بریده‌هایی از کتاب بازگشت به خود؛ خودشناسی از طریق اینیاگرام

دوها: غرور. همه توجه و انرژی خود را به پاسخگویی به نیازهای دیگران متوجه می‌کنند، در حالی که داشتن هر یک ازآنها را در مورد خودشان انکار می‌کنند. اعتقاد پنهانی آنها این است که به تنهایی می‌دانند بهترین چیز برای دیگران چیست و روح مغرور خود را به صورت گریزناپذیر آشکار می‌کنند.

یک‌ها: عصبانیت. آنها یک نیاز اجباری برای یک جهان بی‌نقص را احساس می‌کنند. به شدت آگاه هستند که نه آنها و نه هیچ کس دیگر نمی‌توانند به استانداردهای غیرممکن‌شان عمل کنند، آنها خشم را به صورت ناخشنودیِ درونی تجربه می‌کنند.

به شخص دیگری چیزی شبیه به این جمله می‌گوید: «اوه، شخصیت شما خیلی شماره شش است» و یا «شبیه یک شماره سه بودن را متوقف کن»، این باعث می‌شود که عصبانی شوم، به ویژه هنگامی که فردی که این جمله را به او می‌گویند نمی‌داند اینیاگرام چیست. اینیاگرام باید فقط برای ساختن دیگران استفاده شود و به آنها کمک کند تا در سفر خود به سمت تکامل و خداوند پیشرفت کنند. همین. امیدواریم که این را در قلبتان درونی کنید.

همانطور که سعی می‌کنید نوع خود را پیدا کنید، این عالی است که از دوستان، همسر یا سرپرست روحانیتان بخواهید که توصیفات را بخواند و نظرات خود را در مورد این که فکر می‌کنند شما چه نوع شخصیتی به نظر می‌رسید را ارائه دهند- اما کسی که این پیام را برایتان آورده است را نکُشید.

انگیزه در اثر نیاز به بهبود چیزها، افراد شماره یک ممکن است به دنبال پیشرفت باشند، زیرا شنیده‌اند که فقط مدیران ارشد، قدرت تصحیح نواقص بی‌شماری را دارند و اینکه فرد شماره یک نمی‌تواند در تصحیح عملیات روزمره شرکت کمک کند؛ افراد شماره سه، ممکن است پیشرفت کنند؛ زیرا گرفتن دفتر ریاست اداره برای آنها مهم است؛ و افراد شماره هشت، ممکن است نردبان را معیاری قرار دهند فقط برای اینکه ببینند چه کسانی به اندازه کافی احمق هستند که سعی کنند آن‌ها را متوقف کنند. آنچه مهم است، انگیزه است! برای پیدا کردن شماره‌تان، از خودتان بپرسید که چرا کارهایی که انجام می‌دهید را انجام می‌دهید. این به شما کمک می‌کند تا نوع خودتان را شناسایی کنید،

زمانی که این لیست‌ها را می‌خوانید به خاطر داشته باشید که عدد شخصیتی شما به وسیله آنچه انجام می‌دهید یا حتی دلیل انجام آن، مشخص نمی‌شود. به عبارت دیگر، برای مشخص کردن نوع خودتان، بیش از حد به صفات اعتماد نکنید. در عوض، برای دیدن اینکه آیا آن نوع در مورد شما درست است، به دقت در مورد انگیزه‌های اساسی که ویژگی‌ها یا رفتار هر یک از آن‌ها را هدایت می‌کند، بخوانید. به عنوان مثال، ممکن است چندین نوع شخصیتی، در محل کار از نردبان ترقی صعود کنند، اما دلایلی که آنها این کار را انجام می‌دهند خیلی متفاوت هستند:

اینیاگرام یک بینش عالی در مورد چگونگی تعامل انواع شخصیت، در رابطه با همکاران، دوستان و آنچه در آن تعاملات، بیشتر به آن نیاز داریم و از آن می‌ترسیم را ارائه می‌دهد. همه ما در ارتباطمان با دیگران تا اندازه‌ای دچار شکست می‌شویم، اما باید درک کنید که هر شمارهٔ اینیاگرام قادر به داشتن روابط سالم و حیات‌بخش است. هر شماره، دارای محدوده رفتاری سالم، متوسط و ناسالم است. با خودآگاهی بیشتر، می‌توانید اطمینان حاصل کنید که رفتارهای معمول شما بیشتر در جهت سالم قرار می‌گیرد و تعاملات خودتان را با افرادی که بیشتر دوستشان دارید، خراب نکنید.

می‌دانیم که هیچ کدام از انواع شخصیت، بهتر یا بدتر از دیگری نیست، هر کدام دارای نقاط قوت و ضعف خود هستند و هیچ کدام از آنها بر اساس جنسیت نیستند.

اینیاگرام نام خود را از واژه یونانی ennea به معنی عدد نُه و واژه gram به معنی طرح یا شکل گرفته است. شکل زیر یک شکل ۹ نقطه‌ای هندسی است که نشان دهنده نه نوع مختلف اما به هم پیوسته شخصیتی است. هر نقطه روی محیط دایره که با یک عدد مشخص شده است، به وسیله یک فلش در داخل دایره، به دو نقطه دیگر متصل است، که نشان دهنده تعامل پویای آنها با یکدیگر است.

هدف اینیاگرام توسعه خودشناسی و یادگیری نحوه تشخیص و شناسایی بخش‌هایی از شخصیت‌هایمان که ما را محدود می‌کنند، است.

بدتر از همه، با شناخت بیش از اندازه شخصیتمان، لمس کردن خود واقعیمان – یعنی ماهیت زیبای کسی که هستیم- را فراموش کرده یا از دست می‌دهیم. همانطور که فردریک بوکنر آن را به طرز زننده‌ای توصیف می‌کند: «خود اصلی و درخشان، خیلی عمیق دفن می‌شود بنابراین در نهایت، برای اکثر ما، منجر به زندگی سختی در خارج از آن می‌شود. در عوض با همه دیگر خودهایمان زندگی می‌کنیم و دائما در حال پوشیدن و درآوردن آنها هستیم، مانند کت و کلاه در برابر تغییرات آب و هوای جهان.»

بدتر از همه، با شناخت بیش از اندازه شخصیتمان، لمس کردن خود واقعیمان – یعنی ماهیت زیبای کسی که هستیم- را فراموش کرده یا از دست می‌دهیم. همانطور که فردریک بوکنر آن را به طرز زننده‌ای توصیف می‌کند: «خود اصلی و درخشان، خیلی عمیق دفن می‌شود بنابراین در نهایت، برای اکثر ما، منجر به زندگی سختی در خارج از آن می‌شود. در عوض با همه دیگر خودهایمان زندگی می‌کنیم و دائما در حال پوشیدن و درآوردن آنها هستیم، مانند کت و کلاه در برابر تغییرات آب و هوای جهان.»

دارد! اکنون، شخصیت‌های ما- که ما و دیگران آن را به عنوان روش‌هایی که به طور قابل پیش‌بینی، فکر می‌کنیم، احساس می‌کنیم، عمل می‌کنیم، واکنش نشان می‌دهیم، اطلاعات را پردازش می‌کنیم و جهان را می‌بینیم، و تجربه می‌کنیم- به جای محافظت از قلب بی‌دفاعمان در برابر زخم‌ها و آسیب‌های ناگزیر دوران کودکی، محدود یا زندانی‌مان می‌کند. بدتر از همه، با شناخت بیش از اندازه شخصیتمان، لمس کردن خود واقعیمان – یعنی ماهیت زیبای کسی که هستیم- را فراموش کرده یا از دست می‌دهیم. همانطور که فردریک بوکنر آن را به طرز زننده‌ای توصیف می‌کند: «خود اصلی و درخشان، خیلی عمیق دفن می‌شود بنابراین در نهایت، برای اکثر ما، منجر به زندگی سختی در خارج از آن می‌شود. در عوض با همه دیگر

