بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب غدیر | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب غدیر

بریده‌هایی از کتاب غدیر

امتیاز:
۴.۶از ۹۰ رأی
۴٫۶
(۹۰)
این مقام ولایت است که از سلمان، این کویر تشنه و این مسافر پایدار، دریایی ساخت، دریایی از عظمت و آگاهی و عشق.
14161319
این مقام ولایت است که از بلال، بلالی که تا دیروز افتخارش به اربابش بود، بلالی آفرید که رویا روی اربابش می‌ایستاد و او را پست و حقیر و محدود می‌دید و به راهنماییش همّت بسته بود و برای مبارزه‌اش آماده گشته بود.
14161319
این مقام ولایت است که از دل آن عرب‌های خون‌ریز تهدیست، از دل آن مردان محدود گرفتار، روح‌هایی را بیرون کشید که تمام هستی را در یک گام طی کردند و حتی به بهشت قناعت نورزیدند. این مقام ولایت است که از ابوذر که برای هیچ زنده بود و برای هیچ می‌مرد، ابوذری بیرون کشید که برای حق زنده بود و برای او می‌مرد و حتی تنها می‌مرد.
14161319
و انسان یعنی همین، یعنی در سطح وظیفه زندگی کردن؛ چون این حیوان است که تمام مسائلش با غرایزش حل و فصل می‌شود، حتی امنیت و رفاه و نظم و عدالت را با غریزه تأمین می‌کند. آن نظم و رفاه و عدالتی که در کندو حاکم است هنوز در جامعه انسانی در شکل‌های مختلف کمونیستی و سرمایه داریش، حکومت نکرده و نمی‌کند، مگر هنگامی که بشر از اسارت‌ها از ظلمات از هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها آزاد شود و به عظمتی دست یابد که این حقارت‌ها او را در خود نگیرند. و مگر هنگامی که بشر انسان شود. و در این حد، عدالت که هیچ، حتی انفاق و ایثار هم، رخ می‌نماید و آشکار می‌شود. و این است که، آنهایی که بیشتر از رفاه و بالاتر از عدالت و آزادی را می‌خواهند، باید به غدیر رو بیاورند و از این جام سیراب شوند.
14161319
هر جامعه همانند یک اندام، به مغز، به قلب، به خون ـ ثار ـ نیازمند است. مغزی که تمام راه را بیابد و قلبی که از عشق سرشار باشد و خونی که خون خدا باشد و پاک از هر گونه اعتیاد و خالی از هر گونه مرض و آزاد از هر گونه جرثومه فساد.
14161319
این کافی نیست که انسان‌های مرفهی بسازیم، بلکه باید برای آنها جهتی و راهی را در نظر بگیریم که آنها پس از رفاه و تکامل استعدادها در آن راه بیفتند و آن جهت را انتخاب کنند.
14161319
بعدها دیگران به خاطر اینکه کفر صحابه و ارتداد آنها پیش نیاید نصوص را رد کردند و یا تأویل نمودند و در نتیجه به آنچه در نوشته‌های خود جمع کرده بودند بی اعتنا ماندند و حتی چشم عقل خویش را بستند.
14161319
رسول که سرسختی دنیاطلب‌ها و سلطنت خواهان را می‌دید برای اینکه مدینه برای علی خالی بماند و زمینه برای او فراهم شود، تمامی آنها را تحت سرپرستی جوانی هجده ساله روانه سرزمین‌های دور کرد و بر هر کس که تخلف کند نفرین فرستاد، اما آنها که هدف را فهمیده بودند، به بهانه این که چگونه محمد را رها کنیم و چگونه او را در بستر مرگ بگذاریم و خبرش را از کاروان‌ها بگیریم، از مدینه نرفتند و ماندند و نفرین رسول را بر خود خریدند و جامعه اسلامی را به بن بست کشاندند و کردند آنچه کردند.
িមተєကє .నមժមተ

حجم

۲۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۴۳ صفحه

حجم

۲۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۴۳ صفحه

قیمت:
۱۱,۰۰۰
۵,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۹
۱۰
صفحه بعد