بریده‌هایی از کتاب بیگانه

هر طور دلت می‌خواد تعریف کن.

چیزی را که فهمیده بود این بود که به دست‌ش دستبند خورده است و حقِ قانونی‌ش جلوی تقریباً ۱۶۰۰ نفر که زن و دو دختر جوان‌ش هم جزو آنها بودند خوانده شده است. این یک خواب نبود، و به سادگی یک دستگیری بود. برای دلیلی بود که او نمی‌توانست درکش کند، یک شرمساری عمومی. بهتر بود هر چه زودتر تمام‌ش کند، و اوضاع‌ش را درست کند. هر چند، حتی درون آن شوک و سردرگمی، هم فهمیده بود زندگیش تا مدت‌ها به حالت عادی برنخواهد گشت.

جک هوسکینز در مرخصی بود،

آنچه که به عنوان یک تعقیب جنایی برای یافتن همزاد قاتلی در یک قتل غیرمعمول آغاز شده، در چرخشی وهم انگیز تبدیل به داستانی غیرعادی می‌شود. استفاده ماهرانه کینگ از علوم جنایی کمک می‌کند تا داستان خود را در یک واقعیت بالینی معتبر به تصویر بکشد درحالیکه وحشت شدید در آن سو ایستاده است. Publishers Weekly

حقیقت یک یخِ نازکه، اما بیشتر مردم همه عمرشون بر روی‌ش اسکیت بازی می‌کنند و هرگز تا آخرین لحظه به درون اون نمی‌افتند. ما به درون اون افتادیم، اما به همدیگه کمک کردیم که بیرون بیاییم. ما هنوز هم داریم همدیگر رو کمک می‌کنیم.»

بیگانه از بسیاری از جهات، یک ترکیب ایده‌آل از ژانر وحشت فراطبیعی کلاسیک استیون کینگ و تاخت و تازهای اخیر او در آثار جنایی است. پیوند دادن یک طرح پیچیده جنایی با افسانه‌هایی هیولایی که بیشتر از چند شبح کتاب «آن» است... بیگانه یکی از قوی‌ترین کتاب‌های کینگ در دههٔ اخیر است. ترکیبی لذت بخش از یک جنایت وحشتناک و مسائل ماورائی که هم برای خوانندگان دائمی آثار کینگ و هم برای تازه‌واردان به طور یکسان سرگرم‌کننده و خوشایند است.

«اونا از چیزایی که نیاز دارن ببرن به تو یک لیست می‌دن.» «می‌تونن این کار را بکنن؟» مارسی دیگر فریاد نمی‌کشید، اما نزدیک بود بکشد. «فقط همین طوری وسایل ما را ببرن؟ مثلِ چیزی تو روسیه یا کرهٔ شمالی!» «اونا می‌تونن هر چیزی که توی مجوزِ جستجو درج شده را ببرن، اما تو خودت لیست اقلام را داشته باش. دخترا تلفنِ همراه‌شون با خودشونه؟» «شوخی می‌کنی؟ اون چیز عملاً به دست‌شون چسبیده.» «باشه. پلیس‌ها شاید بخوان تلفن تو را بگیرن. قبول نکن.» «اگر اونا به هر حال از دستم بگیرن‌ش چی؟» و واقعاً اهمیتی داشت؟ واقعاً داشت؟ «اونا این کار رو نمی‌کنن.

بیگانه از بسیاری از جهات، یک ترکیب ایده‌آل از ژانر وحشت فراطبیعی کلاسیک استیون کینگ و تاخت و تازهای اخیر او در آثار جنایی است. پیوند دادن یک طرح پیچیده جنایی با افسانه‌هایی هیولایی که بیشتر از چند شبح کتاب «آن» است... بیگانه یکی از قوی‌ترین کتاب‌های کینگ در دههٔ اخیر است. ترکیبی لذت بخش از یک جنایت وحشتناک و مسائل ماورائی که هم برای خوانندگان دائمی آثار کینگ و هم برای تازه‌واردان به طور یکسان سرگرم‌کننده و خوشایند است. Emily Burnham, The Bangor Daily News

قوانین برای دلیلی قوانین هستند.

چون که رالف در مورد تیره‌ترین شکش نسبت به بازپرس فلینت سیتی به جینی چیزی نگفته بود – که او احتمالاً آرزو داشته جمعیتی درست‌کار از شهروندان عصبانی روبروی عمارت دادگاه پیدایشان شود – جینی اجازه داد تا ساموئلز وقتی که چهارشنبه بعد از ظهر درِ خانهٔ رالف اندرسون ظاهر شده بود، وارد خانه شود، اما زن روشن کرده بود که دیگر کاری به کار او نخواهد داشت.

فرد به پاهایش گفت که حرکت کنند و به سمت آرلین بروند که او را آرام کند اما در وهلهٔ اول آنها حرکتی نکردند.

او به چگونگی مرگ مادرش فکر کرد، اینکه او دیگر هیچ کدام از این ها را نخواهد دید.

اول آن که پیوست عکس داشت باز کرد. کلاد بولتون در عکس چاپ شده روی لیوان شخصی‌اش جوانتر از وقتی بود که رالف قبل از دستگیری میتلند با او مصاحبه کرده بود.

یک بخش خوب از کتاب تحقیقات دقیق در خصوص موارد قانونی، تحقیقات جنایی جرم و تنظیمات دقیق کوک شده داستان است... این کتاب یک رمز و راز واقعا جذاب است... در این کتاب مکان‌های بسیار جالب و غریب به تصویر کشیده شده است. این موضوع که در این داستان خود رمز و راز –سوال- وحشتناک‌تر از حقیقت کشف شده است، از نقاط قوت کتاب است... بیگانه با ارائه ایده‌های نو به طرفداران استیون کینگ دقیقا همان چیزی را می‌دهد که آنها می‌خواهند و چیزی را اثبات می‌کند که هیچ شکی در آن نبوده است، اینکه رمان‌های او به همان خوبی همیشه هستند. Guardian