بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خط آهن زیرزمینی | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خط آهن زیرزمینی

بریده‌هایی از کتاب خط آهن زیرزمینی

انتشارات:انتشارات ورا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۹ رأی
۴٫۴
(۹)
موسیقی قطع شد و حلقه از هم پاشید. گاهی برده در گرداب کوچک آزادی گم می‌شود. در تکانه‌های خیالی ناگهانی یا میان شیارهای مزرعه، یا وقتی که اسرار رویایی صبحگاهی را می‌شکافد. درمیان آواز خوانی یک شب گرم یکشنبه، همیشه فریاد یک ناظر، فراخوان به کار یا سایه ارباب از راه می‌رسد تا یادآوری کنند برده تنها برای لحظه‌ای خُرد در ابدیتِ تا بردگی، انسان به حساب می‌آید.
elham1395
کورا بارها به شهر رفته بود. حتی از پله‌های قنادی سفیدپوست‌ها بالا رفته بود تا کیک بخرد
elham1395
در تالارهای سراسر نیواینگلند سخنرانی می‌کرد. گاهی اولین رنگین پوستی بود که وارد این ساختمان‌ها می‌شد. البته به جز مردانی که ساختمان را ساخته بودند و زنانی که تمیزش می‌کردند.
elham1395
خبر فرار سر ذوقشان می‌آورد. به مزارع که مخزن اصلی بود و میزبانان سیاه سوخته ترسان و لرزان‌شان را بازجویی می‌کردند؛ هجوم می‌بردند. سیاه پوست‌های آزاد می‌دانستند چه در انتظارشان است و اشیاء ارزشمندشان را پنهان می‌کردند و وقتی سفیدپوست‌ها اسباب خانه و بلورجات‌شان را خرد می‌کردند؛ زاری می‌کردند. به جز لذت شرمنده کردن یک برده جلوی خانواده‌اش یا ادب کردن یک مرد سیاه بی‌تجربه که به آنها چپ چپ نگاه کرده بود، عواید دیگری هم حاصل می‌شد.
elham1395

حجم

۲۹۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۶ صفحه

حجم

۲۹۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۶ صفحه

قیمت:
۱۳۵,۱۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد