بریدههایی از کتاب سیاست اقتصادی؛ شش گفتار دربارهی سوسیالیسم، کاپیتالسیم، اقتصاد و سیاست
نویسنده: لودویگ فون میزس
مترجم:محمود صدری
انتشارات:انتشارات دنیای اقتصاد تابان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۹از ۴۸ رأی
۳٫۹
(۴۸)
بارها در روزنامهها خواندهاید و در سخنرانیها شنیدهاید که آلمان در دوران بازسازیهای اقتصادیِ پس از شکست در جنگ جهانی دوم، معجزه کرد. اما این کار اصلا معجزه نبود. کاری که آلمانیها کردند به کار بستنِ اصول اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد و اجرای روشهای سرمایهداری بود، گو اینکه کاملا هم همین کار را نکردند. همه کشورها میتوانند همین "معجزه" احیای اقتصادی را بیافرینند، گرچه باید بر این نکته تاکید کنم که احیای اقتصادی حاصل معجزه نیست بلکه حاصل و نتیجه به کار بستن سیاستهای اقتصادی روشن است.
Soheyla
دولت باید مراقبت و پشتیبانی کند اما نه از خود مردم بلکه باید پاسدار اوضاع و احوالی باشد که در آن افراد، تولیدکنندگان، بازرگانان، کارگران، کارآفرینان مبتکر، پساندازکنندگان، و مصرفکنندگان بتوانند هدفهای خود را در سایه صلح دنبال کنند. اگر دولت همین کار را بکند و کار دیگری نکند وضعی که مردم برای خودشان ایجاد میکنند از آنچه دولت شاید بتواند، بسیار بهتر خواهد بود.
Soheyla
ایده اولیه این بود که هر عضو مجلس قانونگذاری باید نمایندگی همه ملت را بر عهده گیرد. نماینده فقط بدان علت از یک منطقه انتخاب میشد که رایدهندگان همان منطقه او را میشناختند و به او اعتماد داشتند. اما غرض این نبود که نماینده وارد دولت شود که برای موکلانش چیز خاصی طلب کند و مثلا بخواهد برای حوزه انتخابیهاش مدرسه و بیمارستان و تیمارستان جدید ساخته شود و در نتیجه بر هزینههای دولت افزوده شود.
HaMiD
کشور کوچک سوئیس در مرکز اروپا از نظر منابع طبیعی بسیار فقیر است. معدن زغالسنگ ندارد، مواد معدنی و منابع طبیعی دیگر هم ندارد. اما مردم این کشور، سدههاست که سیاستهای کاپیتالیستی را بهکار بستهاند و ادامه دادهاند. مردم سوئیس بالاترین سطح زندگی را در اروپای قارهای دارند و کشورشان یکی از مراکز بزرگ تمدن است. من این را نمیفهمم که کشوری مانند آرژانتین، که جمعیت و مساحتش بسیار بیش از سوئیس است، چرا نباید پس از چند سال سیاستگذاری خوب، به همان کیفیت زندگی در سوئیس دست یابد. لیکن، همانطور که قبلا هم گفتم، تحقق چنین هدفی به سیاستگذاری خوب نیاز دارد.
HaMiD
کشورها برای دست یافتن به رونق و رفاه فقط یک راه دارند: اگر سرمایه افزایش یابد، بهرهوری نهایی کار هم افزایش مییابد و در پی آن دستمزدهای واقعیهم بالا میرود
HaMiD
بهبود قابلیت اقتصادی کشورها در جهان، موکول به صنعتی شدن آنهاست. چنین کاری هم فقط از طریق افزایش انباشت سرمایه و افزایش سرمایهگذاری، شدنی است
HaMiD
ن چیزی که برای ثروتمند کردن کشورهای درحالتوسعه و رساندن آنها به سطح ایالات متحده لازم است فقط سرمایه است و البته آزادیِ عمل این سرمایه در چارچوب اصول بازار و نه ضوابط دولتها.
HaMiD
تورم، سیاستگذاری است و سیاستگذاری تغییرپذیر است. بنابراین دلیلی ندارد که تسلیم تورم شویم. اگر کسی تورم را شر میداند، باید جلو چاپ پول را بگیرد. باید بودجه دولت متوازن شود. البته افکار عمومی هم باید از این نظر حمایت کند. باسوادها باید به مردم عادی کمک کنند که این موضوع را بفهمند. منتخبان مردم، اگر حمایت افکار عمومی را پشت سر داشته باشند میتوانند سیاست تورمی را کنار بگذارند.
HaMiD
جانمایه و بنیادهای این مبحث، دقیقا اینهاست: با افزایش مقدار پول، قدرت خرید هر واحد این پول کاهش مییابد. این همان چیزی است که بر امور شخصی افراد، تاثیر نامطلوب میگذارد و این افراد آن را نمیپسندند. کسانی که از تورم بهرهمند نمیشوند، از آن شکایت دارند.
HaMiD
اما این پرزیدنت کلیولندرئیسجمهور دموکرات بود که در پایان دهه ۱۸۸۰، تصمیم کنگره را برای اعطای مبلغ ناچیزی -حدود ۱۰ هزار دلار- به یک جمعیتِ آسیبدیده، وتو کرد و در دفاع از این کارش نوشت: این وظیفه شهروندان است که از دولت حمایت کنند، نه اینکه دولت از شهروندان حمایت کند." این سخنی است که باید همه سیاستمداران به دیوار اتاقشان بکوبند و به هر کس که به تمنای پول سراغشان میآید نشان دهند.
HaMiD
اما این پرزیدنت کلیولندرئیسجمهور دموکرات بود که در پایان دهه ۱۸۸۰، تصمیم کنگره را برای اعطای مبلغ ناچیزی -حدود ۱۰ هزار دلار- به یک جمعیتِ آسیبدیده، وتو کرد و در دفاع از این کارش نوشت: این وظیفه شهروندان است که از دولت حمایت کنند، نه اینکه دولت از شهروندان حمایت کند." این سخنی است که باید همه سیاستمداران به دیوار اتاقشان بکوبند و به هر کس که به تمنای پول سراغشان میآید نشان دهند.
HaMiD
سرانجام تردیدها آغاز شد. با استمرار تورم، مردم به این فکر افتادند که خریدنِ هر چیزی که یافت میشود، عاقلانهتر از نگهداشتن پول است. بهعلاوه، به این نتیجه رسیدند که در چنین اوضاع و احوالی اگر وامگیرنده و بدهکار باشند بهتر از این است که وامدهنده و طلبکار باشند. پس، تورم خوردنِ خودش را آغاز کرد.
در آلمان، این وضع دقیقا تا ۲۰ نوامبر ۱۹۲۳ ادامه یافت. مردمی که به این نتیجه رسیده بودند که پولشان همین پول تورمزده است، متوجه این هم شدند که گویا وضع در حال تغییر کردن است. در پاییز ۱۹۲۳ که تورم آلمان به اوج رسیده بود، کارخانههای آلمان دستمزد کارگران را روزانه و قبل از شروع کار به آنان میپرداختند. کارگران با همسرانشان میآمدند، دستمزد چند میلیون مارکی خود را از کارخانه میگرفتند و به زنان میدادند و آنها سریعا راهی بازار میشدند و هرچه میدیدند میخریدند. این زنان، مانند بقیه مردم، میدانستند ارزش پولی که در دست دارند، فردا نصف خواهد شد. پولی که در جیب مردم بود مانند شکلاتی بر آتش آب میشد. این مرحله تورم آلمان دیری نپایید و چند روز بعد، کابوس پایان یافت: مارک کاملا بیارزش شد و قرار شد پول جدیدی جایش را بگیرد.
HaMiD
نتیجه این ارزشزدایی از سکه و افزایش مقدار پول که با آن رخ داد، افزایش قیمتها بود و چارهای که برای این افزایش قیمت اندیشیده شد، صدور فرمان کنترل قیمت بود. امپراتوران روم هنگامی که میخواستند قانونی را اجرا کنند، چندان اهل ملایمت نبودند. برای کسانی که در پی قیمتهای بالاتر بودند کیفر مرگ مقرر کردند که از نظر خودشان هم مجازات کمی نبود. کنترل قیمتها را اِعمال کردند اما جامعه را از دست دادند که نتیجهاش از هم پاشیدگی امپراتوری روم و از بین رفتن نظام تقسیم کار بود.
