بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب حرکت | صفحه ۵۲ | طاقچه
کتاب حرکت اثر علی صفایی حائری

بریده‌هایی از کتاب حرکت

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۱۱۰ رأی
۴٫۸
(۱۱۰)
چه بسا آنچه را که تو برای او شرک می‌دانی و به آن معتقد هستی، چیز مهمی نباشد، ولی آنچه را که عین توحید می‌دانی، شرک باشد؛ چون آدمی در حرکتش، آن به آن شکل عوض می‌کند و توقع‌هایش زیاد می‌شود.
Ahmad
در تاریخ آمده است: «زمانی مالک جلوی علی (ع) ایستاد و گفت: ما با همان شمشیری که جلوی عثمان ایستادیم، جلوی تو هم خواهیم ایستاد. عثمان کاری می‌کرد که تو هم به آن مشغول شده‌ای. تو پُست‌ها را بین خویشانت تقسیم می‌کنی. پست‌ها را در دست کسانی که به تو وابسته‌اند؛ مثل ابن عباس‌ها و ... قرار داده‌ای.» علی (ع) در جواب گفت: «آیا خویشان من به خاطر اینکه با من قرابتی دارند، باید از لیاقت‌هاشان محروم شوند؟ اگر من پست‌ها را به نالایقی دادم، با همان شمشیر با من روبرو شوید، ولی وقتی کسی لایق بود معنا ندارد که به خاطر خویشی و نزدیکی‌اش با من محروم شود. مالک گفت: شنیدم و پسندیدم.» این فریادی است که خواه ناخواه به وجود می‌آید. موجی است که مورد دسیسه این و آن قرار می‌گیرد. پس مالک‌ها باید پیش‌دستی کنند تا اختلاف‌ها مورد بهره‌برداری قرار گیرد.
Ahmad
نگذارید که اختلاف‌ها، شما را به دنبال خود بکشند. شما اختلاف‌ها را در دست بگیرید، که مؤمن این قدر ساده نیست. کیس است و زیرک. آگاه است و عارف به زمان و حتی در بعضی از مواقع، امام زمان و جلودار زمان خویش. ما در اختلاف‌ها مانده‌ایم، می‌لرزیم و می‌ترسیم که نکند اختلاف بیفتد. مأیوس می‌شویم، در حالی که اختلاف‌ها طبیعی است. آنچه مهم است موضع‌گیری صحیحی است که باید در برابر آنها داشته باشیم. در این صورت است که همان‌ها به ما بهترین بهره‌ها و ثمره‌ها را می‌دهند.
Ahmad
تویی که هنوز یک لیتر بنزین داری، چرا در جا می‌سوزانی؟ مصرف کن، اگر ماندی، عذر داری، ولی وقتی که بنزین داری، اگر بمانی و اقدامی نکنی، محکوم هستی و مسئول. آنان که با یافته‌ها و آگاهی‌هایشان حرکت کردند، به ثبات می‌رسند.
Ahmad
برای ما که عادت‌هایمان حجابمان هستند، این مسأله مطرح نمی‌شود که چرا «اِیاک نَعْبُدُ» اینجا مطرح شده است؟ و این خصوصیات، چه زمینه‌ای برای انتخاب نهایی ما دارند؟
Ahmad
کیفیت کار رسول به تدریج بود. ربا به تدریج از بین رفت. خمر به تدریج کنار گذاشته شد. در آیاتی که راجع به خمر است، این آیات در چهار مرحله مطرح می‌شوند: در یک مرحله ایماء و اشاره‌ای است به این نکته که مستی، رزق خوبی نیست: «وَمِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِیلِ وَ الاَْعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکرَآ وَ رِزْقَآ حَسَنَآ». مرحله بعد، محدودیت است: «لاَ تَقْرَبُوا الصَّلَوةَ وَ اَنْتُمْ سُکارَی». مرحله بعد، مقایسه است: «یسْئَلُونَک عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ قُلْ فِیهِمَا اِثْمٌ کبِیرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنّاسِ». مرحله نهایی، محدود کردن و تحریم کلی است: «یا اَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیسِرُ وَ الاَْنْصَابُ وَ الاَْزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشِّیطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ». این حکم در این زمینه، خطاب به کسانی است که مؤمن هستند و هنگامی است که پایه‌ها فراهم شده‌اند.
Ahmad
مهم نیست در تاریکی هستیم یا نور، مهم این است که نور در راه ما افتاده یا در چشم ما؟ نوری که در چشم است، کور می‌کند و نوری که در راه است، عامل حرکت. صرف اینکه نور وجود دارد، مشکل را حلّ نمی‌کند و صرف اینکه تاریکی است، مسأله را توجیه نمی‌کند.
Ahmad
حرکت‌هایی که نسنجیده باشد، در انسان باروری نمی‌آورد و علامت آن هم این است که یا مغرور عملمان می‌شویم و یا خسته از عمل. اگر ما را بکوبند خسته‌ایم و اگر تشویقمان کنند، مغروریم. ولی اگر ریشه‌ها در ما پا گرفته باشند، نه در تشویق‌ها غروری می‌آید و نه در ضربه‌ها خستگی؛
Ahmad
اگر می‌خواهی هدف کسی را عوض کنی، باید بینش او را نسبت به اندازه و قدرش، کم یا زیاد کنی و «قدر» هم، با «مقایسه‌ها» فهمیده می‌شود. انسان در مقایسه خود با پدیده‌ها، تفاوت خود را با آنها می‌بیند. کسی که قدر و ارزش خود را فهمید، دیگر هدفی کمتر از خودش را انتخاب نمی‌کند. اگر من بدانم که هستم، می‌توانم بفهمم برای چه باید باشم. ابهام‌ها از اینجا شروع می‌شود که این خط را نخوانده‌ام و به خاطر همین، خط دوم برایم گنگ است و تنها خود را با کلمه‌ها مشغول ساخته‌ام.
Ahmad
ما کلمه‌ها را قبل از معانی فهمیده‌ایم؛ در حالی که در یادگیری ابتدایی خود اول با یک پدیده روبرو می‌شدیم، بعد در برخوردها وقتی به ما می‌گفتند آب می‌خواهی؟ کلمه آب برایمان معنا داشت و آن را می‌فهمیدیم. بدبختی ما در این است که هنوز معنا و مفهوم را نشناخته، به خودِ کلمه رسیده‌ایم. من در برابر این سؤال که انسان برای چه آفریده شده؟ خیلی حساسیت داشتم و وقتی در جواب می‌شنیدم که برای کمال آفریده شده است. می‌گفتم: من اصلاً کمال را نمی‌خواهم، چرا آفریده شوم؟
Ahmad

حجم

۲۰۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۲۰۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۳۲,۰۰۰
۱۶,۰۰۰
۵۰%
تومان