مأموریتم سلب مالکیت ثروتی است که بانکِ تو از حلقوم فقرا بیرون میکشد
Mohammad
مثل خردهبورژواها لباس میپوشید اما دل و عقلش طرفدار طبقهی کارگر بود.
Mohammad
قوی به خاطر منافعش ضعیف را زیر پا له میکند، استثمارش میکند و همان اندکی را هم که برایش باقی مانده، از چنگش بیرون میکشد. عقل به او حکم میکرد تا وضع را خرابتر از اینی که هست نکند.
جواد
من روشنفکر نیستم، آدم سادهایام، یک یهودی کوچولوی دهاتی که به انقلاب همچون امکانی برای تغییر زندگی خودش و شرایط زندگی مردمش اعتقاد دارد. آیا من حق ندارم متنی بخوانم که چیزی به من بدهد و پیامهای مترقیانهای به من برساند؟
جواد
ای کاش میشد همانجور که مثلاً آدم یک جلیقه اندازه میگیرد و میبُرد، زندگیاش را اندازه بگیرد و بِبُرد.
مدال
کافکا از محبوبیت چندانی نزد کمونیستها برخوردار نیست. آنها طرفدار ادبیات متعهد بودند، ادبیاتی که باید در خدمت امر تبلیغ و ترویج انقلاب باشد. امری که در مورد آثار کافکا بههیچوجه صدق نمیکرد.
جواد
قوی به خاطر منافعش ضعیف را زیر پا له میکند،
AS4438
فقط آن کسی جامعه را تغییر میدهد که ناراضی باشد، که مسائل را تغییرناپذیر نداند، که هیچوقت واقعاً احساس سرخوشی نکند.
مدال
احساس میکرد عیسیمسیح در جبههی اوست؛ «میتوانی روی من حساب کنی راتینهو. من هم مثل تو یک انقلابیام. جانم را برای انقلاب دادهام. منتها کسی حرفم را نفهمید. حالا برای من معابد عظیمالجثه میسازند. من اما نمیخواهم توی معابد باشم، بل میخواهم در خیابانها، مزارع و کارخانهها باشم، پیش تودهها
Amir Ganjkhani
هیچ جانوری به درندگی سرمایهای نیست که با انعطافپذیری یک حیوان درندهی دیگر همواره و همهجا آمادهی حمله بردن است.
محمد امین