بریدههایی از کتاب نامه های بلوغ
۴٫۶
(۱۰۳)
نکتهی دوّم، اینکه سالک باید از مرشد، بینات و کتاب و میزان را به دست بیاورد. و کافی نیست که با بصیرت و آگاهی او حرکت کند، بلکه باید خود، آگاه شود و با بصیرت، اقدام نماید.
takhtary
نکتهی اوّل در سلوک، همین است که بفهمی تو شروع نکردهای؛ او تو را صدا زده و تو را میخواهد.
takhtary
آنچه برای انسان میماند، سعی است، نه عمل؛ که عمل بدون توجّه به توانایی، عامل غرور میشود. آنچه تو را از غرور میرهاند، این مقایسهی مستمر میان عمل با توانایی، میان عمل تو و عملهای دیگرانی است، که برای دنیا میکوشند؛ میان عمل تو برای خدا و عمل تو برای خودت است. این مقایسهها، تو را از غرور میرهاند؛ که میفهمی برای او سعی نداشتهای و حتّی میفهمی که سعی تو، سرعت نداشته و در جایگاه مناسب خود ننشسته است.
takhtary
در این راه بلند، نمیتوان نشست و آرام بود و نمیتوان به کهولت رفت و مضطرب بود و نمیتوان با شتاب از مسیر بیرون زد. باید سعی، سرعت و اعتدال را با هم داشت.
takhtary
مواظب باش تا با گذشت بهارهای عمرت، شکوفههای سعادت را بر روی دوش لحظههایت داشته باشی. لحظهها، حتّی لحظهها را کم نگیر
takhtary
تو جهان را آن روز که دود بود و دخان بود و گازهای متراکم بود تا آن روز که حیات و زندگی و سپس شعور و فکر و سپس تاریخ و تجمّع را آبستن شد و زایید و بارور کرد، باید شناسایی کنی و دورههای تاریخی این انسانِ بزرگتر از تکرار را بشناسی و بنبست و راهحلّ هر دوره را بشناسی و دردها و درمانها را بشناسی. و با این شناخت و آگاهی و همراه این احاطه، کار خودت را آغاز کنی.
takhtary
همیشه آنهایی که محدود فکر میکنند و یا بدون فکر عمل میکنند، بهرهی کسانی خواهند شد که وسیع و با احاطه برنامه میریزند. کسی که به خودش فکر میکند، در طرح کسی میگنجد که به او و سایر فرزندانش فکر میکند. و کسی که به خانه فکر میکند، در طرح کسی قرار میگیرد، که برای محلّه و برای شهر و برای استان و برای کشور و برای منطقه و برای تمامی جهان برنامه دارد.
takhtary
و برای اینکه در حالات و اعمال، خودت را گم نکنی و مغرور نشوی، همیشه ظرفیت و قدرت روحی خودت را معیار قرار بده، نه اعمال و نه حالات خوش و اشک و گریههایت را؛ که اگر عمل و حال صحیح باشد، باید به ظرفیت روحی و ظرافت در برخورد بینجامد.
takhtary
بینات، به فکر تو و شناخت قدر تو؛ و عبودیت تو، به روح تو؛ و میزانها، به عمل تو، جهت میدهند.
takhtary
عبودیت سه خصوصیت دارد: نیت، سنّت، اهمیت. و کسی که این سه اصل را داشت، بهخاطر خدا و مطابق حدود و سنّت اسلام و با توجه به اهمیتها حرکت کرد، او را به سبیلها و راهها هدایت میکنند.
takhtary
و سعی کن آموزگار کلاسهایی باشی، که آموزگار کمتر دارد و مشکلات بیشتر؛ چون کارهای مانده، اهمیت زیادی دارند و کارهای بزرگ، در گرو آنها هستند.
takhtary
صالحِ مصلح، دو خصوصیت و دو مسؤولیت هر مؤمن آگاه است.
takhtary
در مرحلهی عمل هم، باید اهمیتها را درنظر بگیری. و اگر در اهمیت برابر بودند، به آنکه فشار بیشتر دارد و با هوای نفس تو نمیخواند بپردازی
takhtary
ایمان به قدر انسان و ارزش او، او را به سوی خدا میکشاند و ضرورت خدا از ضرورت آب و هوا برای تو محسوستر میشود. و ایمان به غیب، برای تو که شهود عالم، دلت را پر نکرده و ایمان به روز دیگر، که به امروز قانع نیستی و ایمان به وحی، به دنبال میآیند.
takhtary
آزادی از جلوهها و کششها، برای کسانی میسّر است که قدر خود و ارزش خود را در نظر گرفتهاند. اینها با تمامی شهود عالم و حضور داراییها و امکانها و لذّتها و قدرتها، قانع نمیشوند و به غیب ایمان میآورند: «یؤْمِنُونَ بِالْغَیب»؛ چون این قطرهها، عطش بزرگ آنها را سیراب نمیکند.
takhtary
بگذار این نکته را همینجا بگویم، در برابر هجوم تبلیغات، تو همیشه حساب سازمان و حساب شخص و حساب عمل را از یکدیگر جدا کن؛ که این سه، هر کدام معیار نقد جدا و روش نقد مجزّا دارند. سازمان با اهداف و مبانی، با مرامنامهاش؛ و شخص با نیت وانگیزهاش؛ و عمل، با سنّتها و حدود محاسبه میشوند.
takhtary
تو شاید خیلی متوجه نبودی، ولی ما شاهد بودیم که رفسنجانی زیرک و بهشتی مدیر، با تمام سازمان گسترده و تشکل حزبی، در برخورد با شیطنتهای چند رنگ گروهها و بازیهای بنیصدر چگونه به انزوا کشیده شدند تا آنکه ظرفیت و حلم امام، همراه آن روش به کمک آنها آمد و حسابها را به هم زد.
takhtary
یکی از شکلهای التقاط، این است که بخواهی با فلسفه و عرفان و علم، به مذهب کمک کنی؛ در حالی که مذهب آمده تا کسریهای اینها را تأمین کند و به مغز و قلب و تجربهی انسان، فضا و زاویهای بدهد، که بتواند هستی را آنگونه که هست، دریابد.
MSadra
این رابطهی عاطفی، در بحث ارزش به تو کمک میکند؛ چون تأثیرپذیری و رنج و شادی تو، نشان دهندهی قدر و درجهی وجودی توست و باید محاکمه شود که چرا این طبیعت را نگه داشتهام، که از فلان حرف، فلان عمل و فلان برخورد، خوشحال و یا ناراحت بشوم. من میتوانم با دگرگون کردن توقّعها، تحمّلهایم را زیاد کنم.
MSadra
تو هستی و از تمامی بتهایی که در دل تو خانه کردهاند، بزرگتری. با این مقایسه، به تکبیر خدا و به توحید میرسی. دلیل وجود خدا، این جای خالی او و این عطش عظیم توست، که با تمامی هستی سیراب نمیشود.
MSadra
حجم
۱۸۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۱۸۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان