بریدههایی از کتاب در جست و جوی اسپینوزا
۳٫۷
(۶)
اما درباره پرسشهایی که در بالا مطرح شد، توافق عمومی محدود به این ایده است که ذهن یک فرایند است و نه یک چیز.
محمد طاهر پسران افشاریان
آیا ذهن و بدن دو چیز متفاوت اند یا فقط یک چیز؟ اگر یکی نیستند، آیا ذهن و بدن از دو جوهر متفاوت ساخته شدهاند یا از یک جوهر؟ اگر دو جوهر وجود دارد، آیا جوهرِ ذهن اول پدید میآید و موجب هستی بدن و مغز آن میشود، یا اینکه جوهرِ بدن اول پدید میآید و مغزش موجب ذهن میشود؟ همچنین، این جوهرها چهگونه همکنشی میکنند؟ اکنون که در پارهای جزئیات در حالِ فهم این هستیم که مدارهای عصبی چهگونه عمل میکنند، نحوه پیوند فعالیت آن مدارها به فرایندهای ذهنیای که میتوانیم خودکاویشان کنیم چیست؟ اینها از جمله موضوعات اصلیای هستند که در، به اصطلاح، مسئله ذهن ـ بدن مداخله دارند، مسئلهای که حل آن برای فهمیدن اینکه چه کسی هستیم اساسی است.
محمد طاهر پسران افشاریان
جیمز انسانها را به دو گروه تقسیم میکرد: آنهایی که روح شادی دارند، و آنهایی که روح بیماری دارند. انسان شاد شیوهای طبیعی برای ندیدن تراژدی مرگ، دهشت طبیعت در بدترین حالت تجاوزگریاش، یا تاریکیِ دورههای خاموشی ذهن بشر، دارد. از نظر جیمز اسپینوزا بهظاهر به طرز کلافهکنندهای یک روح شاد است، یکی از آنهایی که «ظرفیت فطری بیحدی برای رنج طولانی» و «گرایش به دیدن چیزها با خوشبینی» دارند.
بهرام
اینشتین در توضیح احساس مذهبی خودش ــ احساس مذهبیِ «عمیقترین نوع اذهان علمی» ــ نوشت که چنین احساسی «... شکل پرشورِ حیرت از هماهنگی قانون طبیعی را به خود میگیرد و هوشی با چنان برتری را آشکار میکند که همه تفکرات و اعمال نظاممند انسانها، در مقایسه با آن، اندیشه کاملاً بیاهمیتی است».[9] اینشتین با واژگانی بسیار زیبا این احساسات را چنین توضیح میدهد: «... شکلی از شادی و حیرت سرمست از زیبایی و شکوه این جهان که انسان فقط میتواند تصور مبهمی از آن را شکل دهد. این شادی احساسی است که تحقیق علمی واقعی قدرت روحیاش را از آن میگیرد، اما در عین حال نمودش را در آوازهای پرندگان مییابد.»
بهرام
تکامل ماشینآلات مغزی عاطفه و احساس ظاهرا بخش بخش سرهم شده است. ابتدا ماشینآلاتی برای تولید واکنش به یک شیء یا رویداد فرارسیدند، که به شیء یا موقعیت معطوف بودند ــ ماشینآلات عاطفه. دوم، ماشینآلاتی برای تولید یک نقشه مغزی و بعد تصویری ذهنی، تصور، فرارسیدند که معطوف به واکنشها و وضعیت به دستآمده اندامواره بودند ــ ماشینآلات احساس.
بهرام
. پژوهش در این موضوع که افکار چهگونه عاطفهها را به کار میاندازند، و عاطفههای جسمی چهگونه شکلی از افکار میشوند که آن را احساس مینامیم، منظری ممتاز از ذهن و بدن فراهم میکند؛ تجلیهای آشکارا متفاوتی از اندامواره انسانی که همچون واحدی یکپارچه در هم بافته شده است.
اما، این تلاش نتایج عملی بیشتری دارد. احتمال دارد توضیح زیستشناسی احساسها، و عاطفههای بسیار نزدیک به آنها، به درمان مؤثر برخی از اموری که علتهای عمده رنج انسانی هستند، کمک کند؛ اموری از قبیل افسردگی، درد، و اعتیاد.
بهرام
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۴۰۷ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۴۰۷ صفحه
قیمت:
۹۵,۰۰۰
تومان