بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عقل سرخ و داستان غربت غربی (دو داستان از شیخ اشراق سهروردی) | طاقچه
تصویر جلد کتاب عقل سرخ و داستان غربت غربی (دو داستان از شیخ اشراق سهروردی)

بریده‌هایی از کتاب عقل سرخ و داستان غربت غربی (دو داستان از شیخ اشراق سهروردی)

نویسنده:عباس محمدی
انتشارات:نشر روزگار
امتیاز:
۳.۴از ۸ رأی
۳٫۴
(۸)
در حلب و شهر دمشق به دربار ملک ظاهر پسر صلاح الدین ایوبی راه یافت و به دلیل کینه‌ورزی فقیهان به وی تهمت بی‌دینی زدند و در نهایت به سفارش صلاح الدین ایوبی و بدست پسرش ملک ظاهر محبوس گردید و با قطع طعام در سن ۳۸ سالگی به دیار باقی شتافت. (پور نامداریان تقی. ۴۴۴: ۱۳۶۴)
littel dark age(محمد)
گفتم: «این زره را با چیزی می‌توان از خود دور کرد؟» گفت: «تیغ بلارک.» گفتم: «تیغ بلارک از کجا به دست می‌آید؟» گفت: «در ولایت ما جلادی ست، آن تیغ در دست اوست. و معین است که هر زرهی چند مدتی وفا می‌کند چون مدت به آخر رسد، آن جلاد با تیغ بلارک چنان می‌زند که همه حلقه‌ها از یکدیگر جدا می‌شوند.»
ali
«از دیدگاه سهروردی حقیقت روح انسانی نور است نوری مجرد نوری از انوار خداوند که مدرک خویش است. نوری محض و از سنخ فرشتگان که تنها تفاوت آن‌ها با انوار مقدس دوری یا نزدیکی به نوالانوار یا نور مطلق است. سهروردی تأکید می‌کند که نفوس بشری از اصل ملکوت‌اند»
mohammad vafaee
سفارش صلاح الدین ایوبی و بدست پسرش ملک ظاهر محبوس گردید و با قطع طعام در سن ۳۸ سالگی به دیار باقی شتافت.
mb

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۱ صفحه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۱ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد