بریده‌هایی از کتاب این راهش نیست

عمل‌متقابل یکی از عوامل اصلی داشتن نفوذ و محبوبیت بین دیگران است ولی این مسئله هم بسیار مهم است که شما پیش‌قدم باشید. افراد سازگار منتظر می‌مانند و بسیاری از فرصت‌ها را از دست می‌دهند. گیرنده‌ها در کوتاه‌مدت دستاوردهایی به‌دست می‌آورند و در بلندمدت چیزهای زیادی را از دست می‌دهند. به‌ خاطر داشته باشید که تمام برندگان بزرگ رفتار خوبی داشته‌اند و تمام بازنده‌های بزرگ با خیانت کار خود را شروع کرده‌اند.

دانشمندان وقتی می‌خواهند موضوع اعتماد را بررسی ‌کنند از یک بازی به نام دوراهی زندانی استفاده می‌کنند. روند بازی این‌گونه است: فرض کنید شما و دوستتان اقدام به سرقت از یک بانک می‌کنید ولی چون استعداد خوبی در دزدی ندارید دستگیر می‌شوید. پلیس برای بازجویی شما را در اتاق‌های جداگانه‌ای حبس می‌کند. شما هیچ راهی برای برقراری ارتباط با دوستتان ندارید. پلیس به شما پیشنهاد یک معامله می‌دهد: اگر شما شهادت دهید که دوستتان عامل اصلی سرقت بوده و او علیه شما شهادت ندهد در‌این‌صورت شما آزاد خواهید شد و او پنج سال در زندان خواهد ماند. ولی اگر او علیه شما شهادت دهد و شما این کار را نکنید او آزاد خواهد شد و شما هستید که باید پنج سال در زندان بمانید. اگر هر دو نفرتان علیه یکدیگر شهادت دهید هر دو نفرتان به مدت سه سال در زندان خواهید ماند. اگر هم هیچ‌کدامتان علیه دیگری شهادت ندهد مدت حبس برای هر دو نفرتان یک سال خواهد بود. اگر شما می‌دانستید که می‌توانید به هم اعتماد کنید پاسخ این مسئله بسیار ساده بود: هیچ‌کدامتان حرفی نمی‌زدید و یک سال در زندان می‌ماندید. ولی آیا شما می‌توانید به دوست خود اعتماد کنید؟

ممکن است فکر کنید من دارم سعی می‌کنم این واقعیت را، که بسیاری از افراد دهنده در ته جدول قرار می‌گیرند، کم‌اهمیت جلوه دهم. تفاوت میان افراد دهنده‌ای که موفق می‌شوند و آنهایی که موفق نمی‌شوند تصادفی نیست. آدام گرانت به این موضوع اشاره می‌کند که افراد دهنده‌ای که در جهت کمک به دیگران کاملاً از خود می‌گذرند و خودشان را خسته می‌کنند و توسط افراد گیرنده موردسوءاستفاده قرار می‌گیرند عملکرد ضعیفی در انجام معیارهای موفقیت خواهند داشت. چندین راه وجود دارد که افراد دهنده با انجام آنها می‌توانند برای خود حدومرز قائل شوند و اطمینان حاصل کنند که در کار خود زیاده‌روی نمی‌کنند. آیا دو ساعت در هفته کارهای داوطلبانه انجام می‌دهید؟ کافی‌ست

بالاخره میزان شادی افراد هم موضوع مهمی‌ست. درست است که برخی از داده‌های موجود نشان می‌دهند افراد شارلاتان چقدر موردتشویق قرار می‌گیرند و پاداش مالی دریافت می‌کنند، ولی این افراد لزوماً در زندگی خود دیگر هیجانی ندارند. تحقیقات نشان داده‌اند افرادی که اخلاقیات را رعایت می‌کنند افراد شادتری هستند. افرادی که تحمل کوچک‌ترین رفتار غیراخلاقی را نداشتند نسبت به کسانی که با حجم عظیمی از فریب و ریا مسئله‌ای نداشتند از سلامتی و آسایش بیشتری برخوردار بودند. تأثیر این رفتار برابر بود با احساس شادی‌ای که در یک فرد به‌خاطر افزایش جزئی در میزان درآمد، گرفتن ترفیع و به‌طور منظم به کلیسا رفتن به‌وجود می‌آید.

