بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تطهیر با جاری قرآن؛ تفسیر سوره بقره (جلد دوم) | صفحه ۶ | طاقچه
کتاب تطهیر با جاری قرآن؛ تفسیر سوره بقره (جلد دوم) اثر علی صفایی حائری

بریده‌هایی از کتاب تطهیر با جاری قرآن؛ تفسیر سوره بقره (جلد دوم)

امتیاز:
۲.۹از ۷ رأی
۲٫۹
(۷)
" یضلّ به کثیرآ ویهدی به کثیرآ وما یضلّ به إلّا الفاسقین"؛ خدا با این مثال و تمثیل بسیاری را سرگردان می‌نماید و بسیاری را به مقصد و به راه می‌رساند و خدا جز فاسق‌ها را سرگردان و سردرگم نمی‌سازد. کسانی که از جایگاه خود بیرون رفته‌اند و حدود و اندازه‌ها را ندیده‌اند و یا دیده، ولی مراعات نکرده‌اند، از آیات و بینات و از تخویف و تبشیر و از تذکر و تنبیه و از مثال و تمثیل، نشانی و هدایتی نمی‌گیرند.
mohdiu
در واقع پاداش همان عمل است، " تجزون ما کنتم تعملون"،
mohdiu
ضرورت وحی از نارسایی علم و تجربه و عقل و فلسفه و قلب و عرفان و امکانات غریزی و جمعی برای تأمین رضا و سخط خدا و تأمین تمامی روابط گستردهٔ این انسان مستمر و بیش از این جهان به دست می‌آید و خصوصیات رسول، امانت و علم و آگاهی به این همه و آزادی از غیر حق و جدایی از امتیازات اهل دنیاست و در یک کلمه خصوصیت او احاطه وجودی و رحمت جامع است، که " هدی ورحمة للعالمین" است پس دیگر ریبی و شبهه‌ای در کتاب و وحی و در رسول و خصوصیات او باقی نمی‌ماند، که " عجبوا أن جائهم منذر منهم". و " ءَأَنزل علیه الذکر من بیننا". " وما لهذا الرسول یأکل الطعام ویمشی فی الأسواق". " ولولا نزل القرآن علی رجل من القریتین عظیم". چون ملاک رسالت، عبودیت است و غایت ارسال رسولان هم عبودیت است.
mohdiu
خیال می‌کنیم در برابر عبودیت، آزادی است و به خاطر این نکته است که خیال می‌کنیم آزادی از خدا، دستیابی به متن شکوفایی است در حالی که عبودیت خدا در برابر عبودیت‌های نفس و خلق و دنیا و وسوسه‌هاست. در حالی که آزادی از خدا، به اسارت محدودها و محکوم‌ها رفتن است و در واقع آزادی هرز شدن و هدر رفتن و فرو رفتن است. " قل اللّه ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون"؛ خدا را مطرح کن، سپس رهایشان کن. در فرو رفتن رهایشان کن. این‌ها بازی می‌کنند.
mohdiu
عبادت: بندگی کردن، تنها از امر و دستور حق الهام گرفتن. عبادت به معنای مصدری با عبودیت یک معنی دارد. اما اگر به معنای اعمال و آداب خاص باشد، چه بسا عبادتی که عبودیت نباشد، چون در عبودیت به معنای مصدری، نیت و سنت و اهمیت، شرط است. نیتِ اخلاص و مطابقت با سنت و دستور و مهم‌ترین کارها در لحظه بودن، شرط تحقق امر و امتثال امر است. چون امر خدا در میان تکالیف و دستوراتی که در یک زمان متزاحم می‌شوند، با معیار اهمیت تعلق می‌گیرد و امر خدا با بدعت‌ها مطابقت ندارد و امر خدا با امر غیر او جمع نمی‌شود؛ که در روایت هست: " من بهترین شریک ها هستم. اگر مرا با دیگری همراه کنند، تمامی کار را به شریکم وا می‌گذارم و من بر نمی‌دارم".
