بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فروپاشی | طاقچه
تصویر جلد کتاب فروپاشی

بریده‌هایی از کتاب فروپاشی

نویسنده:بی.ای پاریس
امتیاز:
۴.۰از ۱۵۳ رأی
۴٫۰
(۱۵۳)
«می‌دونی که نیمهٔ گمشدهٔ منی، نه؟»
n re
«نه! از اینکه وانمود کنم مشکلی نیست وقتی هست، خسته شدم!»
Fereshte10
حس گناه هیچ‌وقت از بین نمی‌ره
n re
احساسی که من دارم ترس نیست، وحشته.
n re
بهش گفته بودم که تنهایی مضطربم می‌کنه،
n re
بعد که به یاد میارم تو سه ماه گذشته تو چه شرایطی بوده‌م و هنوز سرپام، می‌فهمم که قوی‌تر از اون چیزی هستم که فکر می‌کنم.
n re
روز پیش روم کش میاد و می‌فهمم که نمی‌خوام یه شب دیگه تنها باشم.
n re
مهم نیست که چقدر دلم می‌خواد، ولی نمی‌تونم زمان رو برگردونم،
n re
احساس گناه تقریباً غیرقابل‌تحمله.
n re
از خونه می‌ره و در رو محکم پشت سرش می‌بنده و به این فکر می‌کنم قبل از اینکه کاملاً ببُره چقدر دیگه ظرفیت داره
n re
سعی می‌کنم صدای توی سرم رو نادیده بگیرم: داری دیوونه می‌شی، داری دیوونه می‌شی، داری دیوونه می‌شی.
˼السـیِّدة‌َالشَهیدة˹
سخته قدردانش باشم وقتی آخرین امیدم رو ازم دزدیده،
n re
اگه می‌تونستم کاری کنم که رنجت کمتر شه، حتماً این کار رو می‌کردم.
zohreh
آگاهی از اینکه تبدیل به چی شده‌م و چرا شده‌م اینی که الان هستم، یه زنگ بیدارباش بلنده.
zohreh
وقتی داشتم خریدها رو جابه‌جا می‌کردم، در حیرت بودم که چطور یه یخچال پر از غذا تونسته بهم این حس رو بده که دوباره کنترل زندگی رو در دست دارم. متیو یه آبجو برداشت.
zohreh
تلفن زنگ می‌زنه و منو به زمان حال برمی‌گردونه، جایی که هیچ آسایشی نیست، هیچ بخشایشی نیست، فقط ترسی که مدام دنبالمه.
zohreh
می‌گن اکثر قتل‌ها به دست کسی انجام می‌شه که مقتول اونو می‌شناخته.
zohreh
می‌خوام ترسم رو باهاش در میون بذارم چون به نظرم خیلی بزرگ‌تر از اونه که بتونم تو خودم نگهش دارم.
zohreh
می‌رم زیر دوش. آب داغه ولی نه انقدر داغ که حس گناهی که داره من رو آتش می‌زنه با خودش بشوره و ببره.
zohreh
نویسنده همواره دل‌نگران زندگی می‌کند.» امید است ترس‌ها و نگرانی‌ها ترجمهٔ پیش رو را بدل به اثری کم‌نقص کرده باشد.
zohreh

حجم

۳۲۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۹۵ صفحه

حجم

۳۲۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۹۵ صفحه

قیمت:
۱۷۵,۰۰۰
۵۲,۵۰۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد