفاق میافتد. حتی نشان داده شده که بلند صحبت کردن با خودمان در حین کار بر روی مشکلات دشوار، بصیرت و توفیق ما را به طرز مشهودی کاهش میدهد. بعد از صرف وقت بسیار برای فکر کردن، توضیح دادن و حرفزدن دربارهٔ کاری، حس میکنیم به دستیابی به آن نزدیکتر شدهایم. یا بدتر از آن، اوضاع که سخت میشود، حس میکنیم میتوانیم کل پروژه را کنار بیندازیم، چون تمام تلاشمان را گذاشتهایم، گرچه صد البته که نگذاشتهایم.
Masahiro
فرنک شمراک، پیشرو در هنرهای رزمی و دارندهٔ چندین عنوان قهرمانی، برای آموزش رزمجوهایش نظامی دارد که آن را کمتر، بیشتر، مساوی مینامد. او میگوید برای اینکه هر رزمجو به مهارت برسد، لازم است کسی را بهتر از خودش داشته باشد تا از او بیاموزد، کسی را کمتر از خودش داشته باشد تا بتواند به او تعلیم دهد و کسی را مساوی خودش داشته باشد تا بتوانند یکدیگر را به چالش بکشند.
Masahiro
ترجیح میدهم از آنچه پیش رویتان هست واهمه داشته باشید و در عوض عظمت آن متواضع و مصممتان کند تا همهٔ جوانب کار را در نظر بگیرید. شور و هیجان را برای آماتورها بگذارید. به آنچه باید انجام دهید و بگویید فکر کنید، نه به آنچه برایتان اهمیت دارد و آرزویش را دارید. لطیفهٔ تالیران برای دیپلماتها را فراموش نکنید، «از همه مهمتر، خیلی شوق نداشته باشید». آنوقت کارهای بزرگی خواهید کرد. آنوقت است که دیگر آن آدم خوشنیت اما بیخاصیت قبلی نخواهید بود.
Masahiro
شور و هیجان همیشه دربارهٔ موضوعی خاص است (من برای ... شور و هیجان دارم). اما اراده، انجام کاری برای علتی است (من باید ... را انجام دهم. اینجا هستم تا ... را به دست آورم. آمادهام که به خاطرش ... را تحمل کنم). در واقع هدف، تأکید را از روی «من» برمیدارد. هدف دربارهٔ دنبالکردن چیزی است خارج از خود، درست برعکس لذتجویی شخصی.
Masahiro
مثلی قدیم هست که میگوید: «کمتر حرف بزن و بیشتر عمل کن». ما واقعاً باید برداشتی از این مَثَل را به روزرسانی کنیم و آن را در رویکردمان به کار بگیریم. کمتر باش و بیشتر انجام بده. تصور کنید هرگاه با هر کسی روبهرو میشوید روشی برای کمک به او به فکرتان برسد. و از منظری به موضوع نگاه کنید که نفع او در آن مطرح باشد نه نفع شما. طی زمان اثر کلی این کار ژرف خواهد بود: شما با حل کردن مشکلات گوناگون چیزهای بسیاری آموختهاید. در مقام فردی جایگزینناپذیر آوازهای پیدا کردهاید. ارتباطات اجتماعی بیشماری یافتهاید. حالا منبع عظیمی از افرادی دارید که میتوانید در طی این مسیر از آنها لطفی درخواست کنید.
Masahiro
حجم
۲۹۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۲۹۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
قیمت:
۶۱,۰۰۰
۳۰,۵۰۰۵۰%
تومان