بریده‌هایی از کتاب این راهش نیست

ما همیشه فکر می‌کنیم به چیزهای بیشتری نیاز داریم: کمک بیشتر، انگیزۀ بیشتر، انرژی بیشتر. اما در دنیای کنونیِ ما دقیقاً برعکس است: ما به چیزهای کمتری نیاز داریم. حواس‌پرتی کمتر، اهداف کمتر، مسئولیت‌های کمتر. این یعنی ما می‌توانیم بیشتر تلویزیون تماشا کنیم؟ خیر. ما کمتر به چنین چیزهایی نیاز داریم تا بتوانیم تمام تمرکزمان را روی اولویت‌هایمان بگذاریم.

در روم باستان یک جملۀ معروف وجود داشته: «libri aut liberi» که یعنی «کتاب‌ها یا فرزندان». اگر برای خلق چیزی خیلی جدی باشید خانوادۀ خود را قربانی می‌کنید.

«هر موقعیتی را با دقت بررسی کنید و از خودتان بپرسید: الان باید چه کاری انجام بدهم تا شادترین و موفق‌ترین فرد شوم؟»

هرچه سن ما بالاتر می‌رود بیشتر تمایل داریم چیزهای خوب را به‌ خاطر بیاوریم و چیزهای بد را فراموش کنیم. پس اگر کارهای بیشتری انجام دهیم وقتی سنمان بالا رفت احساس شادی بیشتری خواهیم داشت (و البته می‌توانیم داستان‌های جذاب‌تری هم برای نوه‌های خود تعریف کنیم.) افراد خوش‌شانس به شکست‌های خود فکر نمی‌کنند. آنها جنبۀ مثبت اتفاقات بد را می‌بینند و معمولاً از آن درس می‌گیرند.

«کیفیت یک جامعه خیلی مهم‌تر از جایگاه شما در آن جامعه است

نمرات درسی ارتباطی به میزان هوش افراد ندارند (برای اندازه‌گیری آی‌کیو بهترین کار استفاده از آزمون‌های استاندارد است.) درواقع این نمرات معیار خوبی برای نشان‌دادن انضباط، وظیفه‌شناسی و رعایت قوانین هستند.

گر نسبت به حس خستگی مصون باشید درواقع هیچ چیزی وجود ندارد که شما قادر به انجام آن نباشید

«داشتن احساس قدرشناسی و ابراز‌نکردن آن مثل کادو‌کردن یک هدیه و تقدیم‌نکردن آن می‌ماند

جملۀ معروفی در درۀ سیلیکون وجود دارد که می‌گوید: رویکردهایی کوتاه و سریع به‌کار ببرید تا در صورت شکست بهای کمتری بپردازید.

همۀ ما احتمالاً درمورد مطالعاتی که والتر میشل درمورد کلوچه روی بچه‌ها انجام داده بود چیزهایی شنیده‌ایم. (خلاصه‌ای کوتاه: به بچه‌ها گفته شد اگر بتوانند تحمل کنند و کلوچه‌ای که برای آنها آورده‌ شده را نخورند یک کلوچۀ دیگر هم به آنها داده می‌شود. بچه‌هایی که موفق شدند جلوی خودشان را بگیرند نشان دادند قدرت ارادۀ بیشتری دارند و در آینده در زندگی خود نسبت به دیگران موفق‌تر هستند.) ولی یکی از عوامل جالب دیگر در آن تحقیق چگونگی وسوسه‌نشدن بسیاری از کسانی است که جلوی خودشان را گرفتند. اکثر آنها تلاش خاصی نکردند و با فشردن دندان‌هایشان روی هم قدرت اراده‌ای فراانسانی از خود نشان ندادند؛ درواقع آنها از ارزیابی شناختی استفاده کردند. آنها با دید دیگری به شرایط خود نگاه کردند و آن را به چشم یک بازی دیدند.

همین‌که فکر می‌کنم به‌زودی می‌میرم مهم‌ترین ابزاری است که به من کمک می‌کند بهترین گزینه‌ها را انتخاب کنم.

ذات انسانی این‌گونه است که وقتی کسی بیش‌از‌حد برای دیگری کاری انجام دهد و هرگز در ازای آن چیزی دریافت نکند آن‌طور که باید موردقدردانی قرار نمی‌گیرد. اگر فرد کاملاً ازخودگذشته‌ای نیستید خوب است؛ ازخودگذشتگی محض درحقیقت یک استراتژی ضعیف برای پیشرفت است.

رفتار بد رفتاری مسری است و مردم کاری را انجام می‌دهند که فکر می‌کنند نتیجه‌بخش است

گاهی هم ممکن است حواستان پرت شود. ما قادر به شنیدن و درک هفتصد کلمه در دقیقه هستیم ولی مردم فقط صد کلمه در دقیقه حرف می‌زنند؛ این وقفه می‌تواند باعث شود حواستان پرت شود. تمرکز کنید.

برای اینکه در هر کاری بهترین باشید لازم است سخت‌گیرترین منتقد خودتان باشید

در یکی از تحقیقاتی که بنجامین بلوم روی ورزشکاران، دانشمندان و هنرمندان بزرگ انجام داده بود به این نتیجه رسید که یکی از ویژگی‌های اصلی یک مربی فقط دانش خاص و حمایت احساسی او نبوده بلکه سخت‌گیری بیشتر او بوده است. «انتظارات و خواسته‌های یک مربی بزرگ از شاگردش مدام بیشتر می‌شد تا جایی که از آن شاگرد انتظار می‌رفت تقریباً تمام کارهایی که در توان یک انسان است را انجام دهد.»

طبق تحقیقی که نیکلاس کریستاکیس در دانشگاه ییل انجام داده یک شبکه هرچیزی که در آن وجود دارد را تقویت می‌کند، چه آن چیز خوب باشد و چه بد. پس اطراف خود را پر کنید از افرادی که می‌خواهید شبیه آنها شوید.

این حرف مادربزرگتان که می‌گفت «قدر چیزهایی که داری را بدان» فقط یک نصیحت خوب نبوده؛ این جمله یکی از علمی‌ترین راه‌هایی است که برای افزایش میزان شادی شناخته شده است. بارها ثابت شده که اگر قبل‌از‌اینکه به رختخواب بروید فقط اتفاقات خوبی که برایتان افتاده را بنویسید حس شادی در شما افزایش می‌یابد.

«شما می‌توانید هر کاری را انجام دهید ولی این زمانی امکان‌پذیر است که دیگر تلاش نکنید همۀ کارها را باهم انجام دهید.»

شغلی را پیدا کنید که تشدیدکننده‌های شما را تقویت کند.