بریدههایی از کتاب نفر بعدی که در بهشت ملاقات می کنید
۴٫۰
(۷۳)
و من فهمیدم که اگر واقعاً کسی را دوست داشته باشی، راهی برای برگشت به او پیدا میکنی.»
فاطمه
باخت، به اندازهٔ خود زندگی قدمت دارد. اما ما علیرغم تکاملمان، هنوز نتوانستهایم آن را بپذیریم.
mahzad
عشق زمانی پیش میآید که که کمتر از همیشه انتظارش را داریم. عشق زمانی پیش میآید که بیشتر از همیشه بدان نیاز داریم. عشق زمانی پیش میآید که پذیرای آن هستید یا دیگر نمیتوانید انکارش کنید. اینها عباراتی هستند که حقایق مختلفی از عشق را در خود گنجاندهاند.
mahzad
«رستگاری اینگونه نصیب آدم میشود. اشتباهات ما درهایی را برایمان باز میکند تا کار درست را انجام دهیم.»
Mina.Hp
پایان تنهایی زمانی است که کسی به تو نیاز داشته باشد؛ و دنیا پر از نیاز است
Mina.Hp
باخت، به اندازهٔ خود زندگی قدمت دارد. اما ما علیرغم تکاملمان، هنوز نتوانستهایم آن را بپذیریم.
Hosein Ald
«اینکه پایان تنهایی زمانی است که کسی به تو نیاز داشته باشد؛ و دنیا پر از نیاز است.»
mahzad
«این را به خاطر داشته باش آنی. زمانی که چیزی میسازیم، آن را روی شانهٔ کسانی که پیش از ما آمده بودند، بنا میکنیم. و زمانیکه از هم فرو میپاشیم، کسانی که پیش از ما آمده بودند کمک میکنند از نو ساخته شویم.»
mahzad
«تو متوجه نمیشوی. من نیاز داشتم که تو را نجات بدهم. این کار به من اجازه داد تا جانی که گرفته بودم را جبران کنم.»
«رستگاری اینگونه نصیب آدم میشود. اشتباهات ما درهایی را برایمان باز میکند تا کار درست را انجام دهیم.»
«Ashkan»
"سمیر". یا اگر ترجیح میدهی، دکتر سمیر. این بالا لقبها هیچ ارزش و معنایی ندارند.
«Ashkan»
آبی. همهچیز آبی بود، از یک طیف؛ طوری دور آنی پیچیده بود که گویی با آن رنگ شده. احساس سبکی میکرد و به طرز عجیبی کنجکاو بود.
helya.B
«چون ما زخمهایمان را بیشتر از التیامها، میپذیریم. همهٔ ما روزی که آسیب دیدهایم را دقیق به خاطر داریم، اما چه کسی روزی که زخمهایش دیگر کمرنگ شده بودند را به یاد دارد؟»
mahzad
«رازها. ما فکر میکنیم با نگه داشتنشان، اوضاع را کنترل میکنیم اما تمام وقت، این آنها هستند که افسار ما را در دست میگیرند.»
mahzad
«خیلی سرافکنده بودم. این باعث شده بود به تو سخت بگیرم، درحالیکه تمام تلاشم این بود که به خودم سخت بگیرم. آنی، پشیمانیهای ما کورمان میکند. ما نمیفهمیم که وقتی خودمان را تنبیه میکنیم، چه کسان دیگری همراه ما مجازات میشوند.»
mahzad
«فقط به این دلیل که همه چیز را درست میبینی به این معنا نیست که آنها را به موقع میبینی.»
mahzad
«این فکر، احمقانه بود. عشق، انتقام نیست. نمیتوان آن را مثل سنگ پرتاب کرد؛ و تو نمیتوانی آن را خلق کنی تا مشکلاتت را حل کند. اجبار در عشق، مثل این است که گلی را بچینی و بعد اصرار کنی که رشد کند.»
mahzad
عشق زمانی پیش میآید که که کمتر از همیشه انتظارش را داریم. عشق زمانی پیش میآید که بیشتر از همیشه بدان نیاز داریم. عشق زمانی پیش میآید که پذیرای آن هستید یا دیگر نمیتوانید انکارش کنید.
Mina.Hp
«رازها. ما فکر میکنیم با نگه داشتنشان، اوضاع را کنترل میکنیم اما تمام وقت، این آنها هستند که افسار ما را در دست میگیرند.»
Mina.Hp
پشیمانیهای ما کورمان میکند. ما نمیفهمیم که وقتی خودمان را تنبیه میکنیم، چه کسان دیگری همراه ما مجازات میشوند
Mina.Hp
عشق، انتقام نیست. نمیتوان آن را مثل سنگ پرتاب کرد؛ و تو نمیتوانی آن را خلق کنی تا مشکلاتت را حل کند. اجبار در عشق، مثل این است که گلی را بچینی و بعد اصرار کنی که رشد کند
Mina.Hp
حجم
۱۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۱۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان