بریدههایی از کتاب قرار یکشنبه ها
۴٫۷
(۸۹)
اگر میخواهید در نماز توجه داشته باشید، در وضوهای خود توجه و دقت داشته باشید.
حکیمی
روایت داریم که هر روز مهمان یک یا چند نفر از معصومین هستیم. مثلاً جمعه متعلق به امام زمان (عج) و شنبه متعلق به رسول خداست.
روز یکشنبه هم اختصاص به آقا امیرالمؤمنین (ع) و حضرت صدیقه (س) دارد. من یکشنبهها رو دوست دارم چون روز مولا علی (ع) است.
حکیمی
اگر کسی به سادات احترام بگذارد و در مقابل آنها و به احترام آنها از جای بلند شود، مبتلا به پا درد نمیشود.
حکیمی
تا به کوی تو نگارا گذر افتاد مرا
روضه خلد برین از نظر افتاد مرا
اگر ازکوی تو ای دوست برانند مرا
بازآیم به خدا گرچه نخوانند مرا
بر در میکده آنقدر بکوبم سرخویش
تا که از باده عشقت بچشانند مرا
حکیمی
به محض اینکه وارد منزلشان شدم، داود را دیدم که به راحتی راه میرفت و با چشمانی کاملاً سالم به من نگاه میکرد!!
جاخوردم. باتعجب گفتم: داود من رو میبینی؟! چشمات سالمه؟
داود گفت: آره محمود جون، چشمام سالمه.
چشمای من از تعجب گرد شده بود. هاج و واج نگاهش کردم. گفتم: چطور ممکنه؟!
داود بیمقدمه گفت: امام زمان (عج) چشمانم رو شفا داد.
علیرضا شعبان زاده
خیلی از مردم هستند که ادعای لقمه حلال را دارند. وقتی حرف میزنند به کلام رسول خدا اشاره میکنند که «اگر عبادت ده قسمت داشته باشد، نُه قسمت آن به دست آوردن روزی حلال است.»
اما برخی از همین مردم، وقتی در اداره و محل کار حضور دارند، بدون توجه به این مطلب، ساعتها مشغول کارهای شخصی و صحبت با موبایل و... میشوند. برایشان هم مهم نیست که با این کار، حقوق دریافتی خود را دچار مشکل میکنند.
پدر ما جدای از اینکه شخصیت مذهبی و مومن داشت، در عمل به ما آموخت که مراقب پول حلال باشیم
montazer313
بعد ادامه داد: من درست ده روز دیگه شهید میشم. دیشب در عالم خواب از خود امام زمان (عج) شنیدم که به من فرمودند: «ده روز دیگه مهمان ما هستی.»
برای همین این حرفا رو به شما زدم. الان هم دارم به شما وصیت میکنم. پس خوب گوش کن.
داود وصیتهایش را گفت، اما تمام ذهن و فک
قاصدک
هیئت محبان المرتضی (ع) به شخص یا به یک محل خاص اختصاص نداشت. یک بار شرق تهران بودیم، یکبار غرب تهران و...
mb
داود در دو سالی که بعد از شهادت ابراهیم زنده بود، با بیشتر دوستان ابراهیم رفیق شد.
همراه آنها در عملیاتها حضور داشت. دوستان ابراهیم تصدیق میکردند که در چهره و رفتار داود، ابراهیم دیگری را میدیدیم. او بسیاری از ویژگیهای ابراهیم را در وجود خودش ایجاد نمود...
ما نیز خدا را شاکریم که به واسطه ابراهیم، با یکی دیگر از بندگان خالص درگاه احدیت آشنا شدیم. امیدواریم که این ستارگان هدایت، راه زندگی الهی را به ما نیز نشان دهند.
قاصدک
حکایت رزمندگان گردان کمیل و کانالهای فکه، یکی از تراژدیهای دوران دفاع مقدس است. آنها چند روز جانانه مقاومت کردند و سپس مظلومانه، همراه با ابراهیم هادی، به دیدار مادر سادات حضرت زهرا (س) شتافتند.
قاصدک
شبی که برای عملیات بدر حرکت کردیم را فراموش نمیکنم. ستون نفرات همینطور جلو میرفت و یکی یکی بچهها تیر میخوردند و به زمین میافتادند.
