بریده‌هایی از کتاب این راهش نیست

مغز ما بدون خواب به هر چیز بدی بیش‌از‌حد واکنش نشان می‌دهد. به زبان ساده‌تر: وقتی خسته هستید شاد‌بودن بسیار سخت می‌شود.

خوابیدن فقط روی میزان خستگی یا دقتِ فکرکردن شما تأثیر نمی‌گذارد بلکه روی احساسات شما هم تأثیر می‌گذارد. همۀ ما زمان‌هایی را تجربه کرده‌ایم که خیلی خسته و بداخلاق بوده‌ایم، ولی موضوع عمیق‌تر از این چیزهاست، تا حدی که به سطح عصب‌شناسی هم می‌رسد. وقتی ما خسته‌ایم مغزمان نه‌تنها نمی‌تواند به ما کمکی کند بلکه به مسائل منفی هم توجه می‌کند. آمیگدال را به‌ خاطر دارید؟ آن قسمت که در مغز زنی که قادر به احساس ترس نبود کار نمی‌کرد. تحقیقات انجام‌شده توسط متیو واکر از دانشگاه کالیفرنیا در برکلی نشان می‌دهد کم‌خوابی ما را در موقعیتی کاملاً خلاف موقعیت آن زن قرار می‌دهد: جنبه‌های منفی دنیا بیشتر به چشم ما می‌آید. پس از بررسی اف‌ام‌آر‌آی در دانش‌آموزانی که به مدت ۳۵ ساعت آنها را بیدار نگه داشته بودند مشخص شد واکنش آمیگدال آنها به چیزهای بد ۶۰% نسبت به افرادی که به میزان طبیعی خوابیده بودند بیشتر است

رندی گاردنر با ۱۱ روز بیدارماندن رکورد طولانی‌ترین مدت بیداری را به نام خود ثبت کرد. محققین همه‌چیز را ثبت کردند و متوجه شدند که او هیچ مشکل بزرگی از لحاظ سلامتی ندارد و درنهایت فقط پس از یک خواب کوتاه بدن او به حالت عادی خود برمی‌گردد. البته در طول این مدت مغز او کاملاً آشفته و نامنظم شده بود. پس از مدتی در حرف‌زدن دچار مشکل شد، هذیان می‌گفت و نمی‌توانست با چشمان خود به جایی متمرکز شود؛ مدت کوتاهی هم فکر می‌کرد یک بازیکن فوتبال آفریقایی-آمریکایی است در صورتی که یک نوجوان سفیدپوست بود. در کتاب گینس به‌خاطر مشکلاتی که کم‌خوابی برای افراد ایجاد می‌کند دیگر بخشی برای این موضوع وجود ندارد. بچه‌ها لطفاً این کار را در خانه امتحان نکنید.

اگر مثل افرادی که باهم دوست هستند باهم شوخی کنیم این کار باعث می‌شود اعتماد به وجود بیاید.

تعریف موفقیت برای شما به خودِ شما بستگی دارد. این دقیقاً همان چیزی است که شخصِ شما به آن نیاز دارید تا در محل کار و یا در خانه احساس شادی داشته باشید؛ اما این به این معنی نیست که هر کاری دلتان می‌خواهد انجام دهید و به موفقیت برسید. شما در‌حال‌حاضر اصولی که شما را به‌سوی موفقیت سوق می‌دهند (تلاش مستمر) یا مانع آن می‌شوند (هرروز سرظهر بیدار‌شدن) را می‌دانید. مشکل دقیقاً همین‌جاست: در میانۀ شکاف عمیق بین این دو.

موفقیت اَشکال مختلفی دارد. برخی موفقیت‌ها به‌طرز باورنکردنی‌ای شگفت‌انگیز هستند، برخی ساده و کوچک و برخی هم تقریباً عبث و بیهوده. ما معمولاً به موفقیت‌های بزرگی که از طریق رسانه‌ها می‌بینیم فکر می‌کنیم و فراموش می‌کنیم که تعریف شخصی ما از موفقیت است که اهمیت دارد؛ و اینکه می‌توانید به آن دست پیدا کنید.

مارتین هنوز هم روی ویلچر است و بدون کمک کامپیوتر قادر به حرف‌زدن نیست؛ ولی فردی تحصیل‌کرده و موفق است که زندگی خوبی در کنار همسر خود دارد. او زندگی خوبی دارد. فکرکردن به اینکه او چقدر سختی کشیده تا به اینجا برسد در ذهن ما نمی‌گنجد. افراد بسیار کمی هستند که با چالشی مشابه مارتین پیستوریوس مواجه شده باشند، ولی همۀ ما گاهی احساس کرده‌ایم که در یک شرایط سخت گرفتار شده‌ایم؛ تقریباً «قفل شده‌ایم». ما در چنین شرایطی فقط سعی می‌کنیم از نظر ذهنی فرار کنیم و یا فقط اجازه می‌دهیم جهان کار خودش را بکند، ولی طبق گفته‌های استیون جِی راس ما فقط با رؤیاپردازی‌ و بعد تلاش در جهت آن رؤیاها می‌توانیم به موفقیت برسیم. درواقع این تنها راهی است که ما داریم.

گالینسکی در یکی از مطالعاتی که انجام می‌داد از بچه‌ها پرسید: «اگر به شما می‌گفتند یک آرزو کنید و شما فقط یک آرزو داشتید که می‌توانست نحوۀ تأثیر کار پدر و مادرتان در زندگی شما را تغییر دهد آن آرزو چه بود؟» می‌خواهید بدانید بیشترین پاسخی که به‌دست آمد چه بود؟ آنها آرزو داشتند پدر و مادرشان «کمتر استرس داشته باشند و کمتر احساس خستگی کنند». دلتان می‌خواهد بین کار و زندگی خود تعادل برقرار کنید؟ پس آنچه را که بری شوارتز به من گفت به‌ خاطر داشته باشید: «به‌اندازۀ کافی خوب، تقریباً همیشه به‌اندازۀ کافی خوب است.»

قانون سوم: ازخودگذشتگی کاری احمقانه است نه خیرخواهانه

قانون دوم: در همکاری با دیگران پیش‌قدم شوید

قانون اول: در محیط مناسب قرار بگیرید

در کوتاه‌مدت، شاید بد‌بودن خوب باشد. می‌گویند: «سخت کار کنید، عادلانه رفتار کنید و این‌گونه است که پیشرفت خواهید کرد.» آه متأسفم، ولی درواقع شواهد بسیار زیادی وجود دارد که نشان می‌دهند این‌طور نیست.

مردم به سه دسته تقسیم می‌شوند: افرادی که وارد دفتر کار می‌شوند، پایشان را روی میزشان می‌اندازند و ۱۲ ساعت در رؤیای خود فرو می‌روند؛ افرادی که ساعت ۵ صبح به اداره می‌رسند و ۱۶ ساعت بی‌وقفه و بدون اینکه لحظه‌ای مکث کنند کار می‌کنند؛ و افرادی که پاهایشان را روی میز می‌اندازند، یک ساعت در رؤیای خود فرو می‌روند و بعد در جهت آن رؤیاها کاری انجام می‌دهند.

افرادی که نسبت به دیگران خلاق‌تر هستند، مغرورتر، متقلب‌تر و بی‌نظم‌تر هم هستند.

شما دلتان نمی‌خواهد درگیر مسئله‌ای مثل عدم ‌پذیرش شده و یه یک آدم عوضی تبدیل شوید. شما می‌خواهید همیشه به یادگیری ادامه دهید بدون اینکه نسبت به خودتان حس بدی داشته باشید. شما باید از عزت‌نفسی که مشروط است به داشتن توهمات غیرواقعی یا اثبات خودتان به‌طور مداوم اجتناب کنید و به فردی خود-دلسوز تبدیل شوید؛ با این کار تمام مزایای اعتمادبه‌نفس را خواهید داشت بدون اینکه نگران جنبه‌های منفی آن باشید.

شما دلتان نمی‌خواهد درگیر مسئله‌ای مثل عدم ‌پذیرش شده و یه یک آدم عوضی تبدیل شوید. شما می‌خواهید همیشه به یادگیری ادامه دهید بدون اینکه نسبت به خودتان حس بدی داشته باشید. شما باید از عزت‌نفسی که مشروط است به داشتن توهمات غیرواقعی یا اثبات خودتان به‌طور مداوم اجتناب کنید و به فردی خود-دلسوز تبدیل شوید؛ با این کار تمام مزایای اعتمادبه‌نفس را خواهید داشت بدون اینکه نگران جنبه‌های منفی آن باشید.

شما دلتان نمی‌خواهد درگیر مسئله‌ای مثل عدم ‌پذیرش شده و یه یک آدم عوضی تبدیل شوید. شما می‌خواهید همیشه به یادگیری ادامه دهید بدون اینکه نسبت به خودتان حس بدی داشته باشید. شما باید از عزت‌نفسی که مشروط است به داشتن توهمات غیرواقعی یا اثبات خودتان به‌طور مداوم اجتناب کنید و به فردی خود-دلسوز تبدیل شوید؛ با این کار تمام مزایای اعتمادبه‌نفس را خواهید داشت بدون اینکه نگران جنبه‌های منفی آن باشید.

شما باید از عزت‌نفسی که مشروط است به داشتن توهمات غیرواقعی یا اثبات خودتان به‌طور مداوم اجتناب کنید و به فردی خود-دلسوز تبدیل شوید؛ با این کار تمام مزایای اعتمادبه‌نفس را خواهید داشت بدون اینکه نگران جنبه‌های منفی آن باشید.

شما باید از عزت‌نفسی که مشروط است به داشتن توهمات غیرواقعی یا اثبات خودتان به‌طور مداوم اجتناب کنید و به فردی خود-دلسوز تبدیل شوید؛ با این کار تمام مزایای اعتمادبه‌نفس را خواهید داشت بدون اینکه نگران جنبه‌های منفی آن باشید.

اعتقادات مثبت به شما کمک می‌کند به مسیر خود ادامه دهید، ولی تا حدی هم خیالات واهی هستند. طبق آنچه که گفتیم افراد افسرده دنیا را با دقت بیشتری می‌دیدند. تحقیقات نشان می‌دهند کارآفرینان بد‌بین موفق‌تر هستند، قماربازان خوش‌بین پول بیشتری از دست می‌دهند و بهترین وکیل‌ها افراد بدبینی هستند. ما برای ادامۀ مسیر و متقاعدکردن دیگران برای ملحق‌شدن به خودمان به خوش‌بینی و اعتمادبه‌نفس نیاز داریم؛ ولی منفی‌بودن و بدبینی به ما کمک می‌کنند مشکلات را ببینیم و در جهت بهبود آنها تلاش کنیم. بله، حس اولی بهتر از دومی‌ست ولی ما به هر دوی آنها نیاز داریم.