بله، رفتارهای نادرست یک شخص می‌توانند کارساز باشند، ولی فقط تا وقتی‌که دیگران هم شروع به استفاده از آن رفتارها نکنند. اگر این اتفاق بیفتد همه در عذاب خواهند بود

کارهایی که انجام می‌دهیم به سه دسته تقسیم می‌شوند: درست، غلط، همه این کار را انجام می‌دهند. وقتی ببینیم دیگران کاری را انجام می‌دهند و مسئله‌ای با آن ندارند ما هم فکر می‌کنیم انجام آن اشکالی ندارد. هیچ‌کس دلش نمی‌خواهد بازنده‌ای باشد که طبق اصول و قوانین بازی می‌کند درحالی‌که هیچ‌کس دیگری این کار را نمی‌کند.

یکی از مطالعات انجام‌شده نشان می‌دهد افرادی که روی دیگران تأثیرات خوبی گذاشته بودند از نظر عملکردی نسبت به افرادی که سخت کار کرده بودند ولی موفق نشده بودند مثل دستۀ اول تأثیر خوبی روی دیگران بگذارند جایگاه بهتری داشتند. این مسئله درنهایت به چیزی منتهی می‌‌شود که برای همۀ ما آشناست: چاپلوسی زیاد. آیا چاپلوسی‌کردن برای رئیس تأثیری دارد؟ تحقیقات نشان داده‌اند که چاپلوسی آن‌قدر قدرت دارد که حتی در مواقعی که رئیس می‌داند رفتار شما از سر ریاکاری است باز هم تأثیر خود را می‌گذارد.

همۀ ما می‌خواهیم جواب آنها را بدانیم: آیا افراد متقلبی که قوانین را می‌شکنند بیشتر اوقات در کار خود موفق هستند؟ آیا این دنیایی عادلانه است؟ آیا انسان‌های خوب می‌توانند پیشرفت کنند یا محکوم‌اند به شکست؟ آیا افراد بااخلاق افراد ناموفقی هستند؟ جواب این سؤال‌ها چندان هم خوشایند نیست، ولی به این معنا هم نیست که تعداد خبرهای خوبی که ما را امیدوار می‌کند کم باشد.

اگر شما بیشتر به افراد فیلترنشده شبیه هستید آماده باشید که مسیر خودتان را مشخص کنید. این کاری پرمخاطره است ولی همان چیزی است که شما برای آن ساخته شده‌اید. از تشدید‌کننده‌هایی که شما را به فردی منحصر‌به‌فرد تبدیل می‌کنند نهایت استفاده را ببرید. اگر معایب خود را با آغوش باز بپذیرید احتمال اینکه به قله‌های موفقیت-و خوشبختی-دست پیدا کنید بسیار بالاست.

خودتان را بشناسید و در محیط مناسب قرار بگیرید. توانایی‌های خود را شناسایی کنید و محل مناسبی برای عرضۀ آن انتخاب کنید. اگر شما فردی هستید که به‌خوبی از قوانین پیروی می‌کنید سازمانی پیدا کنید که با توانایی‌های خاص شما همخوانی داشته باشد، سپس با تمام قدرت پیش بروید. قطعاً جامعه به افرادی که قادر به پیروی از قوانین آن باشند پاداش‌هایی می‌دهد و وجود چنین افرادی است که موجب شده دنیا به مکانی منظم تبدیل شود.

محیط عاملی‌ست که روی همۀ افراد تأثیر می‌گذارد. درواقع، دانشجویان ممتاز و وظیفه‌شناسی که به‌خوبی از قوانین تبعیت می‌کنند در این قسمت بیشترین لغزش‌ها را دارند. بدون داشتن علاقۀ شدید به چیزی و با اشتیاق برای راضی‌کردن دیگران این افراد در شرایطی که خودشان تصمیم‌گیرنده باشند اغلب مسیر غلط را انتخاب می‌‌کنند. کارن آرنولد در رابطه با دانشجویان ممتازی که موردمطالعه قرار داده می‌گوید: «مردم احساس می‌کنند دانشجویان ممتاز می‌توانند از خودشان مراقبت کنند، ولی لزوماً دریافت نمرات الف به این معنی نیست که می‌توانند دستاوردهای علمی خود را به دستاوردهای شغلی تبدیل کنند.»

شما باید در محیط‌هایی قرار بگیرید که برای شما مناسب هستند... شرایط موجود از اهمیت بالایی برخوردار هستند

تحقیقات روان‌‌شناسی مثبت مدرن بارها و بارها نشان داده‌اند که یکی از عوامل اصلی شادی اهمیت‌دادن به چیزهایی به نام «مهارت‌‌های فردی» است. بر اساس یکی از تحقیقاتی که شرکت گالوپ انجام داده هرچه در طول روز زمان بیشتری را برای انجام کاری که در آن مهارت دارید صرف کنید استرس کمتری خواهید داشت، بیشتر می‌خندید و بیشتر احساس می‌کنید که با شما با احترام برخورد می‌شود.

تحقیقات نشان می‌دهند افرادی که نسبت به دیگران خلاق‌تر هستند، مغرورتر، متقلب‌تر و بی‌نظم‌تر هم هستند. آنها همچنین در مدرسه نمرات پایین‌تری می‌گیرند. معلم‌ها، برخلاف گفته‌هایشان، دانش‌آموزان خلاق را دوست ندارند چون این بچه‌ها اغلب به حرف آنها گوش نمی‌کنند و کاری که آنها می‌خواهند را انجام نمی‌دهند. آیا چنین فردی به نظر شما یک کارمند فوق‌العاده است؟ به‌هیچ‌وجه. پس اصلاً جای تعجب نیست که خلاقیت در بررسی عملکرد یک کارمند نتیجۀ عکس داشته باشد. احتمال اینکه افراد خلاق به درجۀ مدیر ارشد اجرایی دست یابند بسیار پایین است.

خوب‌بودن معمولاً فقط به‌معنای متوسط‌بودن است. برای عالی‌بودن باید متفاوت بود؛ و تلاش برای پیروی از آنچه جامعه از ما می‌خواهد کمکی به متفاوت‌بودن ما نمی‌کند چون جامعه همیشه نمی‌داند به چه چیزی نیاز دارد. اغلب‌اوقات، بهترین‌بودن فقط یعنی بهترین نسخه از خودتان باشید. همان‌طور که جان استوارت میل اشاره کرده: «این مسئله که تعداد بسیار کمی از افراد جر‌ئت دارند رفتارهای غیرعادی از خود نشان دهند بزرگ‌ترین خطر در عصر ما به‌حساب می‌آید.»

همان‌طور که جان استوارت میل اشاره کرده: «این مسئله که تعداد بسیار کمی از افراد جر‌ئت دارند رفتارهای غیرعادی از خود نشان دهند بزرگ‌ترین خطر در عصر ما به‌حساب می‌آید.»

در سوئد اصطلاحی قدیمی وجود دارد که می‌گوید: اکثر بچه‌ها مثل گل قاصدک هستند و تعداد کمی از آنها ارکیده‌اند. گل‌های قاصدک سازگاری بالایی دارند. این گل‌ها گل‌های خیلی زیبایی نیستند اما خودشان حتی بدون مراقبت هم رشد می‌کنند. هیچ‌کس آگاهانه اقدام به کاشت گل قاصدک نمی‌کند چون اصلاً نیازی به این کار نیست؛ آنها تقریباً در هر شرایطی به‌خوبی رشد می‌کنند. گل‌های ارکیده متفاوت هستند؛ اگر از آنها به‌خوبی مراقبت نکنید پژمرده شده و از بین می‌روند؛ ولی اگر از آنها مراقبت شود شکوفه می‌دهند و به زیباترین گل‌های ممکن تبدیل می‌شوند.

در سال ۱۹۹۷، در یک نظرسنجی‌ که در مجلۀ خبری-تحلیلی یو اس نیوز اند ورلد ریپورت انجام شد از مردم پرسیدند چه کسی بعد از مرگ احتمال بیشتری دارد که به بهشت برود. رئیس‌جمهور بیل کلینتون ۵۲%، مایکل جردن ۶۵% و مادر ترزا ۷۹% امتیاز کسب کردند؛ ولی چه‌ کسی بالاترین امتیاز را دریافت کرد؟ مردم در پاسخ به پرسشنامۀ به چه‌ کسی برای احتمال رفتن به بهشت ۸۷% امتیاز داده بودند؟ «خودم». افرادی که این پرسشنامه را پر کرده بودند فکر می‌کردند احتمال گذشتن خودشان از دروازه‌های بهشت بسیار بیشتر از دیگران است. این مسئله باعث ایجاد غرور و خودبینی در ما می‌شود.

طبق یکی از مطالعات انجام‌شده: «خودفریبی با کاهش میزان استرس، داشتن تعصب مثبت نسبت به خود و بالارفتن تاب‌آوری در مقابل درد-که همگی عواملی برای بالارفتن انگیزه و عملکرد در کارهای رقابتی هستند-ارتباط مستقیمی دارد.»

تفسیر مثبت از گذشته باعث افزایش میزان خوش‌بینی به آینده و بالارفتن احتمال موفقیت در آینده می‌شود.