بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جنگجو | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب جنگجو

بریده‌هایی از کتاب جنگجو

نویسنده:شروین وکیلی
انتشارات:نشر شورآفرین
امتیاز:
۴.۵از ۸ رأی
۴٫۵
(۸)
دل به دریا زدم و در راستایی كه خود درست می‌پنداشتم به حركت خویش ادامه دادم. با هر قدمی كه بر می‌داشتم بیشتر و بیشتر در دل شاخ و برگ سرخ درختان فرو می‌رفتم. مناظر اطرافم چنان بود كه انگار در جنگلی از آتشِ روینده محصور شده باشم، و این به خودیِ خود ترس‌آور بود. با این وجود اندیشه‌ی دیوار سپید نیرومندتر از هر هراسی بود.
marie45
گفت:”ای قبیله‌نشینِ گمراه، مگر نمی‌دانی كه پرسش از شك مایه می‌گیرد و نتیجه‌اش گمراهی است؟ كدام پرسش چنان نیرومند بوده كه تو را از گریختن و مخفی شدن در تاریكی خیمه‌ها باز دارد؟”
marie45
آن خویشان و دوستانی كه آن همه یكدل و همراه می‌نمودند، حالا جز سایه‌هایی غریبه و بدخواه نبودند كه در ژرفای رداهای سیاه و تاریكی خیمه‌هایشان فرو می‌رفتند، تا از رنج دیدن پیكری بی‌سایه برهند. شبگردان زرهپوشِ شاه در میدانگاهِ چارسوق منتظرم بودند.
marie45
برای نخستین بار، فارغ از هراس‌هایی نیک آموخته و بسیار تمرین شده، خود را به دست بازیگوشِ باد سپردم، و گذاشتم تا تندبادِ خیس و خنك شامگاهی نگرانی‌هایم را بشوید و با خود ببرد. برای نخستین بار، باران بر تن بی‌ردایم بارید و باد پوست برهنه‌ام را نوازش کرد. و تنم که پاره به پاره و وصله به وصله از ردای فرسوده‌ام کنده می‌شد، نه از زهرِ باد مسموم شد و نه در نفرین باران سوخت. انگار كه برخورد با سرکشان رویین‌تن‌ام كرده باشد. پس شگفت‌زده و سرمست، ایستادم و ایستادم.
marie45
گفت:”این‌ها همه سخنان شمن است. از كجا معلوم كه راست باشد؟” گفتم:”مراقب گفتارت باش. شاه بزرگ هركس را كه در رد شمن سخن بگوید،کیفر خواهد داد.” گفت:”تهدیدِ شاه دلیل خوبی برای وا نهادنِ تردید در سخنِ شمن نیست. شاید روزی بتوانی خویشتن را بنگری و برای محك زدن سخن دیگران، معیاری محكم‌تر از سخن خودشان، بیابی.”
marie45

حجم

۹۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

حجم

۹۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

قیمت:
۹۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد