بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب راز رضوان؛ زندگی‌نامه و خاطرات سردار مقاومت اسلامی عماد مغنیه (حاج رضوان) | صفحه ۱۸ | طاقچه
کتاب راز رضوان؛ زندگی‌نامه و خاطرات سردار مقاومت اسلامی عماد مغنیه (حاج رضوان) اثر گروه نویسندگان

بریده‌هایی از کتاب راز رضوان؛ زندگی‌نامه و خاطرات سردار مقاومت اسلامی عماد مغنیه (حاج رضوان)

۴٫۷
(۲۳۹)
اما ارتباط حاج «عماد مغنیه» با تهران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران آغاز شد. در خلال این ارتباطات بود که زبان فارسی را با لهجه فصیح یاد گرفت و با گویش کاملاً تهرانی صحبت می‌کرد! در عین حال، فارسی را با چند لهجه دیگر هم بلد بود و می‌توانست به خوبی با لهجه‌های مختلف به زبان فارسی صحبت کند. شخصی لطیف و خلاق بود. خدا همیشه در زندگی او حضور داشت. هرگز لبخند از چهره‌اش نمی‌رفت. همیشه جان خود را بر کف دست داشت و هر لحظه آماده شهادت بود.
شباهنگ
همیشه می‌گفت: «باید یک شیوه و اسلوبی پیدا کنم که اسرائیلی‌ها توقع و انتظار آن را نداشته باشند.»
شباهنگ
نزدیکی میدان امام حسین (ع) بودیم و صحبتمون گل انداخته بود. یک دفعه عماد مکثی کرد و با تعجب گفت: -ای وای ... من صبح با ماشین رفتم پادگان. وایسا وایسا ... زدم زیر خنده. صبح با ماشین رفته پادگان و یادش رفته بود با ماشین خودش برگردد. به حرکتم ادامه دادم که داد زد: نگه دار ... نگه دار ... گفتم: "خب مسئله‌ای نیست. ماشینت توی پارکینگ پادگانه. فردا صبح هم با هم میریم اون جا." دوباره گفت: "نه. نه. زود وایسا ... باید سریع برگردم پادگان." با تعجب پرسیدم: "مگه چیز تو ماشین جا گذاشتی که باید بری بیاری؟" خنده‌ای کرد و گفت: آره. من صبح با زنم رفتم پادگان. به اون گفتم توی ماشین بمون، من چند دقیقه کار دارم و زود برمی‌گردم. اما توی پادگان که رفتم، اون قدر سرم شلوغ شد که اصلاً یادم رفت زنم دم در منتظرمه."
شباهنگ
یکی از نیروهای حزب‌الله می‌گفت: جوانان لبنانی، عملیات استشهادی را از شهید حسین فهمیده آموختند.
شباهنگ
می‌گفت: در مذاکره جای التماس کردن برای رسیدن به خواسته‌ات نیست. برای گرفتن امتیازی که می‌خواهی باید دستت پر باشد.
شباهنگ
«سید عباس موسوی»، «سیدحسن نصرالله» و «عماد مغنیه» در مقاطعی از جنگ ایران، در جبهه‌ها حضور داشتند
شباهنگ
از دیگر کارهایی که در ایام این حج انجام می‌داد این بود که، تصاویری از حضرت امام (ره) که پشت آن‌ها چسب داشت تهیه کرده بود و آن‌ها را به پشت لباس پلیس‌های سعودی می‌چسباند. آن‌ها در حالی که عکس امام به لباس‌هاشان بود در میان مردم می‌چرخیدند و زمانی هم که متوجّه می‌شدند نمی‌فهمیدند چه کسی عکس را به لباسشان چسبانده است!
شباهنگ
آن زمان به «عماد» و جوانانی که تفکّراتی مثل او داشتند، به این دلیل که بسیار به دنبال فکر و منش امام (ره) بودند، «خمینیون» می‌گفتند.
شباهنگ
عماد سخت‌کوشی و تلاش همراه با برنامه‌ریزی و تفکر را برای رسیدن به اهداف اسلامی خود، از همان دوره نوجوانی آغاز کرد.
شباهنگ
ولی ایده چاپ عکس ایشان روی پیراهن نخی، قطعاً ایده «عماد» بود. او اوّلین کسی بود که پیراهن نخی پوشید که عکس امام روی آن چاپ شده بود. بعد از پیروزی انقلاب خیلی دلش می‌خواست به ایران برود و با امام بیشتر آشنا شود.
شباهنگ
از همان اول در مسائل هنری ذوق داشت. بچه خوب و حرف گوش کنی بود. کم حرف و خجالتی بود. بیشتر از آنکه حرف بزند، مشغول انجام کار می‌شد. یعنی از کودکی بیشتر اهل عمل بود تا حرف زدن.
شباهنگ
همین شهید عزیزی که چند روز قبل توسط صهیونیست‌ها به شهادت رسید، این‌ها افتخار می‌کردند به اینکه بچه‌های امامند، خودشان را فرزند امام (خمینی) می‌دانستند. این شهید حاج عماد، خود را فرزند امام می‌دانست.
شباهنگ
می‌گویند اگر یک گروه یا مجموعه، یکباره بتواند ترقی کند و به اهداف آرمانی خود نزدیک شود، در درون آن گروه، به دنبال یک نخبه باشید. کسی که توانسته نقاط ضعف را شناسایی و برطرف کند و بر روی نقاط ضعف دشمن خود نیز متمرکز شود.
شباهنگ
«...کم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کثِیرَةَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصابرِینَ» (چه بسیار گروه‌های کوچکی که به فرمان خدا، بر گروه‌های عظیمی پیروز شدند و خداوند، با صابران و استقامت‌کنندگان است)،
shiravand
قصاص خون عماد مغنیه شلیک موشک و کشتن یک نفر نیست، قصاص این خون‌ها نابودی رژیم صهیونیستی است و دشمن می‌داند که این یک امر حتمی است. این وعده الهی است که حتماً تحقق پیدا خواهد کرد...
جابر
حاج رضوان معتقد بود برای به زانو در آوردن دشمن، باید همه قابلیت‌های جهادی دنیای اسلام را احیا کنیم.
جابر
او می‌گفت، باید تلاش کرد که حق را ستاند، اما نباید ستمی در این میان روا شود، زیرا که حق ستاندن از ضعیفانی که خود طعمه ظلم شده اند، کمتر از ظلم کردن نیست.
fazel
وی از معدود افرادی بود که اعتقاد داشت درگیری با دشمن اسرائیلی ارتباطی با موازنه قدرت ندارد. از نظر او مهم این بود که یک حق اشغال شده و اشغالگری به موجودیت رسیده است. به هر حال وی مواضع عملیاتی خود را این‌گونه تشریح می‌کرد: این ما هستیم که موازنه‌ها را می‌سازیم و آن را اصلاح می‌کنیم و به علت اختلال موازنه‌ها از مسیر خود خارج نمی‌شویم.
Husain Gh
آرمان اگر خاکی بود، انسان را در خاک نگه می‌دارد، اما اگر آرزو متعالی بود، انسان را در اوج می‌برد
کاربر ۲۱۹۸۰۸۸
در پاسخ به اظهارات مقامات وزارت خارجه وقت آمریکا که گفته بودند دنیا بعد از عماد مغنیه بهتر خواهد بود، ما می‌گوییم که بر عکس صحبت‌های شما مقاومت قوی‌تر از گذشته شده است.
یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان