بریدههایی از کتاب انجمن شاعران مرده
۴٫۳
(۵۷۰)
«و نمیخواهم لحظهٔ مرگ دریابم هرگز زندگی نکردهام.»
Astronaut
«تا ریشهکن کنم هرآنچه را که زندگیبخش نیست.»
Astronaut
«میخواستم زندگیام ژرف و معنادار باشد و تمام عصارهٔ حیات را فرو برم!»
Astronaut
«رهسپار جنگل شدم به این امید که اندیشمندانه زندگی کنم.»
Astronaut
«شعر شما چه خواهد بود؟»
Astronaut
چون فارغ از همهٔ حرفهایی که دیگران میگن، اندیشه و کلمات چنان قدرتی دارند که میتونن جهان را دگرگون کنند.
Astronaut
«دم را غنیمت بشمارید. زندگیتون رو خارقالعاده کنید.»
Astronaut
«آیا خیلی از اونها دست روی دست نگذاشتند تا وقت از دست بره و دیگه قادر به تغییر چیزی نباشند؟ آیا خیلی از اونها با تعقیب الههٔ قدرتمند موفقیت، رؤیاهای جوانی خودشون رو هدر ندادند؟ حالا خیلی از این آقایون غذای گلهای نرگس شدن!
Astronaut
چون ما غذای کرمها خواهیم شد، پسرها! چون فقط قراره تعداد محدودی از بهار و تابستان و پاییز رو تجربه کنیم. با اینکه باور کردنش سخته اما یک روز هرکدوم از ما از نفس خواهیم افتاد، تنمون سرد خواهد شد و خواهیم مرد!
Astronaut
«شکوفههای سرخ را
همین حالا که میتوانی
از جا برچین
زمان کهن سال
آرام در گذر است
همین گل که کنون به روی تو لبخند میزند
فرداروز
عمرش فانی خواهد بود.»
Astronaut
اگه میخوای از پس اینجا بر بیای، باید بلند حرف بزنی و زبون داشته باشی. آدمهای مطیع و سربهراه شاید وارث کل زمین هم باشن، اما نمیتونن سر از هاروارد دربیارن
Astronaut
سرافرازی نتیجهٔ سختکوشی است. کلید تمام موفقیتها، در مدرسه و در هر جای دیگری است.
Astronaut
سنت، عشق به مدرسه، کشور و خانواده است. سنت ما در ولتون این است که بهترین باشیم!
Astronaut
«چنانچه، کسی با ثبات قدم و اعتماد به خویش، گام در مسیر رؤیاهایش نهد، در زمان آتی با موفقیت و کامیابیِ غیرمنتظرهای روبهرو خواهد شد. آری!»
Kowsar_sadat76
«میدونی وقتی بچهتر بودم پدرم بهم چی میگفت؟ پنج، نودوهشت! اگه همهٔ مواد شیمیایی بدن رو بیرون بکشی و به شکلی ناخالص تو بطری جا بدی و بفروشی، ارزشش اینقدره. پدرم گفت اگه هر روز کار نکنم و باعث پیشرفت خودم نشم، ارزشم همینقدره، پنج، نودوهشت.»
sepideh
«دم را غنیمت بشمار. خب چرا شاعر این سطرها رو نوشته؟»
یکی از شاگردان داد زد: «چون عجله داشته؟» همهٔ بچهها زیر خنده زدند.
کیتینگ فریاد زد: «نه، نه، نه! چون ما غذای کرمها خواهیم شد، پسرها! چون فقط قراره تعداد محدودی از بهار و تابستان و پاییز رو تجربه کنیم. با اینکه باور کردنش سخته اما یک روز هرکدوم از ما از نفس خواهیم افتاد، تنمون سرد خواهد شد و خواهیم مرد!»
sety seyfi
«زنها کلیسای جامعاند، پسرها! در اولین فرصتی که یافتید، یکی از اونها رو برای عبادت انتخاب کنید.»
philodendron
«اگر دربارهٔ چیزی اطمینان دارید خودتون رو مجبور کنید تا به اون از دریچهٔ دیگهای نگاه کنید. حتی اگه به نظرتون اشتباه یا احمقانه باشه. وقتی چیزی میخونید، فقط به این فکر نکنید که نویسنده چی میگه، بلکه زمانی رو صرف کنید و ببینید خودتون چی فکر میکنید.
پسرها تلاش کنید تا صدای خودتون رو کشف کنید، هرقدر این زمان را به بعد موکول کنید احتمال اینکه اصلاً به اون دست پیدا کنید، کمتر خواهد شد.
philodendron
«که این نمایش در جریان است با قدرت و برتری،
شاید که تو
شعر خویش را بنگاری...»
philodendron
«تاد، اگه میخوای از پس اینجا بر بیای، باید بلند حرف بزنی و زبون داشته باشی. آدمهای مطیع و سربهراه شاید وارث کل زمین هم باشن، اما نمیتونن سر از هاروارد دربیارن، میفهمی چی میگم؟
philodendron
حجم
۱۲۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۲۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۲۱,۰۰۰۷۰%
تومان