بریده‌هایی از کتاب خودت را تباه نکن؛ فکر و خیال بس است به زندگی‌ات برس

در واقع، هرچه بیشتر خود را تحت فشار قرار دهید و از راحتی خود صرف‌نظر کنید، کارتان سخت‌تر می‌شود و در نهایت به دستاورد شخصی بزرگ‌تری خواهید رسید. دقیقاً به همین دلیل است که موفقیت‌های بزرگ و خارق‌العاده امری نادر به حساب می‌آیند؛ زیرا اکثر مردم دوست ندارند معذب و ناراحت شوند.

آیا شما می‌خواهید بنشینید و به خود و چیزهایی که ندارید فکر کنید یا به سراغ کارهایی بروید که در این لحظه از زمان می‌توانید انجام دهید؟

من تابه‌حال در شغلم با هزاران نفر برخورده‌ام که در تمام طول زندگی‌شان منتظر بوده‌اند که تفکرات یا احساساتشان عوض شود. انگیزه و الهام دوستانی بی‌وفایند که هرازگاهی سری به ما می‌زنند؛ اما هنگامی که به آن‌ها نیاز داریم، پیدایشان نیست و نمی‌توان بر آن‌ها تکیه کرد. ارسطو می‌گوید: «اعمال عادلانه ما را عادل، اعمال خویشتن‌دارانه ما را خویشتن‌دار و اعمال شجاعانه ما را شجاع می‌کنند.» شما زندگی خود را با عمل کردن تغییر خواهید داد، نه با تفکر و تصور عمل کردن. در واقع هنگامی که با اعمالتان رابطه‌ای نزدیک و صمیمانه برقرار کنید، نتیجهٔ جادویی آن کم‌کم مشخص خواهد شد.

اکثر ما به اوضاع درونی خود اجازه می‌دهیم که به شدت روی اعمالمان تأثیر بگذارند. اما انسان‌های واقعاً موفق دقیقاً به این دلیل موفق‌اند که یاد گرفته‌اند این احساسات را تجربه کنند اما میل به عمل کردن بر اساس آن‌ها را نادیده بگیرند. این‌گونه نیست که آن‌ها هیچ‌وقت به خود شک نکنند یا هیچ‌وقت نخواهند کارهایشان را به تعویق بیندازند یا از موقعیت خاصی دوری کنند. این‌گونه نیست که آن‌ها همیشه حوصلهٔ انجام کارهایشان را دارند. موضوع این است که آن‌ها تمرکز و نیروی خود را روی کارشان می‌گذارند و بالأخره آن را انجام می‌دهند.

این‌گونه نیست که آن‌ها هیچ‌وقت به خود شک نکنند یا هیچ‌وقت نخواهند کارهایشان را به تعویق بیندازند یا از موقعیت خاصی دوری کنند. این‌گونه نیست که آن‌ها همیشه حوصلهٔ انجام کارهایشان را دارند. موضوع این است که آن‌ها تمرکز و نیروی خود را روی کارشان می‌گذارند و بالأخره آن را انجام می‌دهند.

اکثر ما به اوضاع درونی خود اجازه می‌دهیم که به شدت روی اعمالمان تأثیر بگذارند. اما انسان‌های واقعاً موفق دقیقاً به این دلیل موفق‌اند که یاد گرفته‌اند این احساسات را تجربه کنند اما میل به عمل کردن بر اساس آن‌ها را نادیده بگیرند.

روی چیزهایی تمرکز کنید که می‌توانید کنترلشان کنید و نگران چیزهایی که دست شما نیستند نباشید؛ مانند وضعیت آب‌وهوا، میانگین صنعتی داو جونز یا نظر همسایه دربارهٔ مدل موی شما.

اگر به نظر دیگران اهمیت دهید، هیچ‌وقت استعدادهای واقعی خود را کشف نخواهید کرد. در واقع، اگر بتوانید این فکر را که «نظر دیگران مهم است» از سر خود بیرون کنید، یک‌روزه، زندگی شما از این رو به آن رو خواهد شد. زندگی چه با نظرات دیگران چه بدون آن‌ها ادامه خواهد یافت.

اگر هیچ‌وقت منزلتان را ترک نکنید، چگونه می‌توانید به مکان‌های جدید بروید؟ اگر با افراد جدید آشنا نشوید، چگونه می‌توانید روابط دوستانه یا عاشقانه با مردم برقرار کنید؟ چگونه می‌توانید با انجام دادن همان کارهای همیشگی به چیز جدیدی دست یابید؟

وقتی که فقط به چیزهایی بچسبید که با آن‌ها راحتید و همان کارهای همیشگی را انجام دهید، در واقع در گذشته زندگی می‌کنید و هیچ حرکتی رو به جلو ندارید.

از این به بعد، هر زمان که با فکری منفی، مخرب یا دلسردکننده مواجه شدید، به سرعت از آن بگذرید و مستقل از آن فکر عمل کنید. دقیق‌تر بگویم، به گونه‌ای عمل کنید که در راستای منافعتان باشد نه طبق افکار و احساسات خودکارتان. این کار هر دفعه برایتان آسان‌تر می‌شود و بالأخره روزی ذهن شما از خواب بیدار خواهد شد و با خود خواهید گفت: «من از پس این کار برمیام! دارم یاد می‌گیرم!»

گاهی اوقات خستگی‌ناپذیری تنها چیزی است که برای انسان باقی می‌ماند.

آیا به نظرتان می‌رسد که نمی‌توانید حقوقتان را افرایش دهید؟ نمی‌توانید وزن کم کنید؟ آیا تابه‌حال عقاید ناخودآگاه و پنهان خود را دربارهٔ حقوق و وزنتان در نظر گرفته‌اید؟ عقایدی که ممکن است باعث‌وبانی کارها یا تنبلی‌هایتان باشد. شما به صورت ناخودآگاه خودتان را متعلق به یک سطح خاص اقتصادی یا سطح خاصی از تناسب اندام می‌دانید و اعمالتان هم برای نگاه داشتن شما در همان سطح تنظیم شده‌اند؛ چون در آنجا خودتان را بهتر از هر جای دیگری می‌شناسید.

در واقع، فیلسوفان رواقی، مانند آرلیوس، معتقد بودند که رویدادهای بیرونی هیچ کنترلی بر ما ندارند. ما واقعیتمان را با ذهن خودمان می‌سازیم. «حس زخم‌خوردگی را پس بزن تا زخمت ناپدید شود.»

نوع مکالمه‌ای که با خودتان دارید تأثیر عمیقی بر کیفیت زندگی‌تان می‌گذارد

«اگر احساسات انسان تا حد زیادی نتیجهٔ افکارش است، پس می‌توانیم احساساتمان را نیز کنترل کنیم. چگونه؟ با کنترل افکارمان یا تغییردادن جملاتی که درونی کرده‌ایم، یا نحوهٔ صحبت‌کردنمان با خودمان که تا حد زیادی احساس‌مان را در وهلهٔ اول شکل می‌دهد.»

«کسی که نتواند بر ذهن خود فرمانروایی کند فرد آزادی نیست.»

بزرگ‌ترین موفقیت‌های ما از خطر کردن، ناراحتی و عدم اطمینان به دست می‌آیند؛

«بیکاری باعث به وجود آمدن شک و ترس می‌شود. کار و عمل با خود اعتمادبه‌نفس و شجاعت می‌آورد. اگر می‌خواهید بر ترس غلبه کنید، وقت خود را صرف نشستن در خانه و فکر کردن نکنید، وارد جامعه شوید و کار کنید.»

با تغییر افکارتان، زندگی‌تان را تغییر دهید.