بریدههایی از کتاب دنیای سوفی
۴٫۱
(۵۵۰)
اناکسيمن در همان حال که «هوا» و «مه» را اصل و سر سلسله همه چيز میداند میگويد که فقط پيوند خاک هوا، آتش و آب قادر بهآفرينش زندگی است؛ و با آئين تالس همراه میشود که فقط يک عنصر واحد پايه و اساس تمامی اشکال طبيعت است.
کاربر ۲۰۸۰۵۳۰
خواندنِ آنچه ديگرِ کسان انديشيدهاند میتواند ما را ياری دهد تا داوری ويژه خود را پيرامون زندگی بهدست آوريم.
Yaser
در زندگی چه چيزی از همه مهمتر است؟
کاربر ۲۰۸۰۵۳۰
آن کس که از درسهای ۳۰۰۰ ساله چيزی نياموزد، در زندگی کاری جز روز را بهشب رساندن نمیکند.
گوته
saraj
آن کس که ذهن خود را بهاين قبيل مسائل مشغول میدارد، در اين مسير با تمامی نسلهای ديگری که پيش از او در جهان زيستهاند همراه است. منشاء عالم، کره زمين و زندگی، مسئلهای مهمتر و حساستر از آن است که مثلاً بدانيم کدام کس بيشترين مدالها را در آخرين بازیهای المپيک نصيب خود کرده است.
Yaser
«همه چيز در جريان دائم است» و اين حرکت، يک حرکت ابدی است. بههمين دليل است که ما نمیتوانيم «دوبار در يک رودخانه واحد آب تنی کنيم» زيرا دفعهی دوم هم رودخانه تغيير کرده است و هم ما
Akbar Aghaii
فرهنگ هند و اروپائی را پيش از هر چيز اعتقاد بهخدايان متعدد مشخص و ممتاز میکند که همان «چند خدائی» يا Polytheisme است. اسمهای خدايان و اصطلاحات و تعبيرات بسيار در مفاهيم مذهبی در سراسر سرزمينهای هند و اروپائی مشابهتها دارند و در همه جا يکديگر را باز میيابند. مثالهائی چند برايت میآورم:
هنديان باستان خدای آسمان را بهنام ديائوس Dyaus ستايش میکردند. در يونانی اين اسم مبدل میشود بهزئوس Zeus، در زبان لاتين میشود ژوپيتر Jupiter (يعنی پدر يوو Jov يا «Père Jov» و در زبانهای قديمی اسکانديناوی میشود تير Tyr). اسمهای دياگوس، زئوس، يوو و تير «روايتهای گويشی» متفاوت از يک اسم واحد و مشترکاند.
Yaser
در مدرسه بهاو آموخته بودند که آفريدگار دنيا را خلق کرده است و بنابراين کوشيد تا در اين بيان تسلائی برای ذهن خود فراهم سازد. اما اين نيز او را کاملاً راضی نمیکرد. خب، درست، آفريدگار دنيا را آفريده است، اما خود او را کی؟ خود او از منشاء هيچ چيز ديگر ساخته نشده است؟ نه، اين هم درست در نمیآمد.
modi o_O ali
يک فيلسوف کسی است که حقيقتا هرگز بهدنيا عادت نمیکند. برای فيلسوف، چه مرد و چه زن، جهان چيزی بيان نشدنی، پر از راز و معما است. بنابراين فيلسوفها و کودکان خردسال در يک خصلت بزرگ با يکديگر شريکاند. میتوان گفت که فيلسوفان در تمامی دوران زندگی خود از پوستی لطيف و ظريف چون کودکان برخوردارند.
کاربر ۱۵۴۲۶۶۴
اما جائی هست که در آن روشنائی در سياهی گم میشود. در واقع تاريکی بهمعنای واقعی وجود ندارد. آنچه هست نبود و فقدان روشنائی است.
رها
حجم
۵۵۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۶۰۷ صفحه
حجم
۵۵۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۶۰۷ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
۵۵,۳۰۰۳۰%
تومان