mohdiu
" فی قلوبهم مرض"؛ در دل‌های آن‌ها بیماری است. دل بیمار، رشد و توسعه ندارد. دل بیمار، ظرفیت و وسعت ندارد. دل بیمار، نمی‌تواند تحول نعمت‌ها و فرصت‌ها را با دو پای شکر و صبر درمان کند. دل بیمار فقط به نعمت‌ها و فرصت‌ها، به منافع و بهره‌مندی‌ها می‌اندیشد و طبیعی است که این بیماری از دل‌ها به شخصیت‌ها و نفس‌ها و به شعورها و سنجش‌ها و به روابط و برخوردها سرایت کند، " فزادهم اللّه مرضا"؛ پس خدا بیماری آن‌ها را زیادتی داد و مرض‌های جدیدی در حوزهٔ شخصیت و شعور و روابط آن‌ها شکل گرفت.
mohdiu
که علم با تمامی قدرت و سرعت و صنعتش برای عبور از همین دنیاهای نزدیک و ستارگان کهکشان اول ما، خیلی ناتوان و ناچیز است. حتی اگر به سرعت نور برسی باید میلیون‌ها سال در راه باشی تا از همین خانهٔ معلق اطاق‌هایی را ببینی. برای معراج‌ها باید به دنبال وسایل دیگری بود و باید از انبساط وجود و احاطهٔ وجود راهی پیدا کرد... باید در علم انقلابی دیگر آورد؛ که این منابع آگاهی با حجاب و قفل و ختمی که بر آن‌ها می‌زنیم جز با " عذاب عظیم" پیمانی نمی‌بندند و برای این دنیای بزرگ و این انسان بزرگ‌تر از دنیا کارسازی ندارند.
mohdiu
اما اگر بینش و گرایش به غیبت شکل بگیرد و آدمی سالک باشد و دنیا راه، آن وقت همهٔ بت‌شکنی‌ها و ضربه‌ها بر دیوارها، می‌شود نعمت و تمامی بلاء و مصیبت، شکر می‌خواهد؛ که می‌فرمودند: " اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم"
mohdiu
آنجا که قرآن از نکته‌ای آغاز می‌کند و این آغاز را با پدیده‌ها و یا مفاهیم و یا تصاویری مرتبط می‌سازد، نمی‌توانیم به سادگی بگذریم و از سبک و نوع شروع و ختم و پیوندها و برش‌ها و حتی وزن کلمه‌ها و حجم آن‌ها چشم بپوشیم؛
mohdiu
این‌ها مشکل بی‌شخصیتی و بی‌هویتی دارند. مشکل آن‌ها ایمان و کفر و شناخت و جهل نیست. این‌ها منافع را می‌خواهند و ایمان سفیهانه و بی‌حاصل را نمی‌خواهند. این‌ها با دروغ و خدعه با خدا و با مؤمنین برخورد می‌کنند و این خدعه گرچه در ظاهر به منافع آن‌ها نزدیک است ولی از آنجا که هویت و شخصیت آن‌ها را گرفته، آن‌ها را به سفاهتی که نمی‌فهمند مبتلا کرده است. منافق به خاطر سود بیشتر، شخصیت خود را رها می‌کند و مثل آب در هر ظرفی شکل می‌گیرد و با هر شرایط کنار می‌آید، غافل از این که همیشه آلت دست و نردبان دو شخصیت متحجر و کافر و یا مفلح و مؤمن خواهد شد و از شرایط اجتماعی " استوقد نارآ" و طبیعی " کصیب من السماء" سهمی نخواهد برد. " فما ربحت تجارتهم ... ویکاد البرق یخطف أبصارهم ... ولو شاء اللّه لذهب بسمعهم وأبصارهم".
mohdiu

حجم

۳۸۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۰

تعداد صفحه‌ها

۵۱۶ صفحه

حجم

۳۸۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۰

تعداد صفحه‌ها

۵۱۶ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰
۵۰%
تومان