فهمیدم کسی از قصههای قهرمانی خوشش نمیآد و همه دوس دارن بدبختیای بقیه رو بدونن.»
AS4438
دنیا خطرناکتر از آن است که تنها پرسه بزنیم بیاینکه کسی در خانه منتظرمان باشد، کسی که وقتی نمیآییم نگرانمان شود و بلکه به جستوجومان بیاید؟
Nilch
تجربه، یا آنچه تجربه مینامیم، مجموعهٔ دردهای ما نیست بلکه همدلی عاقلانهای است که به دردهای دیگران روا میداریم.
Sylvain
میدانم اندیشیدن در تاریکی مصلحت نیست. در تاریکی همهچیز بزرگتر و جدیتر بهنظر میرسد. بیماری کاریتر، حضور شر نزدیکتر، بیتوجهی و بیخیالی شدیدتر و تنهایی ژرفتر میشود. به همین خاطر انسانها به تنهایی علاقهای ندارند و به همین خاطر هیچچیز نمیتوانست موجب شود او را تنها بگذارم.
منیره
هیچچیز مستهجنتر از مخفیانه خبردار شدن از آخرین ثانیههای زندگی یک انسان نیست. این لحظهها رازی پرحرمت است و باید با آن کس که میمیرد بمیرد.
Nilch
شازده کوچولو از خلبان راوی داستان پرسید: «تو هم از آسمان افتادهای؟» و من به خود گفتم بله! من هم از آسمان افتادهام، اما هیچ گواهی بر سقوط من نبود، هیچ جعبهٔ سیاهی نبود که کسی صداهاش را بشنود،
Negin
(شعر در پیشبینینشدهترین لحظهها سراغ ما میآید).
siavash fouladi
هیچچیز مستهجنتر از مخفیانه خبردار شدن از آخرین ثانیههای زندگی یک انسان نیست. این لحظهها رازی پرحرمت است و باید با آن کس که میمیرد بمیرد
Mahla V.KiyAN
تنها خاطرات واقعیم همیناس. بقیه ساختگیه آنتونیو! خاطرات جعلی و خیالیه. بدترین چیزی که برای آدم اتفاق میافته اینه که بفهمه خاطراتش دروغه.
Sylvain
در تاریکی اتاق خواب به اینها فکر میکردم هر چند میدانم اندیشیدن در تاریکی مصلحت نیست. در تاریکی همهچیز بزرگتر و جدیتر بهنظر میرسد. بیماری کاریتر، حضور شر نزدیکتر، بیتوجهی و بیخیالی شدیدتر و تنهایی ژرفتر میشود.
Negin