بریدههایی از کتاب جاده شخصیت
۳٫۵
(۴۸)
یک فرد فروتن و افتاده، تسکینبخش و دلپذیر جلوه میکند، درحالیکه فرد خودبزرگبین ضعیف و در عین حال نچسب است. فروتنی به مثابه آزادی از احساس نیاز به اثبات مدام به برتری خودتان است، اما خودپسندی یک عطش سیریناپذیر و آزمندانه در یک فضای کوچک و محدودِ انباشته از توجهطلبی، رقابت بیهوده و برتریجویی بیپایان است.
hadi reshadi
فروتنی در حکم هوشیار بودن نسبت به این امر است که چیزهای زیادی وجود دارند که شما نمیدانید و بسیاری از چیزهایی که میدانید یا ناقصاند و یا اساساً اشتباه.
hadi reshadi
میشل دو مونتنی، فیلسوف فرانسوی در جایی نوشت: «ما میتوانیم به واسطهٔ دانش دیگر مردمان دانشمند شویم، اما نمیتوانیم به واسطه خرد و فرزانگی دیگران خردمند شویم.» علیت این امر این است که فرزانگی مجموعهای از اطلاعات نیست، بلکه صفت اخلاقیِ آگاهی نسبت به چیزهایی است که نمیدانید و نیز تلاش در جستجوی یافتن راهی است برای غلبه بر جهل، عدم قطعیت و محدودیتهای خودمان.
hadi reshadi
آدمهای حقیقتاً فروتن مدام درگیر این تلاشاند که بهترین جنبههای نفسشان را برجسته سازند و بدترینهایش را مغلوب کنند و در جاهایی که نقطهٔ ضعفشان است قوی شوند.
hadi reshadi
اگر کسی از روی اعتماد چیزی به شما بگوید و شما آن حرف را در غیاب او برای خوشامد دیگران در یک مهمانی شام نقل کنید، در حقیقت علاقهٔ خود به محبوبیت را بر علاقهتان به دوستی مقدم شمردهاید. اگر در یک جلسه بیش از آنکه بشنوید، سخن میگویید، احتمالاً برای اشتیاقتان به درخشیدن در میان یک جمع به یادگیری و حس همراهی برتری قائلاید. ما همیشه چنین میکنیم.
hadi reshadi
کانت میگوید: «از الوار خمیدهٔ انسان، هیچ چیز صافی هرگز ساخته نشده است.»
hadi reshadi
شخصیت یک امر فطری نیست که خودبهخود در انسانها ایجاد شود. باید خودتان آن را با صرف تلاش و ظرافت بسیار بسازید.
hadi reshadi
نیچه در این باره میگوید: «آن که چرایی زندگی کردن را میداند، هر چگونگیای را میتواند تاب آورد.»
hadi reshadi
«وقتی فردی تصمیم میگیرد عمل نیکویی انجام دهد، نباید انتظار داشته باشد که مردم سنگهای بزرگ را از سر راهش بردارند، بلکه باید در نهایت آرامش حتی این را هم بپذیرد که دیگران ممکن است در سر راه او سنگاندازی هم بکنند. و تنها آن نیرویی که بتواند در برابر موانعی که در برابرش قرار میگیرند، قویتر شود، میتواند در نهایت به پیروزی برسد.»
hadi reshadi
کاری را بکنید که هیچ کس دیگری مایل به انجامش نیست؛ به جاهایی بروید که کس دیگری نمیخواهد برود.
hadi reshadi
پیش از آن که تو در زندگیام پیدا شوی، زندگی من دلتنگ، سرد، زمخت و متزلزل بود، مگر در مواقعی که بیرون از خانه بودم... تو در قلبم توفان به پا کردی و من هرگز از دستت نخواهم داد.
hadi reshadi
بهترین شکل اصلاح مردم و جامعه با تغییرات آرام رخ میدهد نه با گسستهای ناگهانی
hadi reshadi
آنهایی که من را خوب میشناسند این را بارها گفتهاند که اگر من کسی را از عمق وجودم دوست داشته باشم تمام زندگیام تحتالشعاع آن احساس قرار میگیرد و من فکر میکنم آنها راست میگویند.