با گذشت زمان، استراتژی‌های انطباقی ما پیچیده‌تر می‌شوند. آنها به طرز قابل پیش‌بینی، خیلی زیاد و به طور خودکار تحریک می‌شوند، به نحوی که نمی‌توانیم بگوییم کجا پایان می‌یابند و طبیعت واقعی ما از کجا شروع می‌شود. به طرز عجیبی، اصطلاح شخصیت از کلمه یونانی به معنی ماسک (persona) مشتق شده، که منعکس کننده تمایل ما به اشتباه کردن بین ماسک‌هایی که پوشیده‌ایم و خود واقعی‌مان است، حتی مدت‌ها پس از آنکه تهدیدات دوران ابتدایی کودکی از بین رفته‌اند. حالا دیگر ما شخصیت نداریم؛ بلکه شخصیت ما را دارد

نوع بشر برای بقا ساخته شده است. وقتی که کودک هستیم، به طور غریزی، یک ماسک که شخصیت نامیده می‌شود را بر روی خود واقعی‌مان قرار می‌دهیم تا از خودمان در برابر آسیب محافظت کنیم و راهمان را در جهان بسازیم. شخصیت ما که ساخته شده از ویژگی‌های ذاتی، استراتژی‌های مقابله، عکس‌العمل‌های مشروط و مکانیسم‌های دفاع، در کنار بسیاری از چیزهای دیگر است، به ما کمک می‌کند تا آنچه را که احساس می‌کنیم برای خوشحال کردن والدینمان، پذیرفته شدن و ارتباط بهتر با دوستان، برآوردن انتظارات فرهنگ و برآورده شدن نیازهای اساسی‌مان، لازم است، بدانیم و انجام دهیم.

«فقط به یاد داشته باشید که این تنها یک ابزار است که به شما کمک می‌کند تا عشقتان را به خدا و دیگران عمیق‌تر کنید. روش‌های زیاد دیگری وجود دارد. آنچه مهم است این است که هرچه خودشناسی تو و همسرت بیشتر رشد می‌کند، بیشتر از نیازتان به بخشش خدا آگاه خواهید شد. صرف نظر از این که نسبت به خودتان و دیگران، شفقت بیشتری خواهید داشت.»

می‌روید.» گفتم: «این باور نکردنی است. آنچه ما تا کنون از اینیاگرام آموخته‌ایم، شروع به تغییر روش تفکرمان در مورد ازدواج، دوستی و فرزندپروری کرده است.»

هفت‌ها در سال‌های رشدشان، این پیام دردناک را شنیده‌اند: «شما تنها هستید. هیچ کس اینجا نیست که از شما حمایت یا مراقبت کند.» در پاسخ هفت‌ها می‌گویند: «اگر هیچ کس دیگری آن را انجام ندهد، خودم انجام خواهم داد.» اما در حالی که پنج‌ها با بحران مشابه از طریق کاهش نیازشان به وابستگی به افراد دیگر، مواجه می‌شوند و شش‌ها آن را با تلاش برای پیش‌بینی هر گونه فاجعه احتمالی حل می‌کنند، استراتژی هفت‌های جوان، شامل ایجاد یک سرزمین خیالی بدون درد در ذهن‌شان است که می‌توانند در آن پنهان شوند و به چیزهای شاد فکر کنند تا زمانی که رنج‌شان از بین برود.

هر کسب‌وکاری نیاز به یک فرد شکاک وفادار دارد که از پرسیدن سؤالات سخت و یا اشاره کردن به نقاط معیوب یک طرح نترسد. یک اتاق پر از کارآفرینانی که بیش از حد کافئین خورده‌اند و ریسک‌پذیر هستند، ممکن است زمانی را که یک شش سوالی می‌پرسد و حباب ایده بزرگ‌شان را می‌ترکاند، دوست نداشته باشند، اما به هر حال یک نفر باید صدای نگرانی باشد!

«اگر به نظر می‌رسد همه چیز به خوبی پیش می‌رود، حتما به وضوح چیزی را نادیده گرفته‌اید.»