بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دعا برای ربوده‌شدگان | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دعا برای ربوده‌شدگان

بریده‌هایی از کتاب دعا برای ربوده‌شدگان

نویسنده:جنیفر کلمنت
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۲از ۱۵۷ رأی
۴٫۲
(۱۵۷)
هیچ‌کس در جنگل با کسی دست نمی‌دهد و گونه‌اش را نمی‌بوسد، این یک رسم شهری است، رسمی که فقط در هوای خنک قابل‌اجراست، در سرزمینِ داغِ ما لمس کردن دیگری یعنی حرارت بیشتر.
z.gh
به چشم‌های سیاه لونا نگاه کردم. او از نژاد سرخ‌پوست‌های مایای گواتمالا بود، با پوست قهوه‌ای تیره، موهای صاف مشکی و قدی کوتاه و من با قد متوسط و پوست قهوه‌ای تیره، مخلوطی از نژادهای اسپانیایی و آزتک از گورِرو مکزیک بودم که موی فرفری‌ام نشان می‌داد خون برده‌های افریقایی در رگ‌هایم جاری است. ما دو ورق از کتاب تاریخ جهان بودیم، می‌توانستی از کتاب جدامان کنی و مچاله توی سطل‌آشغال بیندازی.
Raziyeh Safdari
«دنیا جای دیوونه و بی‌سروته و مزخرفیه که توش یه آدم غرق‌شده می‌تونه روی زمین سفت راه بره. می‌دونم من هم مثل بقیهٔ آدم‌های فراری تو جوونی می‌میرم، اصلاً فکر پیر شدن رو نمی‌کنم، تو تصورم همچین چیزی نیست.»
z.gh
دلم می‌خواست کنترل تلویزیون را بردارم و آن را روشن کنم. نمی‌دانستم با آن‌همه سکوت چه‌کار باید بکنم. با صدای تلویزیون احساس می‌کردم مهمانی داریم، یا خانواده‌ای بزرگ هستیم، صدای تلویزیون جای خالی عمه‌ها، دایی‌ها، خواهرها و برادرها را برایم پُر می‌کرد. سکوتِ یک مادر و دختر در کوهستان، جایی که جنایتی در آن اتفاق افتاده بود، به سکوتِ آخرین دو انسانِ روی کرهٔ زمین می‌ماند.
z.gh
«همیشه باور داشته‌ام ادبیات می‌تواند دنیا را تغییر دهد.»
.
چه‌طور کسی می‌تواند بچه‌اش را مثل پوست موز یا تخم‌مرغ گندیده توی سطل‌آشغال بیندازد؟
Ram
«اگر می‌خواهی فردا مرا بکُشی چرا امروز نه!»
°•𝐌𝐢𝐬𝐬 𝐬𝐜𝐚𝐫𝐥𝐞𝐭•°
«هیچ‌چیز بدتر از یه دختر بی‌پدر نیست. دنیا این‌جور دخترها رو زنده‌زنده می‌خوره.»
میشه گفت کتابخوان
«اگر می‌خواهی فردا مرا بکُشی چرا امروز نه!»
شیلا در جستجوی خوشبختی
یک روز خاکاراندا دَه رشته‌موی بافته‌شده از یک خانه خرید، موها مال پنج نسل از زن‌های آن خانه بودند، از سیاه تا خاکستری و سفید. آن روز را هنوز به یاد می‌آورد. «همهٔ گیس‌ها به بلندی دست من بودن، تصورش سخته. من از موی خودم به جای نخ برای گل‌دوزی استفاده می‌کردم. مادرم هنوز هم برای دوختن دکمه یا تو گذاشتن لبهٔ لباس از موی خودش استفاده می‌کنه.»
Raziyeh Safdari
«وقتی می‌شه آواز خوند چرا آدم حرف بزنه؟»
°•𝐌𝐢𝐬𝐬 𝐬𝐜𝐚𝐫𝐥𝐞𝐭•°
«همیشه باور داشته‌ام ادبیات می‌تواند دنیا را تغییر دهد.»
°•𝐌𝐢𝐬𝐬 𝐬𝐜𝐚𝐫𝐥𝐞𝐭•°
عشق یه احساس نیست، یه فداکاریه.»
میشه گفت کتابخوان
پول نژاد و کشور نداره، وقتی رفت تو جیبم دیگه نمی‌دونم کی بهِم داده بودش.
Soheyla
من دستم رو دفن نکردم. هیچ‌کس تا حالا قسمتی از خودش رو دفن کرده
Moon
دنیا آن‌قدر دیوانه است که در آن یک آدم غرق‌شده می‌تواند روی خشکی راه برود.
نسیم رحیمی
در تمام مکزیک تنها راننده‌تاکسی‌ها می‌دانستند در کشور چه خبر است. معروف بود که «اگر می‌خوای بدونی دنیا دست کیه، تاکسی بگیر.»
کاربر ۱۳۱۷۶۶۷
اولین‌بار بود که مست شدم و خیلی زود فهمیدم کمی الکل کافی است تا همهٔ مسائل را حل کند. وقتی مست باشی برایت فرق نمی‌کند یک دسته پشه بازویت را تکه‌تکه کنند، عقربی دستت را نیش بزند، پدرت یک شیاد دروغگو باشد یا بهترین دوستت با صورتی کج‌وکوله خواهر ناتنی‌ات از آب دربیاید.
کاربر ۱۳۱۷۶۶۷
هر چیزی که نباید بدانی یا در موردش حرف بزنی بالاخره به یک ترانه تبدیل می‌شد.
کاربر ۱۳۱۷۶۶۷
همه می‌دانستند صف ملاقات‌کنندگانِ بیرون زندان زنان کوتاه است. صف جلوِ زندان مردان آن‌قدر طولانی بود که حداقل تا ده ساختمان پایین‌تر ادامه داشت، ساعت‌ها طول می‌کشید تا بتوانند وارد ساختمان شوند و مرد زندانی‌شان را ببینند.
کتاب ناب

حجم

۱۷۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۰۹ صفحه

حجم

۱۷۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۰۹ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
۲۴,۵۰۰
۵۰%
تومان