درود به رندی که چون پیاله گرفت
نخست یاد حریفان خستهجان افتاد
AS4438
اگر زندگی ادامه داشته باشد عکسالعمل شاعرها و عاشقها دیدنی است.
AS4438
چند سالی است بهجای آینه، همینکه چشمم باز میشود، نخست به صفحهٔ موبایلم نگاه میکنم، پیامها را میخوانم، بیشتر پیامهایی که برایم میفرستند آگهی تبلیغاتی است و من عاشق آگهیهای تبلیغاتیام.
AS4438
کاش ویژگی آدمیان در فصول بهدنیا آمدن یا خارج شدنشان باشد، که این روزها تقریباً همه شبیه هم میمیرند.
AS4438
خیال میکردم من «راسکولنیکف» ام؛ «راسکولنیکف» ی که آشنایانم مرا «محمّد» صدا میزنند؛ «راسکولنیکف» ی که به جهان از بَرِ نرمش دست میکشد.
AS4438
مبلغان مرگهراسی، دروغگویان جیببرند. آنها خود هیچ تجربهٔ مرگ ندارند، هرگز خودشان با مرگ ملاقاتی نداشتهاند، همه سندهاشان ساختگی است، روایاتی که نقل میکنند. مبتنی بر خوابهاست، درست مانند قصههای قدیمیخودمان که همهٔ داستانهای ما از یک خواب آغاز میشود و جای واقعیات را میگیرد.
AS4438
باید این مدت را هم بپیچم بهسمت دانایی، که آن بالاترین شادیهاست.
AS4438
زندگی حکایتی است که راویاش دیوانه بوده است،
AS4438
دیگر نمیتوانم به عهدی که کردهام وفا کنم. بفرمایید چه مبلغی بپردازم تا معامله را فسخ کرده، شما راضی باشید؟
ما حیرتزده پرسیدیم چه دینی شما به ما دارید؟ کدام عهد؟ شما صدقهٔ دانش عظیمتان را به ما درس میدادید. معاملهای در میان نبوده. فرمودند چرا ما معاملهای داشتهایم، شما چیزی طلب کردهاید و من با رضایت توافق کردهام و اکنون قادر به تأدیهٔ دِینم نیستم.
کاربر ۱۵۵۹۶۴۹
تا اینکه در منتهای ملال، شبی راه گریزی اختراع کردم. به خودم پیشنهاد کردم از فردا هرچه را میبینم، خیال کنم این نخستین بار است که با آن مواجه شدهام.
کاربر فلانی