HaMiD
بگذارید یکی از نمونههای مداخلهگرایی را بررسی کنیم که در بسیاری از کشورها رایج است و دولتها، خاصه در شرایط تورمی، مدام آن را میآزمایند. این نمونه، کنترل قیمتهاست. دولتها پس از آنکه با عرضه پول، موجب تورم میشوند و داد مردم از افزایش قیمتها در میآید، معمولا به سیاست مهار قیمتها متوسل میشوند. نمونههای مشهور شکستخورده روشهای مهار قیمت پرشمارند
HaMiD
مصرفکننده آمریکایی، هم خریدار است هم رئیس. موقع بیرون آمدن از فروشگاههای آمریکایی، معمولا چنین نوشتهای میبینید: "از حمایت شما سپاسگزاریم. لطفا باز هم بیایید." اما هنگام مراجعه به فروشگاهی در کشوری تمامتخواه مثل اتحاد شوروی امروزی یا آلمان تحت فرمان هیتلر، مغازهدار به شما میگوید: "سپاسگزار پیشوا باشید که اینها را به شما میدهد."
HaMiD
"سوسیالیسم در روسیه سطح متوسط زندگی را چنان بهبود نبخشیده است که قابل مقایسه با بهبود سطح متوسط زندگی در آمریکا، در همان دوره، باشد."
HaMiD
واقعیت این است که محاسبه اقتصادی و در نتیجه همه برنامهریزیهای تکنولوژیک فقط با وجود قیمتهای پولی میسر است و منظور هم تنها قیمتهای پولیِ کالاهایی که مصرفکنندگان میخرند، نیست؛ بلکه قیمتهای پولیِ عوامل تولید هم هست. معنای این سخن این است که باید بازارهای مواد اولیه، کالاهای نیمساخته، ابزارآلات و ماشینها، و همه انواع کارهای انسانی و خدمات انسانی وجود داشته باشد.
سوسیالیستها برای این واقعیت، توضیحی نداشتند.
HaMiD
معنای واقعی آزادی، آزادیِ خطا کردن است. چیزی که باید بدانیم و محقق سازیم این است. ما مجازیم از راهی که همشهریانمان پولشان را خرج میکنند یا شیوه زندگیشان بهشدت انتقاد کنیم. میتوانیم معتقد باشیم کاری که دیگران انجام میدهند کاملا احمقانه و غلط است؛ اما در جامعه آزاد مردم برای ابراز عقاید خود درباره همشهریان و دعوت از آنان برای تغییر شیوه زندگیشان راههای زیادی دارند. میتوانند کتاب و مقاله بنویسند؛ میتوانند سخنرانی کنند؛ حتی میتوانند کنار خیابان موعظه کنند و اینها کارهایی است که در بسیاری از کشورها انجام میشود. اما نباید کسی پلیس رفتار دیگران شود و مانع انجام برخی کارها توسط آنها شود. دلیلش روشن است. همان کسی که پلیس رفتار مردم میشود، دوست ندارد دیگران با خودش همان کار را بکنند.
HaMiD
اما تصورِ اینکه دولتِ سرمایهداری میتواند با کنترل مصرف مردم، آنان را از صدمه زدن به خودشان بازدارد، تصوری اشتباه است. باور به اینکه دولت، مقام پدری دارد و نگهبان همگان است، باورِ دوستداران سوسیالیسم است
HaMiD
به گمان این افراد، مدیران صنایع، بازرگانان و صاحبان کسبوکارها، و کارفرمایان، روسای واقعی نظام اقتصادیاند. این توهم است. روسای واقعیِ نظام اقتصادی، مصرفکنندگان هستند که اگر مصرف کردن خود را در یکی از شاخههای کسبوکار متوقف کنند، مالکان و مدیران این شاخه یا موقعیت برتر خود را در نظام اقتصادی از دست میدهند یا ناگزیر میشوند رفتار خود را مطابق میل و دستور مصرفکنندگان عوض کنند.
HaMiD
حجم
۱۲۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۱۲۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰۵۰%
تومان