بریدههایی از کتاب این راهش نیست
۴٫۰
(۸۴)
یکی از مطالعات انجامشده در ژورنال روانشناسی سلامت به این نتیجه رسید که وقتی شما احساس کنید کنترلی روی امور ندارید احتمال حملات قلبی بهشدت افزایش مییابد.
Mohammad Ali Zareian
«ازدستدادن عملکرد پیشانی فقط زمانی رخ میدهد که ما احساس کنیم کنترلی روی اوضاع نداریم. این خودِ قشر پیشانی است که تعیین میکند اوضاع در کنترل ماست یا نه. حتی اگر به خیال خودمان فکر کنیم کنترل اوضاع در دستان ماست عملکردهای شناختیمان کار خود را میکنند.»
Mohammad Ali Zareian
وقتی شما استرس دارید عملاً نمیتوانید درست فکر کنید. وقتی تحت فشار و استرس باشید مرکز افکار منطقی-قشر پیشانی-از کار میافتد. سیستم لیمبیک شما-که یک سامانۀ عصبی احساسی است-کنترل همهچیز را در دست میگیرد. طبق یکی از مطالعات امی آرنستِن از دانشکدۀ پزشکی دانشگاه ییل: «حتی استرسی که کمی از کنترل شما خارج باشد هم میتواند موجب اختلال شدید در تواناییهای شناختی پیشانی شود.»
Mohammad Ali Zareian
رابرت اپستین ۳۰هزار نفر را در ۳۰ کشور مختلف موردبررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که مؤثرترین روش برای کاهش استرس، داشتن برنامه است. وقتی ما به موانعی که ممکن است سر راهمان قرار بگیرند و چگونگی غلبه بر آنها فکر میکنیم احساس میکنیم کنترل همهچیز را در دست داریم؛ این راز واقعی دستیابی به چیزهاییست که میخواهیم. بر اساس بررسیهایی که روی افامآرآی انجام شده، احساس کنترل ما را تشویق به عمل میکند. وقتی فکر کنیم میتوانیم تغییری ایجاد کنیم بیشتر تمایل داریم درگیر کار شویم. وقتی فرمان دست ما باشد دیگر هیچ کاری ترسناک بهنظر نمیرسد. جالبترین قسمت ماجرا-که به ما هم بیشترین کمک را میکند-این است که در واقع داشتن کنترل روی همهچیز نیست که تمام این تفاوتها را ایجاد میکند؛ بلکه فقط احساسِ داشتن کنترل است.
Mohammad Ali Zareian
تحقیقات نشان میدهند ما اغلب چیزی که واقعاً باعث ایجاد حس شادی و رضایت در ما میشود را انتخاب نمیکنیم؛ چیزی را انتخاب میکنیم که ساده است. میهای چیکسنتمیهای به این نتیجه رسید که تماشای تلویزیون ۱۳% اوقات واقعاً در نوجوانان احساس شادی ایجاد میکند؛ سرگرمیها ۳۴% و ورزش و بازی هم ۴۴%. ولی نوجوانان معمولاً چه کاری را برای انجامدادن انتخاب میکنند؟ آنها چهاربرابر زمان بیشتری برای تماشای تلویزیون صرف میکنند. بدون یک برنامه ما کاری که بیفایده و ساده باشد را انجام میدهیم-نه کاری که رضایتبخش است.
Mohammad Ali Zareian
شما به یک برنامه نیاز دارید درغیراینصورت همیشه احساس میکنید باید کار بیشتری انجام دهید و آنچه انجام دادهاید کافی نیست.
Mohammad Ali Zareian
مشکل اصلی تعادل میان کار و زندگی این است که روشهای گذشته دیگر به درد ما نمیخورند.
Mohammad Ali Zareian
آنها هرگز تجربۀ جنگ از طریق محاصرۀ جنگی، منجنیق و کُشکَنجیر را نداشتند؛ البته نیازی هم نداشتند.
