بریدههایی از کتاب ظرافت جوجه تیغی
۳٫۸
(۱۹۸)
خانم میشل ظرافت جوجهتیغی را دارد: از بیرون پوشیده از خار، یک قلعه واقعیِ نفوذناپذیر، ولی احساسم به من میگوید که از درون او به همان اندازه جوجهتیغی ظریف است: حیوان کوچک بیحال، بهشدت گوشهگیر و بیاندازه ظریف.
صبا بانو:)
وقتی که بیماری وارد یک کانون خانوادگی میشود، فقط بر یک جسم چیره نمیشود بلکه بین قلبها تارهای سیاهی میتند که در میان آنها امید رفتهرفته مدفون میشود. بیماری، مثل تارهای عنکبوتی که به طرحها و نفس کشیدنهای ما بپیچد، روز به روز، زندگی ما را بیشتر میبلعید.
saeedeh
هیچچیز بیرحمتر و ناعادلانهتر از واقعیت بشری نیست: آدمها در جهانی زندگی میکنند که در آن واژهها حکومت میکنند و نه عملها و اینکه صلاحیت نهایی در تسلط بر زبان است
Zahra.kazemi6
مهم مردن و در چه سنی مردن نیست، مهم این است که آدم به هنگام مردن در حال انجام دادن چه کاری است
Fateme Nahavandi
چه هیجانی لذتبخشتر از هیجانی است که خواندن کتاب نصیب انسان میکند.
AS4438
آنکس که بذر آرزو میپاشد، سرکوبی درو میکند.
pejman
هر چیزی به وقتش میآید، برای کسی که میتواند منتظر بماند...»
Mahsa Bi
یکی از بالاترین موفقیت بازی گو این است که ثابت میکند برای بُردن، باید زندگی کرد ولی همینطور اجازه داد که دیگری هم زندگی کند. آن کسی که خیلی آزمند است بازی را خواهد باخت. بازی گو یک بازی ظریف توازن است که در جریان آن باید، بیآنکه حریف نابود شود، امتیاز بهدست آورد. سرانجام، زندگی و مرگ در آن نتیجههای ساختاری است که خوب باید بنا شده باشد
پرویز
بهنظر داراها اینطور میآید که افراد خردهپا، شاید بهعلت اینکه زندگی آنها ارزش چندانی ندارد و محروم از اکسیژن، پول و مردمداریاند، احساسات انسانی را با شدت کمتری درک میکنند و با بیاعتنایی زیادی با آن روبهرو میشوند. چون ما سرایدار بودیم، بهنظر میآمد که پذیرفته شده است که مرگ برای ما در روند طبیعی امور قرار دارد و چیزی عادی و پیشپا افتاده است حال آنکه برای داراها چیزی غیر عادلانه و واقعهای ناگوار شمرده میشود.
Ali Safari
باید چیزی پایان یابد، باید چیزی آغاز شود.
شمع
آدمها خیال میکنند بهدنبال ستارهها میگردند ولی مثل ماهی قرمزهای داخل پارچ کارشان پایان مییابد. از خودم میپرسم آیا سادهتر این نیست که از همان ابتدا به بچهها یاد بدهند که زندگی پوچ است. این امر ممکن است پارهای از لحظههای زیبای دوران کودکی را نابود کند ولی، در عوض، به بزرگسالان اجازه میدهد زمان بسیار قابل توجهی را هدر ندهند ــ جدا از اینکه آدم، دستکم، از خطر یک ضربه روحی، ضربه پارچ، در امان خواهد ماند.
پرویز
اگر آینده را فراموش کنی زمان حال را از دست میدهی
صبا بانو:)
آدمها خیال میکنند بهدنبال ستارهها میگردند ولی مثل ماهی قرمزهای داخل پارچ کارشان پایان مییابد.
shakiba
ولی اگر کسی از فردا هراس دارد به خاطر این است که نمیداند چگونه حال را بسازد و وقتی کسی نمیداند چگونه حال را بسازد، به خود میگوید که فردا خواهد توانست آن را بسازد و این چرند است زیرا فردا همیشه بدل به امروز میشود، متوجه هستید؟
Sara Lalehzari
زحمت بسیار لازم است تا کسی بتواند خودش را از آنچه هست ابلهتر نشان دهد.
Parinaz
تمام خانوادههای خوشبخت شبیه هماند ولی خانوادههای بدبخت هریک به شیوه خود بدبخت است،
فرشته
چه وسیله تفریحی شریفتر و چه همصحبتی سرگرمکنندهتر از ادبیات وجود دارد و چه هیجانی لذتبخشتر از هیجانی است که خواندن کتاب نصیب انسان میکند.
کتاب باز
برای اولینبار در زندگیام مفهوم هرگز را احساس کردم. آری بسیار وحشتناک است. این واژه را آدم صد بار در روز به زبان میآورد و نمیفهمد که چه میگوید تا وقتی که با «دیگر هرگز» واقعی روبهرو شود.
Mahbubeh 1993
اگر میخواهی خودت را درمان کنی دیگران را درمان کن و از این عقبگرد مطلوب بخند یا گریه کن
AS4438
نباید فراموش کرد که روشنبینی موفقیت را ناگوار میکند حال آنکه در پیشپا افتادگی و حقارت همیشه این امید وجود دارد که وضعیت تغییر کند.
donye.book
حجم
۲۸۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۲۸۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
قیمت:
۱۶۵,۰۰۰
تومان