بریدههایی از کتاب میشل اوباما شدن
۳٫۲
(۵۸)
آن روز هر دوی ما صبح زود به محل رایگیری واقع در سالن ورزشی دبستانِ بئولا شوزمیث رفتیم که فقط چند کوچه از خانهمان در شیکاگو فاصله داشت. ساشا و مالیا را که هر دو لباس پوشیده و آمادهٔ رفتن به مدرسه بودن نیز با خودمان بردیم. حتی در روز انتخابات – شاید هم دقیقاً به خاطر روز انتخابات – فکر کردم خوب است که به مدرسه بروند.
masum75
هرگز نمیخواستم آنها فکر کنند که فقط با رسیدنِ مردِ خانه به خانه است که زندگی شروع میشود. ما دیگر منتظر پدر نماندیم. این او بود که باید خودش را به ما میرساند.
masum75
زندگیِ هر آدم متعلق به خودِ آدم است و همیشه هم با آدم میماند؛ زندگی را باید ساخت.
Tna
هر ماه لیستی از قیمت خوراکها و دستمال توالتهایی که استفاده کرده بودیم برای پرداخت در اختیارمان قرار میگرفت. هر بار که مهمانی برای گذراندن شب یا صرف شام به خانهٔ ما میآمد، هزینهاش برعهدهٔ خودمان بود.
masum75
به آدمهای شاغل کمک میکرد تا از تبعیض دستمزدی که از جنسیت، نژاد و سن نشأت میگرفت رهایی پیدا کنند. به دستور او شکنجه هنگام بازجویی ممنوع شد و همین موقع تمام تلاش خود را به کار گرفت تا در عرض یک سال بازداشتگاه گوانتانامو را ببیندند؛
masum75
باراک در تمام طول کمپین، رهبری رئیسجمهور فعلی را با شرح جزئیات مورد شماتت قرار داده و قول داده بود که اگر خودش سرکار بیاید، کلی از این اشتباهات را جبران کند.
masum75
همیشه تلاش نتایج مثبت و مطلوبی در پی ندارد. میدانستم که در آینده بیشتر به این موضوع ایمان خواهم آورد
masum75
دوازده سال بود که من خانم اوباما شده بودم؛ اما این واقعیت امروزه داشت رنگی متفاوت به خود میگرفت. یا حداقل بعضی جاها جوری میگفتند خانم اوباما که انگار از اهمیتِ خودم کم شده بود و حالا من ضعیفهای بودم که کنار مَردش تعریف میشد. من همسر باراک اوبامای مشهور، ستارهٔ راک دنیای سیاست و تنها مرد سیاهپوست مجلس سنا بودم؛ مردی که چنان با شور و اشتیاق در مورد امید و مقاومت حرف زده بود که حالا انتظارات، مانند دستهای زنبورِ وزوزکنان دنبالش راه افتاده بودند.
masum75
تمام این افراد با کسانی مواجه شدهاند که بهشان شک داشتند. ممکن است بعضیها همیشه سر شما فریاد بکشند؛ یک عدهٔ بسیار کثیری از منتقدان و منفیبافان که هرموقع شما دچار لغزش و یا اشتباهی میشوید، داد میزنند و میگویند: "دیدی بهت گفتم!" وجودِ اینجور افراد هیچوقت از عرصه پاک نمیشود؛ اما رازِ موفقترین افرادی که من میشناسم، این بود که یاد گرفتند چگونه با این افراد کنار بیایند؛ به کسانی تکیه کنند که آنها را باور دارند و پیوسته به سمت اهدافشان قدم بردارند.
masum75
من مادر شدم؛ اما هنوز خیلی چیزها برای یاد گرفتن و انتقال آنها به دخترانم دارم. من همسر کسی شدم؛ اما هنوز دارم خودم را با مفهوم عشق ورزیدن و زندگی کردن با انسانی دیگر وفق میدهم و خود را تسلیمش میکنم.
mahnaz57
«زندگی کن و بگذار بقیه نیز زندگی کنند.»
mahnaz57
شکست احساسی است که مدتها پیش از شکست واقعی به سراغ آدم میآید. آسیبپذیری همراهِ همیشگیِ بیاعتمادبهنفسی است و معمولاً با احساس ترس افزایش مییابد.
مهشید احمدی
عوام برای پر کردن هر فضای خالیای، از قضاوت بیجا استفاده میکند. اگر سریعتر بیرون نروی و شخصیت خودت را نشان ندهی، طولی نمیکشد که مردم با قضاوتهای نادرستشان شخصیت تو را برآورد میکنند.
masum75
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۷۴ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۷۴ صفحه
قیمت:
۷۱,۰۰۰
۳۵,۵۰۰۵۰%
تومان