بریده‌هایی از کتاب خودت را تباه نکن؛ فکر و خیال بس است به زندگی‌ات برس

لحظه‌ای که دست از توقع داشتن بردارید و یاد بگیرید که همه‌چیز را همان‌طور که هست بپذیرید، روابط شما با دیگران به قدری بهبود می‌یابد که باورتان نمی‌شود.

این حرف‌هایی که دربارهٔ ناخودآگاه می‌زنیم فقط مشتی اراجیف روان‌شناسی نیستند. دانشمندان کشف کرده‌اند که افکار ما حتی می‌توانند ساختار فیزیکی مغزمان را تغییر دهند. این پدیده که انعطاف‌پذیری عصبی نام دارد، نحوهٔ تفکر ما دربارهٔ ذهن انسان را متحول کرده است. مغز ما به هنگام رشد، یادگیری و تجربه کردن چیزهای جدید در زندگی، دائماً، در حال چیدن و مرتب کردن مسیرهای عصبی‌ای است که افکار و رفتار ما را کنترل می‌کنند.

ناممکن زمانی به ممکن تبدیل می‌شود که شما باور داشته باشید واقعاً ممکن است.

تئودور روزولت می‌گوید: «هنگام تصمیم‌گیری، بهترین کاری که می‌توانید بکنید این است که تصمیم درست بگیرید. اگر نشد، تصمیم غلط بگیرید؛ باز هم بهتر از آن است که هیچ کاری نکنید.»

نحوهٔ فکرکردن و صحبت کردن ما دربارهٔ تجربه‌هایمان نوع احساساتمان را دربارهٔ آن‌ها تغییر می‌دهد.

زندگی شما در انتظار شما است تا بالأخره به خود بیایید.

اپیکتت می‌گوید: «اگر می‌خواهید پیشرفت کنید، باید قبول کنید که مردم فکر خواهند کرد شما نادان و ابلهید.»

شاید از آن دسته افرادی باشید که اصرار دارند: «من با خودم حرف نمی‌زنم!» اما واقعیت این است که اکثر مکالمات شما با خودتان است و از همهٔ آن‌ها در خلوت ذهنتان لذت می‌برید.

سخت نگیرید، و به استقبال نمایش عجیب‌وغریب زندگی بروید.

«خیلی ساده است. برای بهتر کردن دنیای درون خود باید شروع به عمل کردن در دنیای بیرون کنید. فکر و خیال بس است، به زندگی‌تان برسید.»

تأثیر فیزیولوژیکی و روان‌شناختی استفاده از زبان قاطعانه نه‌تنها بسیار قدرتمند، بلکه کاملاً واقعی و آنی است. تفاوت عظیمی بین «من خستگی‌ناپذیرم» و «من خستگی‌ناپذیر خواهم بود» وجود دارد. یکی از این جملات در همین لحظه وارد زندگی شما می‌شود، اما دیگری، به جای زندگی کنونی، توصیفی از آینده ارائه می‌دهد. پس لازم است شما گفت‌وگوی قاطعانه را در زندگی روزانهٔ خود تمرین کنید و هرکجا که می‌بینید در حال استفاده از آن حالت کلی و داستانی هستید، جلوی خود را بگیرید

شما با افکارتان یکی نیستید

وقتی که مطمئن نیستید دارید در مسیر درستی قدم برمی‌دارید و در طول مسیر بارها با شکست مواجه شده‌اید، ایرادی ندارد که دلسرد شوید یا حتی احساس شکست‌خوردگی کنید؛ فقط به هیچ عنوان نباید حرکت خود را متوقف کنید.

سِنِکا می‌گوید: «سرنوشتْ افراد مایل را هدایت می‌کند و افراد بی‌میل را به زور به دنبال خود می‌کشد.» سرنوشتتان را کنترل کنید، وگرنه سرنوشت شما را کنترل می‌کند. زندگی برای درنگ کردن‌ها و طفره‌روی‌های شما صبر نمی‌کند، برای سردرگمی یا ترس شما صبر نمی‌کند؛ بدون شما به مسیرش ادامه خواهد داد. زندگی صرف‌نظر از اینکه شما در آن فعالانه شرکت می‌کنید یا نه، ادامه خواهد داشت.

فقط قدم اول را بردارید. بعد یک قدم دیگر. بعد یک قدم دیگر.

مارکوس آرِلیوس، فیلسوف رواقی، که بعدها امپراتور روم شد، گفته است: «این قانون را در آینده به یاد داشته باشید: وقتی که چیزی اوقات شما را تلخ می‌کند، نگویید بدشانسی آوردم، بگویید تحمل شایستهٔ آن، خوش‌شانسی می‌آورد.»

با مشکلات خود یکی‌یکی و به نوبت روبه‌رو شوید. زمان و نیرویی را که لازم است صرفشان کنید. جمع کردن آن‌ها روی هم در مردابی از سردرگمی فقط به شما فشار می‌آورد و کمکی نمی‌کند.

ما اغلب فکر می‌کنیم که از کارهایمان طفره می‌رویم یا اینکه تنبل یا بی‌انگیزه شده‌ایم. درحالی‌که واقعیت فقط این است که مایل نیستیم. ما کارهایمان را پشت گوش می‌اندازیم یا کاملاً از آن‌ها اجتناب می‌کنیم؛ چون با خود می‌گوییم که نمی‌خواهیم یا نمی‌توانیم آن‌ها را انجام دهیم.

بیایید از جای مناسبی بحث را شروع کنیم. شما در طول روز در دو نوع مکالمه شرکت می‌کنید: مکالمه با دیگران و مکالمه با خودتان. شاید از آن دسته افرادی باشید که اصرار دارند: «من با خودم حرف نمی‌زنم!» اما واقعیت این است که اکثر مکالمات شما با خودتان است و از همهٔ آن‌ها در خلوت ذهنتان لذت می‌برید.

«حس زخم‌خوردگی را پس بزن تا زخمت ناپدید شود.»