بریدههایی از کتاب قلبمان را به روی مردان بگشاییم
۳٫۰
(۴)
همه شما سخت برای حقوق خود مبارزه کردهاید و این خوب است. مشکل اینجاست که در این روند، قلبهایتان را به سوی مردها بستهاید. شما سندرم زن خانهدار را درمان کردهاید، اما جای آن بیماری دیگری را خلق کردهاید به نام سندرم قلب بسته.
صبا
زنان تنها مهربان، پرورشدهنده و لطیف نیستند، بلکه قوی و هدفگرا نیز میباشند. اینها ویژگیهایی است که هرگاه زن نیاز داشته باشد، میتواند از وجودش فراخواند و احساس کمال بیشتری کند.
صبا
در نگاهی به گذشته، خوشبختترین ما در زمینه رشد و تعالی شخصی کسانی بودند که یا در عشق بدشانسی میآوردند یا در سن پایین تمایلی به ازدواج نشان نمیدادند.
صبا
عشق به خویشتن درست نقطه مقابل از خودبیزاری است. آنانی که از خود بیزارند با همگان خودخواهانه، بیرحمانه و آسیبزننده برخورد میکنند. همانقدر که عشق به خویشتن وفور به همراه دارد، نفرت از خویش، ترس و محدودیت به همراه دارد.
کاربر ۸۸۵۰۸۹
نمیتوانستم بفهمم چرا ماندن در خانه به عنوان زن خانهدار و همسر تا این حد نقش مخربی در سلامت روح و روانم ایفا میکرد.
اعتدالی
قدرت حقیقی در کنترل واکنشها و پاسخهایی است که به رویدادهای زندگی میدهیم.
کاربر ۸۸۵۰۸۹
اکنون دارم یک رابطه سالم خلق را میکنم.»
الهام
«منظورت از خودخواه چیست؟ این همه سال تمام وقت در خدمت تو بودم و یکبار هم میخواهم به خودم فکر کنم!»
شوهرتان داد میزند:
«خب، چه کسی تمام این صورتحسابها و قبضها را پرداخت میکند؟»
و این داستان ادامه مییابد.
اعتدالی
پس از اینکه بهطور منطقی پیشنهاد خود را به همسرتان اعلام کردید، احتمالاً او شروع به مقاومت میکند. شما باید به یاد داشته باشید که کودک درون او نیز از تغییر وضعیت فعلی میهراسد: «معلوم است که دیگر به من اهمیتی نمیدهد و شاید به دنبال آن است که مرا ترک کند.» و والد درونی او نیز همانند والد درون شما سرزنشگر است: «اگر به او اجازه بدهی هر کاری دلش خواست بکند معلوم است که زنذلیل هستی. مرد باش و از حقوق خودت دفاع کن!» و پیامد بیرونی این مکالمات درونی چیزی شبیه به این خواهد بود:
«باورم نمیشود که این چیزها را از زبان تو میشنوم. خوب میدانی که عاشق دستپخت تو هستم. چرا میخواهی مرا از این لذت ساده محروم کنی.»
احساس گناه!
اعتدالی
مسئله مهم این است که میدانم دوست ندارم هر روز آشپزی کنم و باید برایش راهی بیابم.»
وقتی تمام اینها رخ داد، والد به شما فشار میآورد: «تو آدم بدی هستی.» «حالا دیگر شوهرت تو را کنار میگذارد.» و این سرزنشها ادامه مییابد. کودک فریاد میزند: «اگر او مرا ترک کند، چه کنم؟» کلید این است که ترس را حس کنید و کاری را که میخواهید انجام دهید و ایمان داشته باشید که هر چه پیش آید، شما زندگی را ادامه خواهید داد. فقط کافی است صدای بالغ درون خود را بشنوید که دائم تکرار میکند:
«هر اتفاقی که بیفتد، آن را مدیریت میکنم!»
اعتدالی
به خاطر یافتن نیمی از ما که قوی، مستقل، هدفگرا و سرسخت است، نیمی از خود را که پرورشدهنده، مهربان و لطیف است گم کردهایم.
صبا
قرار بود بزرگسالی برایمان استقلال بیاورد، اما ظاهراً وابستگیهایمان بیشتر رشد کرد.
صبا
بسیار مهم است که برنامه خودتان را عملی کنید و به آن بچسبید و این را نیز خوب بدانید که ممکن است برای مدتی رفتارهای خصمانه شوهرتان زیاد شود، اما درنهایت وقتی او شاهد خوشحالی بیشتر شما باشد و ببیند که از وقتتان برای کارهای خوشایند دیگری استفاده میکنید، قطعاً با شما همراه خواهد شد.
اعتدالی
«تو واقعاً خودخواهی! تابهحال نشنیدم زنان دیگر از انجام وظایف خودشان شکایت کنند. آنها فقط شوهرانشان را تحسین میکنند و قدر زحماتش را میدانند. معلوم هست تو چه فکری در سر داری؟»
احساس گناه! احساس گناه! خشم! خشم! اگر کمی عاقلانه بیندیشیم و بتوانیم صدای بالغ درون را حفظ کنیم و آن را پیش قراول قرار دهیم، خواهیم گفت:
«میدانم که حس میکنی خودخواهم، اما باید این کار را برای خودم انجام دهم و امیدوارم که این موضوع را درک کنی، اما اگر درک نمیکنی، باید بگویم این برنامه من است و میخواهم آن را اجرا کنم. دلم میخواهد از من حمایت کنی. تو را خیلی دوست دارم، اما مسئول شادمانی خودم نیز هستم و هر شب آشپزی کردن کاری نیست که مرا خوشحال کند. این ربطی به میزان علاقه من به تو ندارد. از اینکه تو را دارم و برای خوشبختی من زحمت میکشی، ممنونم. تو شوهر دوستداشتنی من هستی و این دو موضوع هیچ ارتباطی با هم ندارند.»
اعتدالی
برای اولینبار بود که با خودم و خدایم آدمی صادق شدم. حالا دیگر آدمی متظاهر و خودشیرین و بیاحساس نبودم. حس کردم کسی دهها تنبار سنگین را از روی دوشم برداشته است. حس سبکی و راحتی کردم. قدرت تمام وجودم را فرا گرفت.
در طول ازدواجم، قطعاً زمانهایی بود که فریاد میکشیدم اما آن فریادها به هیچ قدرتی متصل نبود و بیشتر شبیه به زاریهای کودکی ناامید و تنها بود که با درماندگی به دنبال کمک است؛ اما این فریاد فرق داشت. فریاد کسی بود که قادر است نسخه خودش را بنویسد، فریاد کسی که میتواند روش زندگیاش را هم درونی و هم بیرونی تغییر دهد.
همانطور که حدس زدهاید، یکی از طرفداران جلسات فریاددرمانی شدم
اعتدالی
من روزی را پیشبینی میکنم که گشایش قلبهایمان رخ خواهد داد و مانند رسیدن سحرگاه، آسمان تاریک زندگیمان با نور آتشین و گرم خورشید صبحگاهی روشن خواهد شد و این روز فاصله زیادی با ما ندارد.
الهام
حجم
۴۱۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۴۱۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
قیمت:
۸۵,۹۰۰
۲۵,۷۷۰۷۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد