بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عشق های زودگذر ماندگار | طاقچه
تصویر جلد کتاب عشق های زودگذر ماندگار

بریده‌هایی از کتاب عشق های زودگذر ماندگار

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۱۷ رأی
۴٫۱
(۱۷)
عقایدی به ما القا می‌کردند، بی‌آن‌که خودمان خبر داشته باشیم، پایه و اساس آن عقاید نفرت از همهٔ دشمنان رفاه میهن‌مان بود.
جواد
خوشبختی ما در باهم بودن خلاصه می‌شد، یقین داشتیم که عصارهٔ زندگیِ در این جهان همین جا ست.
Mitir
اشتباه فاحش و خطرناکی که در زندگی مرتکب می‌شویم، جست‌وجوی بهشتی است که دوام بیاورد.
Mitir
رژیم رِس را نمی‌کشد، چون دوره دورهٔ استالین نیست. آرام‌آرام با حرکت بطئی دیوان‌سالاری، مرگی تدریجی را بر او تحمیل می‌کنند. محاکمه، محکومیت، آزادی. و محاکمه از نو...
Mitir
خیلی زود دستش می‌آید که همهٔ جوامعْ آدم‌هایی همسان می‌پرورانند، کسانی با ویژگی‌هایی قابل‌پیش‌بینی و یکسان که فقط به خوردن و خوابیدن و تولیدمثل می‌پردازند، آدم‌هایی که تسلیم قدرت دولتی می‌شوند که از آن‌ها به عنوان ابزار ویرانگر استفاده می‌کند و باعث می‌شود در جنگ‌ها به جان هم بیفتند.
Mitir
عشق ماهیت مخرب دارد. تمامیت‌خواهی، که نسل ما با سست‌ترین شکل آن آشنا بود، به‌محض دیدن دو انسان دست‌دردست می‌ترسید از حیطهٔ قانون بگریزند. تخطی از اصول اخلاقی کم از اقدام علیه امنیت ملی نبود. خلوت در اتاق مهمان‌خانه خطرناک بود، زیرا اصول تمامیت‌خواهی را که در آخرین کنگرهٔ حزب تصویب شده بود زیر پا می‌گذاشت.
Mitir
یأس و سرخوردگی اندکی که در خود حس می‌کردیم، گروهی از ما را در کلاس نگه داشته بود. دور معلم را گرفتیم که گیج و آشفته بود. یکی از رفقای ما پا پیش گذاشت؛ «به نظرم زیادی شیک‌وپیک و مرتب بود.» این توصیف که در نگاه اول موضوعیت نداشت، عین حقیقت بود: بله، آن مرد بیش‌ازاندازه نرم و نظیف، بوی نای تاریخ آن دوره را نداشت.
جواد
حکومت‌ها تغییر می‌کنند. آن‌چه تغییرناپذیر می‌ماند حرص و آز و زیاده‌خواهی انسان است و درهم شکستن همنوعان و تبدیل آن‌ها به جانورانی بی‌رگ که غیر خوردوخواب به چیزی نمی‌اندیشند.
mad poet
«سناریویی علمی ـ تخیلی. فردا که این رژیم فاسد وربیفتد خودمان را در بهشت سرمایه‌داری می‌بینیم و مردمی که آن بالا در جایگاه می‌ایستند، میلیونرها، ستارگان سینما، سیاستمداران آفتاب‌سوخته هستند و در محل استقرار روشنفکران... کسانی مثل ژان‌پل سارتر... او هم که تازگی‌ها مُرد. حالا یکی دیگر را پیدا می‌کنند. نکتهٔ جالب‌تر می‌دانی کجاست؟ این‌که همین جمعیت دوباره از جلوِ جایگاه رژه می‌روند، درست با همین ترتیب. اهمیتی هم نمی‌دهند کی آن بالاست. همین به زندگی جامعهٔ انسانی ما معنا می‌بخشد. بله، به جای مجسمهٔ لنین تصویر آدم خانم‌باز فراک‌پوشی را عَلَم می‌کنیم. یک روزی این اتفاق می‌افتد. آن موقع هم همین سه دسته حضور خواهند داشت. رؤیازده‌های بی‌اعتنا که در اکثریت هستند، یک عده خودمحور و کلبی‌مسلک و چند شورشی در حاشیه...»
Mitir
غیر از انتقاداتش به نقص‌های رژیم آن روزهای روسیه، منتقدِ نوکرمآبیِ همهٔ آدم‌ها در همهٔ زمان‌ها بود، صفتی که آن‌ها را وا می‌داشت ذکاوت را کنار بگذارند و بیفتند به دنبال بقیهٔ گلّه.
کاربر ۶۷۴۷۱۰۵
پیرمردهای کرملین در حس عشق و محبت ما خرابکاری می‌کنند، سفر آزادانهٔ ما را ممنوع می‌کنند، یا نمی‌گذارند کتاب‌هایی که جوانان در غرب می‌خوانند بخوانیم و شنیدن موسیقی غربی را قدغن کرده‌اند... بعضی هم به‌شوخی می‌گفتند چرا نمی‌گذارید قبل از سوار شدن به ماشین کروکی‌مان در بار سانست بولوار یک پیک دوبل بزنیم. روزگاری که رؤیای زندگی آرمانی در جامعه‌ای با شعار برابری و برادری داشتم حالا به تاریخ پیوسته بود... هرگز نمی‌پذیرفتیم که این تبعیض‌های ناروا ما را از راهی که در کام‌جویی پیش گرفته‌ایم بازدارد.
Mitir
سرنوشت نسل ما تحت‌تأثیر فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی قرار داشت و پیوتر از آن موقع تا به امروز به هزار ترفند متوسل شده و سفرهای بسیار داشته و سعی کرده یاد بگیرد که با زندگی مدرن کنار بیاید تا از زمانه عقب نماند.
جواد
اکثر روشنفکران معترض تا آن موقع به امریکا مهاجرت کرده بودند، همه شده بودند کارشناس مسائل روسیه و دربارهٔ ویژگی‌های اخلاقی و غیرقابل‌پیش‌بینی مردم داد سخن می‌دادند. این ضرب‌المثل قدیمی هم وِرد زبان همه‌شان بود، «روس‌ها هیچ‌وقت به هدف خود نمی‌رسند، چون همیشه جلوتر از آن می‌دوند.»
جواد

حجم

۱۶۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۳۰ صفحه

حجم

۱۶۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۳۰ صفحه

قیمت:
۳۴,۵۰۰
۱۷,۲۵۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد