بریدههایی از کتاب خودت را به فنا نده
۳٫۸
(۷۳۸)
اگر موضوع جدیای وجود دارد که رابطه را دائماً دچار چالش میکند، باید با طرف مقابلت آن را حلوفصل کنی.
از آنها انتظار نداشته باش که بدانند چه احساسی داری یا بتوانند احساسات تو را درقبالِ موضوع تغییر دهند. آنها قادر به این کار نیستند. فقط خودت از پس این کار برمیآیی.
z.gh
ما اغلب انتظار داریم دیگران با ما همانطور رفتار کنند که ما با آنها رفتار میکنیم. اگر لطفی به آنها میکنیم، انتظار داریم آنها هم همان لطف را در حق ما داشته باشند. اینها تبدیل بهنوعی «بدهی» میشوند. وقتی ما دوستمان را ماساژ میدهیم، انتظار داریم که او هم مستقیم یا غیرمستقیم آن را جبران کند. این انتظارها هم بهلحاظِ پیچیدگی و هم ارزش و اهمیت در روابط صمیمانه و رمانتیک بهسرعت رشد میکنند.
باورت نخواهد شد که چهاندازه تعاملهای تو با دیگران بر کنارگذاشتن انتظارهایت تأثیر خواهد گذاشت، و فوراً یاد میگیری تمام چیزها را همانطور که هستند بپذیری.
z.gh
وقتی هیچ انتظاری نداشته باشی، قطعاً در لحظه زندگی میکنی. تو نگران آینده یا پسزدنِ گذشته نیستی. تو هر موقعیتی را که برایت پیش بیاید با آغوش باز میپذیری. وقتی هرچیزی را پذیرا باشی، البته به این معنی نیست که با آن موافق یا راحت هستی، بلکه به این معنیست که مالک آن و مسئول آن هستی. بهیاد بیاور که وقتی مالک یا مسئول چیزی باشی، میتوانی همیشه آن را تغییر دهی. گاهیاوقات این مؤثرترین راه برای حلکردن «دشواریهایت» است.
«مشتاق این نباش که اتفاقها آنگونه که تو دوست داری پیش بروند بلکه آرزومند این باش که مسائل آنگونه که باید در مسیر خودشان پیش بروند. آنجاست که تو در سایهٔ امن خواهی بود.»
اپیکتتوس
z.gh
مردم بیشتر از چیزی که ما فکر میکنیم، غیرمنطقی و غیرعقلانی هستند. در بیشتر موارد، ضمیر ناخودآگاه ما عروسکگردانیست که نخها را بالا و پایین میبرد.
z.gh
خیلی مؤثرتر است که اتفاقهای اطراف را همانطور که هستند بپذیری، در لحظه زندگی کنی (مثل اینکه میتوانستی همین لحظه جای دیگری باشی) و مشکلات و مسائل را همان زمانیکه بهوجود میآیند، حل کنی تا اینکه بخواهی بهطور دائم انتظارهایت را زیرورو کنی.
البته به این معنی نیست که من مخالف برنامهریزی باشم (بهطورِقطع نیستم) اما وابستگی سفتوسخت به برنامهریزی (و تمام انتظارهایی که درقبالِ آن وجود دارد) کمی شبیه به این است که از قایق به درون رودخانه پرت شوی و بیهیچ پارو یا قایق نجاتی به مسیرت ادامه دهی. تصور تو از اینکه برنامهات چطور باید پیش میرفت دیگر مطرح نیست، البته هنوز در تلاشی تا فضای خالی بین انتظارهای خود و واقعیت را رفعورجوع کنی.
z.gh
جهان بهدورِ تغییر درحالِ سیر و گردش است؛ تولد و مرگ، رشد و زوال، صعود و سقوط، تابستان و زمستان. هیچ دو روزی شبیه یکدیگر نیستند، و مهم نیست چقدر شبیه هم بهنظر برسند.
«هیچ بشری در یک رود دو بار پا نگذاشته است ...»
هراکلیتوس
z.gh
نکتهٔ مهم اینجاست که «انتظار» اینکه زندگی چگونه باید باشد، هیچ خیری برای تو ندارد. تو بیشتر از خودِ موقعیت و شرایط سختی که در آن هستی، از انتظارهایت ضربه میخوری و این یعنی سروکلهزدن با انتظارها، که باعث میشوند تناسب همهچیز از بین برود و قدرت و ارادهات برای برخوردی قدرتمند و مؤثر با مسائل و مشکلات تضعیف شود.
z.gh
کلید مصممشدنْ تمرکز بر مشکلاتیست که بر سر راهت قرار دارند. باید تمام حواست را جمع کنی. تبدیل به کسی شو که حتی اگر تمام داشتههایش را از دست بدهد، بازهم دست از پیشرفت برندارد. جوابْ همیشه جایی بیرون از کنجیست که برای خودت برگزیدهای؛ تمام چیزی که باید انجام دهی این است که پاسخ را بیابی.
z.gh
خوب گوش کن. وقتی عزم و اراده در تو به جوشش درآید، دیگر هیچچیز نمیتواند تو را از کامیابی بازدارد. تو دیگر یک طعمه نیستی. دنیا هم دیگر برایت توطئهای ترتیب نمیدهد و تنها چیزی که تو را متوقف میکند زمانیست که به این عقیده ایمان بیاوری که متوقف شدهای. سپس، دوست من، تو واقعاً متوقف میشوی. آنموقع است که باید از دلوجان مبارزه کنی.
«این از نشانههای یک ذهن تعلیمیافته است که میتواند فکری را بدون پذیرش آن در سر بپروراند.»
ارسطو
z.gh
«سستی و تنبلی، تخم شک و ترس را در دل میکارد؛ اما فعالیت و عمل، اعتمادبهنفس و شجاعت بهبار میآورد. اگر میخواهی بر ترس غلبه کنی، یکجا ننشین و دربارهاش فکر کن. بلند شو و دست به کاری بزن.»
دیل کارنگی
z.gh
حجم
۱۰۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۰۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۳۳,۰۰۰
تومان