اقتصاددانان از اصلی به نام ۸۰.۲۰ صحبت میکنند. این اصل بهطور خلاصه میگوید در هر شرایطی تقریباً هشتاد درصد کارها را بیست درصد از افراد انجام میدهند یا در اغلب جوامع بیست درصد از کل افرادِ مجرم، حدود هشتاد درصد از جرایم را مرتکب میشوند، بیست درصد از رانندگان، مسبب هشتاد درصد کل تصادفاتاند و…. حال چنانچه بخواهیم این اصل را به موضوع همهگیرشدن تعمیم دهیم، میبینیم این نسبتها کمتر میشوند (مثلاً ۱۰ به ۹۰)؛ به این معنا که اصولاً در هر همهگیرشدنی، افراد بسیار اندکی دخالت دارند و درواقع همهٔ کارهای همهگیرشدن را همین چند نفر انجام میدهند.
f.r
انسانها دوست دارند همواره تغییرات بهآهستگی صورتپذیرد و بهتدریج و با گذشت زمان، به آرزوهایشان برسند. ولی جهان حاکم بر نقطهٔ عطف جایی است که در آن، رویداد چیزهای غیرمنتظره، امری کاملاً عادی است و امکان انجام تغییرات سریع، بیش از هر چیزی، قطعی و مسلّم است.
f.r
۱. همهگیرشدن ۲. علتهای کوچک موجب بروز تغییرات بزرگ میشوند و ۳. تغییر بهآهستگی روی نمیدهد، بلکه بهیکباره اتفاق میافتد، سه اصلی هستند که حتی دربارهٔ بیماری سرخک و شیوع آن در مدارس یا همهگیرشدن بیماری آنفلوآنزا در زمستان نیز دیده میشود و به همین شکل عمل میکنند. از بین این سه خصیصه، سومی، یعنی این ایده که همهگیرشدن (محصول یا واقعهٔ اجتماعی و…) میتواند از یک نقطه یا لحظهٔ خاص به بعد حالت کاهشی یا افزایشی به خود بگیرد__ بهخودیخود__ مسئلهٔ بسیار مهمی است، زیرا این خصیصه ضمن اینکه به دو خصیصهٔ دیگر معنا و مفهوم میبخشد، به ما امکان میدهد از چگونگی تحولات و تغییرات نوینی که در دنیای ما__ آن هم به این شکل__ رخ میدهد، درک و آگاهی درستی پیداکنیم. به آن لحظهٔ حساس و جادویی همهگیرشدن (محصول یا واقعهٔ اجتماعی و…) که همهچیز یکباره تغییر میکند، نقطه یا لحظهٔ برگشت میگویند.
f.r