همیشه هرجور شده در مدرسه نمرهٔ A میگرفتم. من جاهطلب بودم؛ اما خودم هم نمیدانستم هدفم چیست. حالا فکر میکنم این سؤال یکی از بهدردنخورترین سؤالاتی است که یک بزرگسال میتواند از یک کودک بپرسد: «وقتی بزرگ شدی میخوای چهکاره بشی؟»
Dexter
مهم نیست اگر گاهی زندگی به ما بد کند و عالی پیش نرود؛ مهم نیست اگر همهچیز واقعیتر از چیزی پیش برود که خودت میخواهی. زندگیِ هر آدم متعلق به خودِ آدم است و همیشه هم با آدم میماند؛ زندگی را باید ساخت.
Dexter
تمام انسانهای اطراف ما، گذشتهای ناگفته دارند و همین گذشته کافی است تا با آنها مدارا کنیم؛
masum75
شکست احساسی است که مدتها پیش از شکست واقعی به سراغ آدم میآید. آسیبپذیری همراهِ همیشگیِ بیاعتمادبهنفسی است و معمولاً با احساس ترس افزایش مییابد.
ehsantarighat
حالا که زنی بالغ شدهام، میدانم که بچهها از همان سنین خیلی پایین، خودشان میدانند که چه زمانی دارند دستِکم گرفته میشوند و وقتی که بزرگترها از جان و دل برای آنها مایه نمیگذارند، متوجه این موضوع میشوند. عصبانیتِ برخاسته از این موضوع، میتواند بهعنوان سرکشی خودش را در آنها بروز دهد و این اصلاً تقصیر خودشان نیست. از آنها نباید بهعنوان «بچههای بد» یاد کرد؛
علیرضا
باید دو برابر بهتر عمل کنی تا به نیمهٔ راهی برسی که بقیه تا تهاش را رفتهاند
masum75
به اواسط آگوست که رسیدیم، باراک قبل از اینکه به دانشکدهٔ وکالت برگردد، چند بار به من گفت عاشق من است. این حس آنقدر سریع و طبیعی بین ما شکل گرفت که هیچ نمیدانم دقیقاً چه زمانی عاشق همدیگر شدیم. نمیدانم چگونه و کِی این اتفاق رخ داد. ابراز این عشق مانند آوایی لطیف و پُرمعنی از چیزی بود که جفتمان را شگفتزده کرده بود. با اینکه فقط دو ماه بود که همدیگر را میشناختیم، با اینکه اصلاً منطقی نبود، عاشق یکدیگر شده بودیم.
mary
گویی تفاوت رنگ پوست تنها چیزی بود که به چشم همه میآمد.
masum75
وقتی آدم بانوی اول میشود، آمریکا تا فیهاخالدون خودش را رو میکند.
Dexter
"رئیسجمهور بودن آدم را عوض نمیکند؛ بلکه هویت واقعی آدم را آشکار میسازد."
masum75