بریدههایی از کتاب در جست و جوی آلاسکا
۳٫۹
(۱۶۵)
چه گوارا که ارتش بولیوی او را دستگیر کرده بود، میگوید: "شلیک کن بزدل! تو فقط یه آدم رو میکشی!"
شیلا در جستجوی خوشبختی
آن روز خبر خاصی نبود. باید کارهای خارقالعادهای انجام میدادم، باید نهایت استفاده را از زندگی میکردم؛ ولی در آن روز خاص، هجده ساعت از بیستوچهار ساعت روز را خوابیدم.
Ryan
مردم حالوهواشون بالاوپایین داره رفیق.
Kak Farhad
حسی که بیشتر از همه وجودم را گرفته، حس عصبانیت از این غیرمنصفانهبودن و بیعدالتی مطلقِ دوستداشتن کسی است که شاید او هم دوستت داشته ولی حالا دیگر نمیتواند داشته باشد؛ چون مرده
میـمْ.سَتّـ'ارے
انسانی هستم عمیقاً غمگین."
n re
بالأخره یکوقت متوجه میشویم که والدینمان نمیتوانند خودشان و یا ما را نجات بدهند و همه فقط در دل زمان، دستوپا میزنیم تا بالأخره جریان آب ما را با خودش میبرد و به دل دریا میکشد و در نهایت همه رفتنی هستیم.
المیرا
"شب به سرعت از راه میرسد. امروز هم گذشت."
hSti
گفت: "لابیرنت، مرگ یا زندگی نیست."
گفتم: "هان؟! خب. پس چیه؟"
گفت: "رنج. اینکه کار غلط رو بکنی و اتفاقای غلط برای تو بیفته. مسئله اینه. بولیوار داشت در مورد درد میگفت نه درمورد مرگ یا زندگی. چطور میشه از لابیرنت پیچیدهٔ رنج بیرون رفت؟"
BehNazJT
آخرین کلمات توماس ادیسون اینها بودند: "اونجا جای خیلی قشنگیه."
مطمئن نیستم "اونجا" کجاست؛ ولی معتقدم جایی هست و امیدوارم که زیبا باشد.
کاربر ۱۵۲۲۰۲۰
همهٔ تلاشم را کردم که خوب عمل کنم.
آخرین کلمات رئیسجمهور گروور کلیولند
0r2b80
کنار ورودی اتاق پذیرایی ایستادم و گفتم: "همین آقا. فرانسوا رابله. شاعر بود. آخرین کلماتش این بود: ”من به جستوجوی شایدِ بزرگ میروم.“ منم برای همین میخوام برم. چون نمیخوام تا دم مرگم برای شروع جستوجو و پیدا کردن شایدِ بزرگ صبر کنم."
mahdiyeh
باید دست از کشرفتن مشکلات دیگران برداری و مشکلات خودت رو پیدا کنی.
کتاب باز
رابعهٔ عدویه، معروف به رابعهٔ بصری که یکی از زنان بزرگ و صوفیان معروف بوده رو حین دویدن در خیابانهای شهر زادگاهش یعنی بصره دیدند. او مشعلی در یک دست و سطل آبی در دست دیگه داشته. کسی ازش پرسیده که داره چیکار میکنه و اون جواب میده: میخوام با این سطل آب، آتش جهنم رو خاموش کنم و بعد با این مشعل، دروازههای بهشت رو به آتش بکشم تا مردم، خدا رو به امید بهشت و ترس از جهنم دوست نداشته باشن و فقط عاشقش باشن چون خداست."
lili
جستوجوی معنا. انسانبودن به چه معناست؟ بهترین راه برای انسانبودن چیه؟ چطور به وجود آمدیم و وقتی از این دنیا بریم، برامون چه اتفاقی میافته؟ خلاصه بگم: قوانین این بازی چیه و بهترین راه بازیکردن کدومه؟"
Kak Farhad
با خودت فکر میکنی که فکر آینده باعث میشه که بتونی ادامه بدی ولی هیچوقت اون کارها رو نمیکنی. فقط از خیالپردازیهات در مورد آینده استفاده میکنی که از حال فرار کنی.
Ryan
وقتی آرزو نکنی که چیزی از هم نپاشد، ازهمپاشیدن چیزهای مختلف، باعث رنجت نخواهد شد.
da☾
پرستار بهش میگه: "انگار امروز حالتون بهتره." ایبسن برمیگرده بهش نگاه میکنه و میگه: "دقیقاً برعکس." بعد هم میمیره.
asazmaza
مکنلی به زنش گفت: "همه رفتنی هستیم." و واقعاً هم همینطور است. لابیرنت و راه پیچدرپیچِ رنج و محنت همین است. همه میرویم. اگر میتوانی، راه خروج از آن راه تودرتو را پیدا کن!
نگار
خیالپردازی در مورد آینده هم یه جور نوستالژی به حساب میآد."
نگار
"یه روز هیچکس به خاطر نمیآره که اون دختر یه روزی وجود داشت." و بعد اضافه کردم: "و یا من وجود داشتم." چون خاطرات هم از هم میپاشند و بعد دیگر چیزی برای آدم باقی نمیماند و فقط سایهای از وجودش خواهد بود
mahyas
حجم
۲۶۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۷ صفحه
حجم
۲۶۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۷ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان