بریدههایی از کتاب امیلی و جست و جو (کتاب سوم)
۴٫۵
(۱۱۰)
خدا را شکر ما آدمها توان این را داریم که وقتی مشغول کاری هستیم روحمان را جای دیگری پرواز دهیم
کاربر ۵۷۸۸۱۲۰
باز هم رنگینکمان پیدا میشود
کاربر ۵۷۸۸۱۲۰
«صخرهها خاکستریند، دریا خاکستریتر
و ساحل تا بینهایت ادامه دارد
اما قلب من فقط نام یک نفر را فریاد میزند
و دهانم قدرت بیان ندارد.»
کاربر ۵۷۸۸۱۲۰
صدای خندهاش از همه بلندتر بود، اما همواره احساس میکرد مثل همان روح بیچارهٔ داستانی که قبلاً خوانده بود، توی سینهاش به جای قلب، ذغالی گداخته گذاشتهاند.
کاربر ۵۷۸۸۱۲۰
مرگ برایش بهترین انتخاب است
کاربر ۵۷۸۸۱۲۰
نگار دیگر هیچچیز برایش اهمیت نداشت.
کاربر ۵۷۸۸۱۲۰
«از این آب در هاون کوبیدن خسته شدهام.»
کاربر ۵۷۸۸۱۲۰
معلوم شد که میز عسلی چیپندیل و میز ماهونی پایهپنجهای نیو مون هم مال امیلی هستند.
paria1370
زندگی شاید چیزی سست و متزلزل باشد که هر لحظه ممکن است تغییر کند یا از دست برود، اما بنفشهها و ابرهای سرخ دم غروب همواره زیباییشان را حفظ میکنند
paria1370
فراموش کنید بزرگ و عاقل و پر از غم شدهایم. بیایید تا آخر تابستان همان بچههای شاد و خوش و دیوانه باشیم.»
Behnaz Dz
چاپلوسی یا تشویق الکی نمیخواهم ـ حقیقت را میخواهم، حقیقت محض.
دین با لحن خشکی پرسید: «مطمئنی؟ به ندرت پیدا میشود کسی تحمل شنیدن حقیقت محض را داشته باشد. باید خیلی از خودت مطمئن باشی که چنین چیزی بخواهی.»
Marziye Hamidi
«صخرهها خاکستریند، دریا خاکستریتر
و ساحل تا بینهایت ادامه دارد
اما قلب من فقط نام یک نفر را فریاد میزند
و دهانم قدرت بیان ندارد.»
mah
آدم نمیتواند قبول کند که چرا کار برای بعضیها مصیبت است. اما وقتی عذاب کار اجباری را میچشد درکشان میکند. در عوض کاری که برای آن ساخته شدهایم کاری که به خاطرش خلق شدهایم برایمان موهبتی است که انجامدادنش ما را سرشار از لذت میکن
الهه
"به کارت بچسب" ـ شاید بعضیها فکر کنند کار راحتی است اما گاهی دلشکستگیها و ناراحتیها ما را از مشغول شدن به این سرگرمی باز میدارد. آن وقت است که میفهمیم چه چیزی را از دست دادهایم و ترجیح میدهیم خدا نفرینمان کند نه فراموشمان.
nilooid
«حتی اگر ما هیچوقت پیدایش نکنیم، چیزی در این جستوجو هست که شاید دلچسبتر از پیداکردن باشد.»
nilooid
وقتی شادی، شب زیباست، وقتی اندوهگینی، آرامشبخش است و وقتی افسرده و تنهایی عذابآور است.
sarah_khani
درختهای بیبرگ، غمگین و دلمرده به نظر میرسند، برف کندهکاریها و تزیینات ظریفی روی شاخههایشان به جا گذاشته. شاخههایی که به نظر مرده میرسند اما خون زندگی در رگهایشان جاریست و خیلی زود دوباره به جنبش میافتند و لباس عروسی از برگهای جوان و سبز و شکوفههای صورتی به تن میکنند.
Mahdi
آدم نمیتواند قبول کند که چرا کار برای بعضیها مصیبت است. اما وقتی عذاب کار اجباری را میچشد درکشان میکند. در عوض کاری که برای آن ساخته شدهایم کاری که به خاطرش خلق شدهایم برایمان موهبتی است که انجامدادنش ما را سرشار از لذت میکند
زینب
گاهی لعن و نفرین خداوند برای ما
بهتر از لطف و موهبت بندگانش است
rain_88
هیچوقت خوشبخت نبوده. نمیدانید چقدر لذتبخش است که خوشبختی در دستهایت باشد و بتوانی آن را مثل مرواریدی ارزشمند به کسی که انتظارش را میکشد تقدیم کنی.»
rain_88
حجم
۲۸۸٫۰ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
حجم
۲۸۸٫۰ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۶,۰۰۰۴۰%
تومان