بلندپروازی واقعی، رویارویی با زندگی و جلو رفتن با اتکا بهنفسی بی سر و صدا است، در عین وجود حواسپرتیهای اطراف. بگذارید دیگران به چوبدستیها متوسل شوند. واقعی بودن، مبارزهای تک نفره است. این است که بگویی «واقعیت تلخ را کمرنگ نخواهم کرد»، بگویی «من خودم خواهم بود، بهترین حالت از خودم، من برای مدت بسیاری در این بازی خواهم بود، و برایم مهم نیست تا چه اندازه بیرحمانه باشد». کاری انجام دادن، نه کسی شدن.
esrafil aslani
«آموختن غیرممکن است کسی را چیزی، که گمان میکند آن را میداند».
آتیلا
در هر وضعیتی که هستی، در هر کاری که داری میکنی، بدترین دشمنت درون خودت زندگی میکند
آتیلا
هرچه باشد دنیا نسبت به خواستهای ما انسانها بیتفاوت است. اگر روی خواستن و نیاز داشتن پافشاری کنیم، به راحتی داریم خودمان را در معرض رنجیده شدن یا چیزی بدتر از آن قرار میدهیم.
کار را انجام دادن برایمان کافی است.
hiro
حالا اینجا هستیم، دقیقاً به این خاطر که تسلیم نشدهایم.
آتیلا
«شاگرد که آماده شد، استاد هم پیدا میشود».
آتیلا
یکی از نشانههای رسیدن به آستانهٔ فروپاشی عصبی، بیش از حد کار خود را مهم دانستن است.
کاربر ۱۹۱۲۳۷۶
دو نوع مدت زمان در زندگی ما وجود دارد: زمان مرده، زمانی که مردم منفعل و در انتظارند و زمان زنده، زمانی که مردم در حال آموختن و عمل کردن و بهرهبردن از هر ثانیهاند. هر لحظه از شکست یا موقعیتی را که عمداً انتخاب و کنترل نکردهایم، نمایندهٔ انتخاب میان این دو است: زمان زنده. زمان مرده.
کاربر ۱۹۱۲۳۷۶
شعر مشهوری از بلیک هست که مطلع آن این است: «جهان را در دانهٔ شن ببین/ بهشت را در گلهای وحشی ببین/ بینهایت را در کف دستانت نگه دار/ و ابدیت را در ساعتی از عمر». این چیزی است که اینجا به دنبالش هستیم. این همان تجربهای ماورایی است که مانع ایگوی کوتهفکر ما میشود.
ZahraGh
علم به آنچه دوست داری، آغاز خِرد سالخوردگی است.
رابرت لویس استیونسون
ZahraGh