hadi reshadi
اگر وابستهٔ فرد دیگری شوی، آن روز من باید بمیرم اما تا آن زمان اگر تو در کنارم باشی میتوانم اندوختهای از شجاعت و جسارت برای خود جمع کنم تا کار کنم و زندگیام را به چیزی گرانبها تبدیل کنم. من از تو نمیخواهم که چیزی را قربانی کنی، من شاد و خوشحال خواهم بود و هرگز آزاری به تو نخواهم رساند... این را درک خواهی کرد که من با کوچکترین چیزها هم راضی و خشنود خواهم شد، تنها اگر یک بار تهدید نبودن آنها را لمس کرده باشم
hadi reshadi
آنها بر این باور بودند که انسان باید با ایدههای بزرگ کلنجار برود و کتابهای عظیمی را بخواند که به فرد چگونگی تجربهٔ زندگی در غنیترین شکل آن را و نیز چگونگی انجام دادن سادهترین داوریهای اخلاقی و احساسی را به طور همزمان آموزش میدهند.
hadi reshadi
حقیقتاً اگر به رابطهٔ عاشقانه، وقتی که در پرشورترین مرحلهٔ خود است نگاه کنیم، میبینیم که عشق همواره چند جنبهٔ اساسی دارد که به واسطهٔ آن مسیر تازهای پیش روی روح انسانها قرار میدهد. نخستین کاری که انجام میدهد این است که ما را فروتن میسازد. به ما یادآور میشود که ما حتی توانایی کنترل خویش را هم نداریم.
hadi reshadi
عشق بهسان جنونی شیرین، یا آتشی سوزان و یا یک شوریدگی آسمانی توصیف میشود. ما عشق را نمیسازیم؛ ما گرفتار عشق میشویم، خارج از حیطهٔ اختیار خودمان. از این نظر، عشق هم مفهومی کهن و هم بهطور شخصی، وحشتناک و سهمگین است چرا که ضربهٔ ناگهانی آن چیزی نیست که ما بتوانیم برای آن برنامهریزی، زمانبندی یا تصمیمگیری خاصی را تدارک ببینیم.
hadi reshadi
وقتی شما عاشق هستید، نمیتوانید لحظهای از فکر کردن به محبوبتان دست بکشید. وقتی در میان جمعیت راه میروید هر چند متری که به جلو میروید احساس میکنید تصویری مبهم از او را در میان آن جمع میبینید. مدام خودتان را به در و دیوار میزنید و از چیزهایی در عذاب هستید که خودتان میدانید اگر در حالت فعلیتان نبودید، قطعاً موضوعاتی پیش پا افتاده و بی اهمیت محسوب میشدند
hadi reshadi
شما لزوماً عاشق کسی نمیشوید که احتمال دارد خیلی به کارتان بیاید و برایتان سودمند واقع شود -کسی که مثلاً ثروتمند، مشهور و یا دارای روابط زیاد باشد و یا کسی که به پیشرفت در مسیر حرفهایتان به شما کمک کند. آدم ۲ عاشق فردی متمایز میشود و دلیلش برای این عشق چیزی جز همآهنگی درونی، الهام، لذت و حس تعالی نیست، چرا که او خود است و طرف مقابل هم خودش. علاوهبراین، عشق مطمئناً راه میانبر و کمدردسر را نمیجوید؛ به دلایلی معمولاً غریب، عشق از قضا از موانعی که در سر راه است تغذیه میکند و نیرومند میشود که اغلب با تکیه بر احتیاط و ملاحظهکاری نمیتوان بر آنها فائق شد. ممکن است در گذشته تلاش کرده باشید به دو نفر که عاشق هم هستند هشدار بدهید که باید نسبت به ازدواج با یکدیگر محتاط باشند چرا که پیوند میان آن دو توام با شادی نخواهد بود. اما عشاقی که در چنگ افکار جادویی خود گرفتارند چیزی را که دیگران میبینند، نمیبینند، و حتی اگر هم میتوانستند چنین کنند، احتمالاً از راهشان برنمیگشتند چرا که ترجیح آنها این است که در کنار هم ناراحت باشند تا جدای از هم به شادی برسند
hadi reshadi
پیوندهای ضعیفی که به آسانی میگسلند چیزی هستند که من نه در ذهنم علاقهای به آنها دارم و نه در عمل توانایی برقراری آنها را در خود میبینم.
hadi reshadi
حجم
۴۲۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۱۷ صفحه
حجم
۴۲۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۱۷ صفحه
قیمت:
۸۵,۰۰۰
۴۲,۵۰۰۵۰%
تومان