من صدای زمزمه عارفانه داود را با فاصله میشنیدم. در کنار ستون راه میرفت و به آرامی میگفت: ذکر دل بود، یاعلی مدد ... همینطور که میدویدیم یکباره این صدا قطع شد! یقین کردم که داود را زدند.
در زیر نور منورها داود را دیدم. کمی جلوتر رسیدم بالای سرش. حالت سجده داشت. سریع کوله آرپی جی را از روی کمرش باز کردم. درد میکشید و همینطور آرام آرام میگفت: ذکر دل بود ...
دست زدم و دیدم زخم پهلوی داود خیلی عمیق است. گلوله دوشکا از چپ وارد و از راست خارج شده بود.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
اونجا بود که دیدم این انسان اصلاً توی خودش نیست.
همیشه یاد اهل بیت (ع) در وجودش هست، او همیشه یاد روضههای آنها بود، یاد قافله امام حسین (ع)
°•. MaryaM .•°
بدانید که نه تنها من، بلکه تمام شهدا ازکسانی که به هر نحوی و در هر لباسی با این انقلاب و ولایت فقیه مخالفت کنند و یا بیتفاوت باشند و ولیفقیه و امت را در این گرفتاریها و مشکلات تنها بگذارند نخواهیم گذشت.
Yasin Heidari
اگر از کوی تو ای دوست برانند مرا
باز آیم به خدا گر چه نخوانند مرا
شدم ای دوست، سگ قافله درگاهت
به امیدی که به کوی تو رسانند مرا.
متتظرالمهدی
حضرت امام در پیامیفرمود: «چون گزارش دادند بعضیها ناراحت هستند، میخواستم بگویم هیچ جای نگرانی نیست. البته من برای شهدا و شما دعا میکنم ولی باید همه ما بدانیم که ما تابع اراده خداوند هستیم. ما از ائمه که بالاتر نیستیم.
آنها هم در ظاهر، بعضی وقتها موفق نبودند. هم پیغمبر (ص) هم امیرالمؤمنین (ع) هم امام حسن (ع) و امام حسین (ع).
ما که نسبت به مقام اینها چیزی نیستیم. عمده، مشیت خداوند است که هر چه او بخواهد، همان خوب است و چون عسل شیرین. و باید با آغوش باز پذیرای آنچه او میخواهد باشیم و از هیچ چیز نگران نباشید.
محکم باشید و از هم اکنون در فکر عملیات بعد و مطمئن باشید که پیروزید. امروز هم پیروزید. اگر کار برای خدا باشد که شکست ندارد.»
Yasin Heidari
خیلی از این وضع ناراحت هستم.
چرا زنان مسلمان ما به حجاب، که دستور صریح اسلام است توجه نمیکنند؟!
قاصدک
داود در دو سالی که بعد از شهادت ابراهیم زنده بود، با بیشتر دوستان ابراهیم رفیق شد.
همراه آنها در عملیاتها حضور داشت. دوستان ابراهیم تصدیق میکردند که در چهره و رفتار داود، ابراهیم دیگری را میدیدیم. او بسیاری از ویژگیهای ابراهیم را در وجود خودش ایجاد نمود...
ما نیز خدا را شاکریم که به واسطه ابراهیم، با یکی دیگر از بندگان خالص درگاه احدیت آشنا شدیم. امیدواریم که این ستارگان هدایت، راه زندگی الهی را به ما نیز نشان دهند.
قاصدک
تا به کوی تو نگارا گذر افتاد مرا
روضه خلد برین از نظر افتاد مرا
اگر ازکوی تو ای دوست برانند مرا
بازآیم به خدا گرچه نخوانند مرا
بر در میکده آنقدر بکوبم سرخویش
تا که از باده عشقت بچشانند مرا
کمترین
اگر من هیچ تذکری ندهم، دیگری هم همینطور و... آن خانم یا آقایی که مسائل شرعی را رعایت نمیکند، احساس میکند که کارش درست است.
mb
در روایات ما و در آیات قرآن بسیار در مورد امر به معروف و نهی از منکر سفارش شده تا جایی که آن را در کنار نماز آورده اند.
داود از کسانی بود که به امر به معروف، به عنوان یک فریضه مهم دینی نگاه میکرد.
لذا هرگاه میدید کسی راه را اشتباه میرود یا دچار لغزش شده، بدون توجه به جایگاهش، با لحنی آرام به او تذکر میداد
قاصدک
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان