بریده‌هایی از کتاب قدرت همزمانی

هرگاه واقعآ احساس خوشحالی می‌کنید، با خود بگویید «باشد که همه‌ی موجودات این شادمانی را همراه با من تجربه کنند.»

همزمانی چیزی را که در بیرون از ما وجود دارد به چیزی که درون ما رخ می‌دهد پیوند می‌دهد.

مردِ معنی باش در صورت مپیچ چیست معنی؟ اصل. صورت چیست؟ هیچ.

ما سرنوشت خود را نمی‌سازیم؛ ما فقط در آشکارشدن آن می‌توانیم دخیل باشیم.

ما از طریق این بحران‌ها زندگی می‌کنیم؛ ما بعد از توفان نیز سرپا خواهیم بود. آنچه ما را تهدید می‌کند، خود از بین می‌رود.

فعالیت فیزیکی لذت و نشاط سلامتی را به ما اعطا می‌کند. فعالیت روان‌شناختی، لذت و نشاط زندگی مسئولانه و برقراری روابط مؤثر را به ما اعطا می‌کند. فعالیت معنوی لذت عشق جهانی را به ما اعطا می‌کند.

ما نسبت به زخم‌های مشابهی که در وجود دیگران هست احساس شفقت و همدردی می‌کنیم. این همان همزمانی زخم‌ها و شفقت ماست.

در درامای زندگی هرکس و هر رویدادی بخشی از استعاره‌ی سفر دور و دراز ما هست.

در مورد یک اتفاق که به نظر منفی است یک همزمانی رخ داده است، ممکن است ابعاد مثبتی نیز وجود داشته باشد. در مورد هر چیزی که بد و منفی به نظر می‌رسد یک مورد خوب پیدا کنید و سعی کنید آن را توسعه دهید.

همزمانی به روند دستیابی به سرنوشت و غایت نهایی سرعت بیشتری می‌بخشد. همزمانی به ما کمک می‌کند، زیرا همزمانی همان دیدار اسرارآمیز جهان ماوراءطبیعه و فرافردی با جهان میرا و فردی ماست. این دو جهان مملو از عشق هستند. بنابراین همزمانی ابزاری مهم برای روح‌افزایی، افشاسازی مفاهیم جاودانه از طریق رویدادها و حوادث فردی است، تنها در این صورت است که می‌توان به تمامیت و کمال رسید. این امر صرفآ از طریق تمرین امکان‌پذیر است.

ما سرنوشت خود را نمی‌سازیم؛ ما فقط در آشکارشدن آن می‌توانیم دخیل باشیم.

همزمانی می‌تواند به شکل رویای صادقه‌ای نمود یابد که به پیش‌بینی آینده می‌پردازد

نمی‌توان مجموعه‌ای از تطابقات غیرمعمول یا رویدادهای مشابه را به منزله‌ی اتفاقات تصادفی محض تلقی کرد، بلکه این رویدادها همان اتفاقات تصادفی مهم و در عین حال معنی‌دار هستند.

وقتی شخص آمادگی پذیرش این مسئله را دارد که راهنمای خودآگاه زندگی‌اش تنها پاسخ نهایی به رمز زندگی نیست و باید چیزهایی را مدنظر قرار دهد که ظاهرآ با خواسته‌اش در تضاد هستند، آن زمان است که خویشتن مسئولیت راهنمایی برای رشد را بر عهده می‌گیرد.

خویشتن پیغام‌های خود را از طریق رویا یا همزمانی، به هر فرد می‌رساند.

«هر قدمی که ایگو به سمت «خویشتن» برمی‌دارد، «خویشتن» چند هزار قدم به او نزدیک‌تر می‌شود» و این اشاره‌ای است به شوق «خویشتن» برای تجلی در وجود ما.

توفیق همان بیدارباش نیروهای پنهانی است.

گاهی یک احساس نهفته یا یک حقیقت پنهان منتظر آن است که در شرایط معین و توسط فردی بخصوص، هرچند رنج‌آور برملا شود.

این حقیقت که افراد صحیح در زمان صحیح و در مکان صحیح ظاهر می‌شوند، همان همزمانی مبهوت‌کننده است.

این‌که بگوییم دیدگاه و واکنش دیگران هیچ اهمیتی برای ما ندارند بدین معنی نیست که دیگران برایمان اهمیتی ندارند. بلکه هدف این است که ما دارای مرکز ارزش تزلزل‌ناپذیری در وجود خود هستیم و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را تضعیف یا تقویت سازد