بریدههایی از کتاب دنیای سوفی
۴٫۰
(۵۷۶)
آدم شايد میتواند دوستان خود را انتخاب کند، اما خودش را نمیتواند. حتی نمیتواند انتخاب کند که يک انسان خلق شود.
marjan
امروزه ما میدانيم که خورشيد ستارهای است در ميان انبوهی سيارههای ديگر و تمام ستارههای گرداگرد ما فقط کهکشانی را تشکيل میدهند. در ميان ميلياردها کهکشان ديگر
محمد
سوفی بهخاطر آورد که مادربزرگش نيز روزی که طبيب او را از وخامت حالش آگاه کرد، چيزی در همين حدود بهاو گفته بود. اينکه «فقط حالاست که من پی میبرم زندگی چقدر زيباست.»
مهدی تریدر
در مدرسه بهاو آموخته بودند که آفريدگار دنيا را خلق کرده است و بنابراين کوشيد تا در اين بيان تسلائی برای ذهن خود فراهم سازد. اما اين نيز او را کاملاً راضی نمیکرد. خب، درست، آفريدگار دنيا را آفريده است، اما خود او را کی؟ خود او از منشاء هيچ چيز ديگر ساخته نشده است؟ نه، اين هم درست در نمیآمد. با اين فرض که آفريدگار توانسته باشد آنچه را که خواسته است بيافريند، پس ضرورت دارد که چيزی پيش از او باشد که بتواند خود او را بيافريند. بنابراين فقط يک راهحل باقی میماند: آفريدگار هميشه وجود داشته است. ولی درست همين توضيح بود که مورد قبول او واقع نشده بود!
مهدی تریدر
احساس زنده بودن کردن بدون فکر کردن بهاينکه روزی مرگ در خواهد رسيد غيرممکن است؛ و در همان حال بهمرگ انديشيدن، بدون در همان لحظه معجزهی حيرتانگيز زنده بودن را احساس کردن، ميسر نخواهد بود.
مهدی تریدر
قوه قانونگذاری يا پارلمان، قوهی قضائی که در دادگاهها اعمال میشود و قوهی اجرائی يا بهگفتهی ديگر دولت.
ــ اين تقسيمبندی از «منتسکيو» میآيد. لاک برای احتراز از استبداد بر ضرورت جدائی ميان قوه قانونگزاری و قوّه اجرائی اصرار کرده است. او خود در عصر لوئی چهاردهم میزيست که تمام قدرتها را در دست خود متمرکز کرده بود و میگفت: «دولت، منم!» ما میگوئيم که او پادشاهی بود با قدرت مطلقه، يعنی قدرتی که ابدا برپايههای حق استوار نيست. برای آنکه دولت بر ستون حق استوار شود لاک میگويد: «بايد نمايندگان مردم قوانين را بنويسند و بگذارند تا پادشاه يا دولت آن قوانين را بهاجرا بگذارند.»
mohammad alimirzaei
لاک بهمساوات زن و مرد عقيده داشته است. در واقع چنين میانديشيده است که موضع و موقعيت فرمانبردارانه و فرودستی زن در برابر مرد از دادههای طبيعت نيست، بلکه از ساختههای خود بشر است. که البته معنای آن اين است که میتوان اين مناسبات را تغيير داد.
ــ عقيدهی من هم عينا همين است.
ــ لاک از نخستين حکمائی بود که بهنقش دو جنس زن و مرد در جامعه علاقه پيدا کرد و در اين زمينه تأثيری بزرگ بر هموطن خود «جان ستوارت ميل» که بهنوبت خود از برابری زن و مرد دفاع کرد، گذاشت. لاک، در واقع، در بسياری از موارد، بردوران خود پيشی جُست و ايدهها و افکار او در سده هيجدهم که به «عصر روشنگری» مشهور شد، رواجی دوباره يافتند. در ميان اين نظريات يکی هم «اصل تقسيم قوا» است که جامعه بشری اين اصل را بهاو مديون است.
mohammad alimirzaei
برای پيشرفت و ترقی، هيچ چيز بهتر از داشتن مخالفان جدی و پرتوان نيست. هر چه معارضان مقتدرتر باشند، واکنشی که برپا خواهند داشت نيز قویتر و شديدتر خواهد شد. اين همان اصطلاح «آب بهآسياب [طرف] ريختن است.»
دختری با موهای قرمز
تو، ای تو که توان شکفتن داری؛
خود را با لذتهای حيات بياميز؛
و برای ستايش از ابديتی
که بهسرنوشت انسانها
هديه شده است؛
در بهار عمرت، از لحظهها
لذت برگير؛
karbar
سوفی، سيارهی زنده خود ما هستيم! ما آن بزرگترين کشتی هستيم که در صحنهی کائنات برگرد يک خورشيد سوزان بحر پيمائی میکنيم؛
karbar
وقتی نيل ارمسترانگ، فضانورد امريکائی قدم بر روی کره ماه گذاشت اظهار داشت: «اين قدم کوچکی است برای انسان و گام بزرگی است برای بشريت».
karbar
رواقیها عقيده دارند که هيچ چيز تصادفی نيست و آنچه روی میدهد حاصل و نتيجه ضرورت است و زمانی که سرنوشت بر در میکوبد جائی برای ندبه و زاری نيست. انسان بايد که رويدادهای شاد و سعادتآميز زندگی را نيز با صفا و آرامش پذيرا شود. در اينجا ميان رواقيان و کلبیها که مدعی بودند نسبت بهتمامی چيزهای خارج حالتی بیتفاوت دارند، شباهتها و نزديکیهائی مشاهده میکنيم. امروزه ما اصطلاح «آرامش رواقی» را در مورد کسی بهکار میبريم که هرگز تسليم احساسات خود نمیشود.
یزدان نامداری
آموختن فلسفه پايه و اساس استواری برای ساخت و پرداخت يک عقيدهی شخصی بهانسان میدهد.
کاربر طاقچه
آن کس که از درسهای ۳۰۰۰ ساله چيزی نياموزد، در زندگی کاری جز روز را بهشب رساندن نمیکند.
گوته
miracle
شرائط مادی تعيين کنندهی مقتضيات تازهی معنویاند.
مهدی چراغی
تغيير شرائط مادی زندگی موتور حقيقی تاريخ است
مهدی چراغی
بهگمان مارکس شرائط و مقتضيات مادی است که بهگونهای ريشهای و قاطع چگونگی انديشه و تفکر ما را میسازد و معين میکند و اين شرائط مادی اساس و قاعدهی توسعه و پيشرفتهای تاريخی است.
مهدی چراغی
راستی هم مگر خود عيسی «مسيحی» بوده است؟
مهدی چراغی
«فيلسوفان خود را محدود میکنند بهتعبير و تفسير جهان، حال آن که بحث از تغيير شکل دادن جهان در ميان است»
مهدی چراغی
اگر اين نوع اثبات وجود خداوند يا استدلال عقلی مورد قبول واقع شود، آنگاه انسان ايمان حقيقی را از دست میدهد در نتيجه از هرگونه احساس مذهبی صميمانه و درونی عاری میشود.
مهدی چراغی
حجم
۵۵۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۶۰۷ صفحه
حجم
۵۵۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۶۰۷ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
۵۵,۳۰۰۳۰%
تومان