خان میدانست چیزهایی وجود دارد که آنها را بلد نیست و وقت یادگرفتن آنها را هم ندارد؛ بههمینخاطر همیشه در حال جذب نیروی جدید بود. از میان افرادی که شکست خورده بودند هر کسی که به دردش میخورد اجازه داشت به آنها بپیوندد. یکی از کمانداران دشمن موفق شده بود اسب شخصی خان را وقتی بر آن سوار بود با تیر بزند. وقتی او را دستگیر کردند خان او را اعدام نکرد؛ بلکه عنوان ژنرال را به او اهدا کرد. قوم مغول بههمیننحو تعدادی از مهندسینی را که با محاصرات جنگی آشنایی داشتند جذب کردند. درنهایت سپاه چنگیزخان به حدی در این مورد موفق عمل کردند که «به دورۀ شهرهای محصور و مستحکم پایان بخشیدند.»
Mohammad Ali Zareian
سپاهیان چنگیزخان ظاهری شبیه کارگران روستایی داشتند، بههمینخاطر هم همیشه دیگران آنها را دستکم میگرفتند؛ و چنگیزخان هم از این موضوع بهنفع خود استفاده میکرد. او همچنین هرگز با شجاعت ظاهری و لاف دلیری به دشمن حمله نمیکرد. اگر دشمنان او فکر میکردند که ضعیف است عالی میشد. نقشۀ موردعلاقۀ او در مبارزات این بود که تظاهر به عقبنشینی کنند؛ وقتی سپاه دشمن از پیروزی خود مطمئن میشد سپاه چنگیزخان آنها را دنبال میکردند، آرایش نظامی آنها را در هم میشکستند... و آنها را بهسمت کمینگاهی هدایت میکردند که کمانداران مغول در انتظارشان بودند. سپس بارانی از تیر را روی سر شکار بهدامافتادۀ خود سرازیر میکردند.
Mohammad Ali Zareian
آنها به همان روشی میجنگیدند که سپاهیان امروزی میجنگند. آنها مثل «دستهای زنبور در گروههایی جداگانه همگی بهصورت مستقل از جهات مختلفی» به دشمن حمله میکردند. وقتی به نحوۀ جنگیدن آنها نگاه کنید فکر میکنید آنها توانایی دیدن آینده را داشتهاند؛ درحالیکه ژنرالهای امروزی آن را از چنگیزخان یاد گرفتهاند. آنها سبک مبارزات او را کاملاً بررسی کردند و تانک و هواپیما را جایگزین اسب کردند. او قرنها پیش از آلمانیها از تکنیک حملههای رعدآسا استفاده میکرد.
Mohammad Ali Zareian
استراتژی او این نبود که دشمنانش را به روش خودشان شکست دهد بلکه از برتریهای ذاتی افراد خودش استفاده میکرد. مغولها از سهسالگی اسبسواری میکردند. مردمان ساده بدون هیچگونه تکنولوژیای، و فقط با استفاده از سرعت و حرکت بیشتر، سپاهیانی را شکست دادند که هم از آنها بزرگتر بودند و هم مجهزتر. جک ویترفورد مینویسد: «تکنیکهای جنگی جدید چنگیزخان، شوالیههای کاملاً مسلح کشور اروپا در قرون وسطا را از بین برد و سوارهنظام منظمی را جایگزین آنها کرد که در دستههایی کاملاً هماهنگ حرکت میکردند.» آنها که عادت داشتند از طریق کشاورزی و شکار غذای خود را بهدست آورند دیگر نیازی نبود زنجیرهای از آذوقه را بهدنبال سپاهیان خود بکشند. هریک از سپاهیان ۳ تا ۵ اسب اضافی همراه خود آورده بودند تا مرکبشان هرگز خسته نباشد. همین موضوع به قوم مغول کمک کرد چندین قرن پیش از اختراع موتور احتراقی بتوانند ششصد مایل را فقط در طول نه روز طی کنند.
Mohammad Ali Zareian
تموچین به دنیا آمد.
ما مطمئن نیستیم او دقیقاً چه سالی به دنیا آمد (شاید ۱۱۶۲) و حتی نمیدانیم کجا به دنیا آمد. دوران جوانی او پر از مشکلات مربوط به آن دوران بود: پدرش توسط یکی از قبایل دشمن مسموم شد و خودش هم برای مدتی در اسارت بود. او هرگز خواندن و نوشتن را یاد نگرفت؛ هرگز تحصیلات و امکاناتی که اسکندر مقدونیه در اختیار داشت را نداشت؛ ولی استاد تدابیر جنگی و لشکرکشی بود. درواقع آنقدر در این زمینه خوب بود که حتی دشمنانش او را بهخاطر پیروزیهایش متهم به استفاده از جادو و رابطه با شیاطین میکردند.
چگونه یک جوان بیسواد توانسته بود بیشتر از قلمروی که رومیان در طول چهارصد سال فتح کرده بودند را در ۲۵ سال فتح کند؟ چگونه یک امپراتوری ساخته بود که بیش از ۱۲ میلیون مایل از سرزمینهای اطراف را پوشش میداد؟ و چگونه این کار را با ارتشی که هرگز تعداد آنها از صدهزار نفر بیشتر نشد انجام داد؟
Mohammad Ali Zareian
دلتان میخواهد بین کار و زندگی خود تعادل برقرار کنید؟ پس آنچه را که بری شوارتز به من گفت به خاطر داشته باشید: «بهاندازۀ کافی خوب، تقریباً همیشه بهاندازۀ کافی خوب است.»
Mohammad Ali Zareian
اِلِن گالینسکی در یکی از مطالعاتی که انجام میداد از بچهها پرسید: «اگر به شما میگفتند یک آرزو کنید و شما فقط یک آرزو داشتید که میتوانست نحوۀ تأثیر کار پدر و مادرتان در زندگی شما را تغییر دهد آن آرزو چه بود؟» میخواهید بدانید بیشترین پاسخی که بهدست آمد چه بود؟ آنها آرزو داشتند پدر و مادرشان «کمتر استرس داشته باشند و کمتر احساس خستگی کنند».
Mohammad Ali Zareian
شما در طول روز فقط ۲۴ ساعت زمان و میزان محدودی انرژی دارید. شما باید برای هر قسمت محدودهای خاص قائل شوید؛ نمیتوانید تمام زمان و انرژی خود را برای یک قسمت بگذارید و زندگیای داشته باشید که از همۀ جهات در آن موفق هستید.
Mohammad Ali Zareian
این دقیقاً همان چیزیست که بری شوارتز و شیلا اینگار در تحقیق خود به آن دست یافته بودند. دانشآموزان بیشینهخواهی که تمام تلاش خود را برای دستیابی به بهترین شغل بعد از فارغالتحصیلی انجام داده بودند نتایج بهتری گرفتند؛ حقوق این افراد ۲۰% بیشتر از دیگران بود. ولی نسبت به افراد رضایتخواه احساس شادی کمتری بابت شغل خود داشتند.
Mohammad Ali Zareian
افراد به دو صورت با اینهمه گزینهای که پیش رویشان است برخورد میکنند: «بیشینهخواهی» یا «رضایتخواهی». بیشینهخواهی یعنی بررسی تمام گزینهها، سنجیدن آنها و تلاش در جهت دستیابی به بهترینِ آنها. رضایتخواهی یعنی فکرکردن به چیزهایی که به آنها نیاز دارید و انتخاب اولین چیزی که آن نیازها را برآورده میکند. رضایتخواهی یعنی زندگی با این دیدگاه که «همین کافیست».
Mohammad Ali Zareian
محدودیتها بهنفع ما هستند. آنها تصمیمگیری را برای ما راحتتر میکنند؛ زندگی را سادهتر میکنند؛ باعث میشوند همهچیز «تقصیر شما» نباشد؛ و در نتیجه باعث میشوند حس شادی بیشتری داشته باشیم.
Mohammad Ali Zareian
در گذشته بیش از ۲۶ مدل مختلف شامپوی هِد اَند شولدرز وجود داشت. شرکت پراکتر اند گَمبل گفت «کافیست» و تعداد آنها را به تعداد معقول ۱۵ مدل کاهش داد؛ همین کار باعث شد سود شرکت ۱۰% افزایش پیدا کند.
Mohammad Ali Zareian
برای شروع بهترین کار این است که از خودتان بپرسید «چقدر کافی است»؟
Mohammad Ali Zareian
حجم
۴۰۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
حجم
۴۰۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
قیمت:
۶۷,۵۰۰
۴۷,۲۵۰۳۰%
تومان