بریدههایی از کتاب حرکت
۴٫۸
(۱۰۸)
این طور نیست که فقط بشنوید و بعد هم اگر شناختید و حرکت نکردید، هیچ مشکلی پیش نیاید. کسانی که به اندازه تمامی عمرشان آگاهی به دست آوردهاند، ولی به اندازه یک لحظه هم گامی برنداشتهاند، بدانند که همین آگاهیها، اغلال و زنجیرهاشان میشود و آنها را خُرد و خسته میکند. اینکه میبینید با باری از معلومات و مطالعات و آگاهیها، هر کدام فرعونی شدهایم و آشکار و پنهان، دعواها داریم، به همین خاطر است که آگاهی یک عمر را به دوش گرفتهایم، ولی حرکت یک لحظه را هم نداشتهایم. باری که بازده نداشته باشد، چه کمرها که نمیشکند!
باشد که هر کدام از ما مولّد باشیم نه محتکر!
معجزه ی سپاسگزاری
عظمت انسان در بینش اوست، نه دانش او.
رهگذر
یک شتاب، یونس را زندانی شکم ماهی میکند. ما که جامع الشرایط هستیم و کبر و حرص و بخل و شتاب را همه یک جا داریم
امیری حسین
ما به چه دل بستهایم؟ به چه تکیه کردهایم؟ به پدری که یک سیگار برایش بیاوریم یا نیاوریم، کم و زیاد میشود. به همسری که نمیشود اعتماد کرد. به شغلی که با یک امضاء میآید و با یک امضاء میرود. به نفسی که در یک لحظه بالا میآید و یک دفعه قطع میشود؟ به چه تکیه کردهایم؟!
امیری حسین
تنوعطلبی، نشان دهنده نیازی است که ارضاء نشده؛ مثل گرسنهای که اگر به او غذا ندهند، کثافتها را هم میخورد.
جیمی جیم
حرکتهایی که نسنجیده باشد، در انسان باروری نمیآورد و علامت آن هم این است که یا مغرور عملمان میشویم و یا خسته از عمل. اگر ما را بکوبند خستهایم و اگر تشویقمان کنند، مغروریم.
درتکاپو...
به بعضی از دوستان که در شرایطی احتیاجاتی داشتند، میگفتم اقدام کن. میگفت نمیشود. به او گفتم: آیا از آن مقدار توانایی که داشتهای، استفاده کردهای، یا در جا سوزاندهای؟ تویی که هنوز یک لیتر بنزین داری، چرا در جا میسوزانی؟ مصرف کن، اگر ماندی، عذر داری، ولی وقتی که بنزین داری، اگر بمانی و اقدامی نکنی، محکوم هستی و مسئول.
امیری حسین
عظمت انسان در بینش اوست، نه دانش او.
کاربر ۳۵۸۲۱۸۳
ارزش عمل در کمیت آن نیست، در بینش و نگرشی است که انسان به آثار عمل دارد، در محرّک و انگیزهای است که او را به جریان انداخته، در جهت و هدفی است که برای آن در نظر گرفته. ارزش عمل، در رابطه با این اصول است.
درتکاپو...
تویی که حاضر نیستی مسئولیت یک نفر را به عهده بگیری، معلوم میشود که تلقِّیات از خودت در چه سطحی است.
اینکه نمیتوانی یک خانواده، یک مؤسسه و یا یک محلّه را به دوش بگیری و از زیر بارش فرار میکنی، این همه وحشت و تزلزل، حتی وحشت از عهدهدار شدن یک بچه و یا وحشت از ازدواج و ... نشانگر این مسأله است که چقدر محدود به خودت نگاه میکنی و هنوز خودت را درک نکردهای. امّا با شناخت و درک قدر خویش، تا آنجا پیش میروی که حاضر میشوی حتی بار نسلها را هم به دوش کشی و در این حرکت، نه خستگی پیدا کنی و نه غرور، نه احتیاج به تشویق و ترویج داشته باشی و نه حتی از ضربهای که میخوری، واهمه و گریز.
Ahmad
حجم
۲۰۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۲۰۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۳۲,۰۰۰
۱۶,۰۰۰۵۰%
تومان