بریدههایی از کتاب ظرافت جوجه تیغی
۳٫۸
(۱۹۸)
زیبایی گوهری است که هر چیزی را قابل بخشش میکند، حتا ابتذال را.
Ali Safari
شاید زنده بودن یعنی همین: دنبال کردن لحظههایی که میمیرند.
fatemeh.gh
ناخودآگاه درخشانترین قدرت اراده آگاه ماست که، وقتی احساسات ما با آن مخالفت میکند، برای رسیدن به هدفهای خود از تمام حیلهها استفاده میکند.
فرشته
وقتی نگرانم، به پناهگاهم میروم. هیچ نیازی به مسافرت ندارم. رفتن و پیوستن به قلمرو خاطرات ادبیام کفایت میکند. زیرا چه وسیله تفریحی شریفتر و چه همصحبتی سرگرمکنندهتر از ادبیات وجود دارد و چه هیجانی لذتبخشتر از هیجانی است که خواندن کتاب نصیب انسان میکند.
فرشته
آدمها در جهانی زندگی میکنند که در آن واژهها حکومت میکنند و نه عملها و اینکه صلاحیت نهایی در تسلط بر زبان است.
مسعود
کسی که با اشتها آشنا نیست، اولین سوزش گرسنگی هم یک درد است و هم یک اشراق.
مسعود
با نگاهی هیجانزده از کاغذمرده چیزی را بیرون میکشیدند که بهنظر زنده میآمد.
FtmPrzd
یوزپلنگِ در حال حرکت معیار ماست؛ تمام حرکتهای آن به نحوی هماهنگ پایهریزی شده، بهطوریکه آدم یک حرکتش را از حرکت بعدی تمیز نمیدهد و دویدن حیوانِ وحشیِ درشتهیکل به نظرمان به صورت یک حرکت طولانی میآید که بیانگر نمادِ زندگیِ عمیق و بیعیب و نقص است.
بنفشه آریاراد
: «آنهایی که میدانند کاری بکنند آن کار را میکنند، آنهایی که نمیدانند آموزش میدهند، آنهایی که نمیدانند آموزش بدهند به آموزشدهندگان آموزش میدهند، آنهایی که نمیدانند به آموزشدهندگان آموزش بدهند سیاست را پیشه خود قرار میدهند.»
marzieh rezaee
به هر تقدیر، نوجوانها خیال میکنند که وقتی، با تقلید بزرگسالان، خود را بزرگ به شمار آورند به مراد دلشان خواهند رسید. حال آنکه بزرگسالان بچه باقی ماندهاند و از برابر زندگی و دشواریهای آن میگریزند.
tt
وقتی کسی از خودش نفرت دارد، این را حس نمیکنید؟ این نفرت موجب میشود که او در عین زنده بودن مرده باشد، احساسهای بد را بیحس کرده باشد و همینطور احساسهای خوب را تا نتواند تهوع از خود را احساس کند.
tt
زندگی یک دم است، امروز بیست سال داری فردا هشتاد سال
mobina nazarie
شاید زندگی یعنی همین: ناامیدی بسیار، ولی همینطور لحظههایی از زیبایی که، در آن لحظهها، زمان همان زمان نیست.
mobina nazarie
وقتی پیکار بر ضد ستیزهجوییِ بَدَویت به سلاحهایی چون کتاب و واژهها مجهز شود کار آسان میگردد.
mahyas
زیبایی در کجاست؟ در چیزهای بزرگ که، مثل دیگر چیزها، محکوم به نابودیاند، یا اینکه در چیزهای کوچک که، بیادعا در همه موارد، میتوانند در لحظهها گوهری از ابدیت را خاتمکاری کنند.
Mahbubeh 1993
زحمت بسیار لازم است تا کسی بتواند خودش را از آنچه هست ابلهتر نشان دهد.
کتاب باز
من به سیاست کاری ندارم. سیاست اسباببازیِ دست پولدار کوچولوهاست که آن را به کسی قرض نمیدهند
فاطمه :)
من جزو آن هشت درصد از جمعیت جهانم که نگرانیشان را با تعمق در اعداد برطرف میکنند.
شمع
«آنهایی که میدانند کاری بکنند آن کار را میکنند، آنهایی که نمیدانند آموزش میدهند، آنهایی که نمیدانند آموزش بدهند به آموزشدهندگان آموزش میدهند، آنهایی که نمیدانند به آموزشدهندگان آموزش بدهند سیاست را پیشه خود قرار میدهند.»
ز. آروشا دهقان
خانم میشل ظرافت جوجهتیغی را دارد: از بیرون پوشیده از خار، یک قلعه واقعیِ نفوذناپذیر، ولی احساسم به من میگوید که از درون او به همان اندازه جوجهتیغی ظریف است: حیوان کوچک بیحال، بهشدت گوشهگیر و بیاندازه ظریف.
شمع
حجم
۲۸۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۲۸۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
قیمت:
۱۶۵,۰۰۰
تومان