بریده‌هایی از کتاب مجموعه کامل ۷ اثر از جیم ران

وقتی عزم کسی بر آن می‌شود که «یا مرگ یا زندگی،» هیچ چیز نمی‌تواند جلودارش شود. وقتی زمان، سرنوشت و روزگار با چنین ارادۀ آهنین مواجه می‌شوند، نشست اضطراری تشکیل داده و می‌گویند، «مثل اینکه باید بگذاریم به رؤیایش برسد. می‌گوید یا به آن می‌رسد یا در راه آن جان می‌بازد.»

این نتیجه رسیده‌ام که اگر به چیزی که واقعاً می‌خواهید فکر کنید و از آن حرف بزنید، ذهن خود‌به‌خود تغییر جهت داده و شما را به سمت آن هدایت می‌کند. بعضی مواقع با کمی تغییر در نحوۀ صحبت و اندکی دقت در کاربرد واژگان می‌توان نگرش و فلسفۀ خود را اصلاح کرد.

«مایکل، بدون تعارف بگویم. کتاب یکی از عالی‌ترین ابزار یادگیری در تاریخ بشر بوده، هست و خواهد بود. در مورد قیمت هم، آقای دیویس، مردی که فوق‌العاده موفق بوده است، همیشه می‌گوید، نگو که چه بهایی باید برای یک کتاب بدهی. ببین که اگر آن کتاب را نخوانی چه بهایی باید بدهی.»

اگر کسی دارد راه اشتباه را می‌رود، نیازی به انگیزه ندارد که سرعتش را بیشتر کند. او آموزش می‌خواهد تا جهتش را عوض کند.

گزینۀ دوم چی هست؟ خود را با تمام توانایی‌هامان ببینیم، تبدیل به کسی شویم که شایستگی‌اش را داریم. تا می‌توانیم کتاب بخوانیم و تا می‌توانیم درآمد خود را بیشتر کنیم. تا آنجایی که در توان‌مان است ببخشیم و تا آنجایی که در توان‌مان است بکوشیم و بسازیم و به انجام برسانیم.

«آن دوازده ستونی که راجع به آنها به تو گفتم، دوازده ستون موفقیت آقای دیویس هستند. اولین ستونی که او از آن یاد می‌کند، رشد شخصی است.» «موفقیت زمانی از راه می‌رسد که خود را فراتر از آن‌چه هستی، رشد دهی. پس باید بیشتر از آنکه سخت روی شغلت کار کنی، روی خودت کار کنی؛ خودت را رشد دهی.» «اما همیشه به من گفته‌اند، اگر سخت کار کنی و رُس خود را بکشی، در نهایت پیشرفت خواهی کرد. حقیقت ندارد؟» «نه دقیقاً. ببین، تو شغلی توی شرکت پیدا می‌کنی، حقوقی هم می‌دهند که مستحق آن هستی، چون مهارتت در همین سطح است. حالا تو می‌توانی هرچقدر بخواهی سخت کار کنی، ساعت‌های زیاد و هر چیز دیگر، ولی تا زمانی که در همان سطح مهارت بمانی، ترفیع و حقوقت از همان سطح بالاتر نخواهد رفت.» «پس چه جوری پیشرفت کنم؟»

بهترین فرصت‌های تو آن‌هایی هستند که با هدف کلی‌ات در یک راستا باشند، و همان‌هایی که باید برایشان وقت بگذاری.

۴: برای خودت هدف تعیین کن «دلیل اصلی تعیین هدف، شخصیتی است که شما در روند تحقق آن هدف، کسب می‌کنید.»

شما تنها یک‌بار زندگی می‌کنید! از این‌رو بیایید شاهکاری از خود به یادگار بگذاریم!

این حقیقت را درک کنید و به آن آگاه باشید که تمام اراده‌های خوب مورد حمله قرار می‌گیرند

ت. آنان که می‌خواهند وارد حریم فکر و اندیشه‌ی شما شوند، باید اعتبار و صلاحیت‌شان به دقت بررسی شود.

. کاوش خود را در کسب موفقیت با تهیۀ فهرستی دقیق از افراد و وضعیت‌هایی که امروز تأثیرگذار بر زندگی‌تان هستند، آغاز کنید،

وقتی یک روز را می‌گذرانی، یک روز کمتر برای زندگی کردن داری. پس مطمئن شو که هر روز را عاقلانه می‌گذرانی.»

بدون وجود چالش ـ که باعث توجه بیشتر ما می‌شوند ـ به دو برابر زمان برای رسیدن به هدفمان احتیاج داریم. اگر راه آسان است، دوست داریم بدون عجله گام برداریم و خشنود از آگاهی به این نکته که موفقیت درون مشت ماست. اگر راه پر از موانع و سختی‌ها باشد، جستجوی عمیق‌تری در درون خودمان آغاز می‌کنیم و می‌کوشیم ابتکار و توانایی‌ها و توان بیشتری که شاید خبر از وجودشان نداشتیم را به یاری خویش بخوانیم. چیره شدن بر این چالش‌ها ما را به سطح جدیدی از اعتماد به نفس می‌رساند که ما را سریع‌تر به سوی موفقیت‌های بیشتر و حتمی رهنمون می‌شود.

جادوی واقعی سلوک جدید این است که باعث می‌شود اندیشه‌مان را اصلاح کنیم. اگر ما امروز خواندن کتاب، دفتر خاطرات، شرکت در کلاس‌ها، بیشتر گوش دادن و بیشتر مشاهده کردن را آغاز می‌کردیم، امروز اولین روز از زندگی جدیدی می‌شد که به فردایی بهتر منجر می‌شود. اگر امروز اراده می‌کردیم که تلاش سخت‌تری بکنیم و از هر راهی که می‌یابیم تلاش پیگیر و آگاهانه‌ای برای تغییر خطاهای ریز اما خطرناک به سلوک سازنده و ارزشمند بکنیم، هرگز از روی ناچاری به زندگی‌ای که فقط در آن وجود داریم تن نمی‌دهیم، چرا که طعم شیرین زندگی پربار را دیگر چشیده‌ایم.

هر موجودی حداکثر تلاش خود را می‌کند غیر از انسان. یک درخت چقدر قد می‌کشد؟ هر چقدر برایش امکان داشته باشد. ولی از این طرف به آدمی قدرت انتخاب داده شده است. انسان هم می‌تواند کمال را برگزیند و هم سکون را انتخاب کند. چرا تمام توان خود را به کار نگیریم و مشکلات را به مبارزه نطلبیم؟ سپس لبخندی زد، خرسند از اینکه حرف‌ها را خوب به خاطر داشت.

«نه. سخت کار کردن در نوع خود مشکل‌ ندارد، ولی آقای دیویس همیشه می‌گوید اولین ستون موفقیت این است که بیشتر از آنکه سخت روی شغل‌تان کار کنید، روی خودتان کار کنید.»

یادتان باشد، نخواهید که کار راحت باشد، فقط بخواهید که ارزشش را داشته باشد. نگویید کاش راحت‌تر می‌بود؛ بگویید کاش من قوی‌تر بودم. نخواهید که موانع کمتر شوند- خواهان مهارت‌های بیشتر باشید. مشکلات کمتری را نخواهید، طالب دانایی بیشتری باشید. چالش‌ها هستند که تجربه را شکل می‌دهند؛

دعا کنید موانع و چالش‌های بیشتری داشته باشید، زیرا شخصیت و ارادۀ آدمی برای کسب موفقیت از همین‌ها شکل می‌گیرد

اگر بی‌پول، بی‌عشق، یا بی‌کار هستید، یعنی اینکه زمستان است، و حضور زمستان بدان معنی است که شما در جایی فرصتی بهاری را از دست داده‌اید. غفلت همیشه هزینه‌بر است، و زمستان صرفاً یک وضعیت است، معلولی که مولود علتی از قبل است. ماندن در میان مشقت‌‌های زمستان شخصی تحمل زمستان را صرفاً سخت‌تر می‌کند. برای کشف علت واقعی درصدد جستجوی محدودیت‌های درونی ذهن و روح خود برآیید. ناملایمات زندگی به ندرت به فرد دیگری، یا چیز دیگری بیرون از خودمان مربوط می‌شود. مقصر دانستن تاثیرات بیرونی به‌خاطر وضعیت زمستانی راهی بی‌دردسر برای فرار از مسئولیت است. گرایش معمول انسان به این است که تقصیر زمستان زندگی را به گردن شخص دیگر بیندازد. و به همین دلیل است که بیشتر انسان‌ها نتایج پیش پا افتاده‌ای را درو می‌کنند که حاصل همین رفتار است.