بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رشد | صفحه ۲۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب رشد

بریده‌هایی از کتاب رشد

۴٫۵
(۲۸۲)
که پس از شکل گرفتن و تکامل یافتن، باید به دنبال راهی بزرگ‌تر برای حرکت کردن و جهتی برتر برای دویدنش بود.
افسان
در این دوره بود که به این نکته رسیدم که انسان در یک مرحله خودش را کشف می‌کند و در یک مرحله این معدن را استخراج و تصفیه می‌کند و در یک مرحله به استخراج شده‌ها و آهن‌های تصفیه شده شکل می‌دهد و آنها را به صورت ماشین‌ها و ابزارهای گوناگون در می‌آورد و به تکامل می‌رساند. ولی مسأله در همین‌جا خلاصه نمی‌شود که پس از شکل گرفتن و به تکامل رسیدن، نوبت رهبری کردن و جهت دادن به ماشین‌های تکامل یافته می‌رسد.
افسان
در حالی که برای شناخت اینکه برای چه هستم، باید بدانم با چه چیزهایی هستم.
افسان
در برابر دیگران که می‌گویند برای چه آفریده شده‌ایم، خیلی پر طمطراق و شتاب‌زده می‌گوییم برای تکامل. و طرف بدون اینکه مفهومی از خودش، از استعدادهایش، از نقص‌ها و کمبودها و نیازهایش و از شکل گرفتن‌ها و به اوج رسیدن استعدادهایش در نظر داشته باشد، زبانش بند می‌آید... و مبهوت نگاه می‌کند. و اگر عصیانگرتر و طوفانی‌تر باشد با خستگی می‌پرسد، خب اصلاً تکامل برای چه؟ چرا تکامل پیدا کنیم؟ من نمی‌خواهم به کمال برسم. این هر دو عکس‌العمل از آنجا مایه می‌گیرند که هنوز معناها را ندیده، به کلمه‌ها رسیده‌ایم و به جای همپایی و همراهی، کلمه‌ها را به یکدیگر هدیه داده‌ایم و مطالب را بسته‌بندی شده برای هم پرت کرده‌ایم.
افسان
خسر، رشد، تکامل هم از آن کلمه‌هایی هستند که بسته‌بندی شده به ما هدیه شده‌اند، بدون آنکه آنها را یافته باشیم با آنها به بازی نشسته‌ایم.
افسان
هیچ چیز بی‌حاصل‌تر از این مطالعات دستوری و کتاب خواندن‌های پیشنهادی نیست که پیش از طرح سؤال و جوشش پرسش‌ها، گریبان‌گیر تازه راه افتاده‌ها و نو مسلمان‌های شعارزده می‌شود.
افسان
دوای اینها همان طرح سئوال‌های بنیادی است که بتواند به تفکرات آنها سازمان بدهد تا بتوانند با تفکرات سازمان گرفته به مطالعات خویش سر و سامانی بدهند و آن را هضم کنند و شیره‌کشی نمایند.
افسان
اینها با اینکه خیلی دارند، فقیر هستند؛ چون پیش از سؤال، به جواب‌ها رسیده‌اند و پیش از عطش، به آب.
افسان
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیده‌ایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤال‌ها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کرده‌ایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمه‌ها رسیده‌ایم
افسان
اکنون که با قرآن و آن کلمه‌های دقیق و تیپ‌های مشخص برخورد می‌کنیم، باز همان‌ها را مطرح می‌کنیم و همان‌ها را می‌فهمیم و یا بهتر بگویم نفهمیده با آنها بازی می‌کنیم و بر آنها ستم می‌نماییم و این ستم از آنجا شروع می‌شود که ما بدون رسیدن به معنا و مقصود، به کلمه‌ها و لفظ‌ها رسیده‌ایم و با الفاظ خالی اُنس گرفته‌ایم و آنها را در برخوردها به رخ یکدیگر کشیده‌ایم
افسان
ما به هر کس که ساده و جانماز آبکش بود، مؤمن می‌گفتیم و به هر کس که از ما کنار می‌کشید و لب به جام ما نمی‌زد، متقی می‌گفتیم و هر کس که دست‌ودل‌باز می‌شد، محسن می‌گفتیم و هر کس که رام می‌گردید، صابر می‌گفتیم و هر کس که دهانش همراه تسبیحش باز و بسته می‌شد، ذاکر و شاکر می‌گفتیم.
افسان
برای رسیدن به این ورزیدگی، می‌توان از دقت در مسائل جزیی شروع کرد و از زیر آوار عادت‌های حاکم بیرون آمد و دقت‌ها و سنجش‌ها را در برخورد با هر مسأله به کار گرفت.
افسان
ورزیده‌ها، در یک ساعت، کاری را به پایان می‌رسانند که تازه کارها در یک روز از انجام آن عاجز هستند.
افسان
اگر تمام کارها را انجام بدهیم و این یک کار بماند، کاری انجام نداده‌ایم و بار خود را نگذاشته‌ایم و اگر آن یک کار را، فقط همان را، بیاوریم دیگر حرفی برای ما نیست و بازخواستی نیست
افسان
دل‌هایی که بر اساس اهمیت حادثه‌ها، کارها را رده‌بندی کرده‌اند... در حالی که هزار کار دارند، بیش از یک گرفتاری برایشان نیست؛ چون در یک لحظه، گرفتاری ما فقط مربوط به آن کار و آن حادثه‌ای است که اهمیت زیادتری دارد و ضرورت بیشتری.
افسان
دل‌هایی که سازمان گرفته‌اند... دیگر بازیچه حادثه‌ها نمی‌شوند و بحران نمی‌بینند.
افسان
ما بازیچه شتاب‌ها هستیم
افسان
اگر انسان در کنار این حادثه‌ها با تدبیر و تقدیر و تنظیمی همراه می‌گردید؛ تدبیری در رهبری و تقدیری در طرح‌ریزی و تنظیمی در عمل، هیچگاه محکوم حادثه‌ها و اسیر شتاب‌ها نمی‌ماند و حدود را در هم نمی‌ریخت و اندازه‌ها را ندیده نمی‌گرفت و هر کلمه و هر فکر و هر گام را در هر جایی نمی‌گذاشت.
افسان
قرآن دریایی است عمیق، گسترده، پربار. عمیق است؛ روح و نور و تفسیر دارد. و گسترده است؛ بر تمام راه دراز انسان و بر تمام ابعاد وسیع او نظر دارد. و پربار است؛ چون برای این همه برنامه دارد. قرآن دریایی است عمیق، گسترده، پربار. و دیدار با این عمیق گسترده، همان‌قدر که حاصلخیز می‌تواند باشد، توان‌سوز نیز هست.
افسان
آنها که راه دراز و وقت کم را فهمیده‌اند، مجبورند که خود را زیاد کنند و رشد بدهند.
مینا

حجم

۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

حجم

۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان